به گزارش خبرنگار ایمنا، بتول گندمی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
"به شهردارِ پساآبان ۹۷ مشهد مقدس؛ با سلام
پُستِ اینستاگرامی مورخ ۳۱ شهریورماه شما را دیدم. یک سکانس مشهور آژانس شیشهای را منتشر کردید و خود را با رزمندگان دفاع مقدس مقایسه کردهاید. برادر! در دوران هشتساله جنگ، ارومیه، یک شهردارِ دلسوز و مردم دار داشت به نام مهدی باکری.
او ۲۵ ساله بود که برای ۹ ماه و اندی شهردار ارومیه شد. اگر شهردارِ جوان بودن، الگو داشته باشد، جز مهدی باکری شایسته این مهم نیست. رزمنده جنگ، او بود که در خط مقدم جبهههای جنوب حضور داشت و عاشقانه در راه میهنش و مردمش، در اَروَند، جانش را تقدیم خاک و مام وطنش کرد. خداترس بود و شهرداری بود در کنار کارگران شهر و تا میتوانست ناشناس میرفت و سرکشی میکرد. الگوی شهردار جوان، شهید جاودان، مهدی باکری بود.
این بهتانها و الفاظ ناپسند را کسی به منتقدان خود نسبت داده که افتخارش، خدمت به امام رضا (ع) است؟ واقعاً میشود باور کرد این ادعا را؟ ما ملاک سنجش و قضاوت نیستیم. اما کردار آدمها نشان میدهد فاصلهشان را با امامِ گفتگو.
اینکه شما، منتقدان و مخالفانتان را به سان دشمن میدانید مرا به یاد رُمانِ مفصلِ دُن کیشوت میاندازد. بخوانیدش. میارزد. دن کیشوت که با خواندن کتابهای بسیار، خود را به سان شوالیه میدید، روزی به آسیابهای بادی میرسد. با آن حالات مالیخولیاییاش، تصور میکند آن آسیابها «٣۰ دیو بیقواره» اند و باید برود و کارشان را بسازد. هر چقدر، غلامش، سانچو پانزا به او نهیب میزند که دشمن کجا بود، به خرجش نمیرود که نمیرود. از آخر هم با نیزه به آسیابها حمله میکند و آن پرههای عظیم، او را چند ده متر آن طرفتر نقش بر زمین میکنند. آسیابهای تاریخ، بدجور ضربات مهلکی به آدمیان میزنند. "
به گزارش ایمنا، محمدرضا کلایی در پست اینستاگرام خود که عضو شورای شهر به آن اشاره کرده، نوشته بود:
"باورم اینه که جنگ تموم نشده، دقیقاً الان وسط جنگیم. این ۲۱ ماهی که در مشهد در خدمت شما مردمِ نازنین بودم در حقیقت همه اش جنگ بود و ظاهراً این نبرد تمومی نداره.
کار کردن برای مردم تو این دوره و زمونه یک جنگ تمام عیاره. روبروی آدم تو این جنگ لشگر عراقی نیست، لشگر حودخواهیها، لشگر نفهمیها، لشگر تنبلیها، لشگر مسئولیت ناپذیریها و لشگر بیانصافیهاست اما به قول اون بزرگ که میگفت «اگر میجنگی آنچنان بجنگ که انگار این جنگ آخرین جنگ تاریخه»، باید آنچنان بجنگیم که انگار جنگ آخرمونه و توی این نبرد آماده هر عاقبتی هستیم. برای کار توی شهر پلاکمون هم گردنمونه، تا سرانجام هممون چی باشه. توکل بر خدا. "
نظر شما