به گزارش خبرنگار ایمنا، تلاش برای ارتقای عملکرد هر سازمان همواره از دغدغههای مدیران آن بوده است. خروجی و میزان موفقیت هر نهادی تنها وابسته به ساختار درونیاش نیست، به عبارت دیگر یک نهاد نمیتواند به تنهایی به اهداف خود دست پیدا کند بلکه در قالب یک سیستم است که کارکرد آن معنا و مفهوم پیدا کرده و اهداف سازمانی مورد نظر محقق میشود. امروزه صحبت از استارتاپ است، سازوکاری متفاوت از سازمانهای مورد حمایت دولت که ادعا دارد میتواند در همکاری متعامل با نهادهای مختلف در حوزههای مختلف به بهبود کارکرد آنها کمک کرده و خود نیز از عوائد آن بهره مند شود. تجربه این استارتاپها در شهرها و کشورهای مختلف دنیا با چالشها و موفقیتهایی روبرو بوده و ایران نیز در این زمینه تجربه مختص خود را داشته است، هم اکنون بحث فعالیت این استارتاپها در حوزه مسائل شهری مطرح میشود، در این ارتباط با" دکتر احسان رنجبر، عضو هیئت علمی گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس تهران" گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
استارتاپ چیست؟
استارتاپها فعالیتهای هوشمندانه و خلاقانه جدیدی را در همه زمینهها انجام میدهند و در این مسیر استفاده از گوشیها و نرم افزارهای هوشمند بسیار کمک کننده است، پیمودن این مسیر برای هر استارتاپ با توجه به حوزه فعالیت آن متفاوت است. استارتاپ به معنای انجام فعالیتهای سنتی به شیوهای خلاقانه و هوشمندانه است، به نحوی که بازدهی و کارایی بالاتر برود تا منافع اقتصادی در بازههای زمانی کوتاهتری به دست بیاید. البته هر استارتاپی نیازمند ارزیابی اقتصادی و بازاریابی است. استارتاپ نیاز به فضای کاری چندانی ندارد.
استارتاپها چه نقشی در حوزههای شهری دارد؟
شهرداریها و نهادهای مدیریت شهری که اقدامات مربوط به برنامه ریزی و مدیریت شهر و مدیریت کیفیت زندگی شهروندان را انجام میدهند در حوزههای مختلفی از فعالیتهای خود میتوانند از استارتاپها کمک بگیرند. این کمک گرفتن از استارتاپها به شهرداری نیز کمک میکند. این امکان وجود دارد که شهرداری خود این استارتاپها را راهاندازی کند یا از استارتاپهای بخش خصوصی استفاده کند. نهاد مدیریتی نباید در همه حوزهها وارد شود، استارتاپها بستری هستند که میتوانند موجب جلب مشارکت مردم شهر در فرآیندهای شهری شود. بخش خصوصی رابطه بهتری با مردم دارد و میتواند پل ارتباطی بین شهرداری و مردم باشد، مشاغلی نیز در این ارتباط ایجاد شود. شهرداری باید بداند که کدام بخش از فعالیتهای خود را میتواند به کمک بخش خصوصی و از طریق استارتاپها، سریعتر، راحتتر و کاراتر انجام دهد، به گونهای که منفعت دوسویه تأمین شود. به طور مثال شهرداری در حوزه مدیریت پسماند شهری هزینههای زیادی را متحمل میشد و منافع به دست آمده برای شهرداری نسبت به هزینهای که میکرد، قابل توجه نبود اما زمانی که استارتاپ بخش خصوصی وارد میشود، هزینههای شهرداری کمتر میشود و بخش خصوصی نیز از این همکاری منفعت میبرد. استارتاپهای حوزه شهری وسیلهای هستند تا مردم بیشتر، در بهتر کردن وضعیت شهر سهیم شده و مشارکت داشته باشند که موجب کمک به شهرداری میشود و شهرداری میتواند زمینه فعالیت استارتاپهای مرتبط با شهر را تسهیل کند.
سازمانها به سختی پذیرای استارتاپها هستند، چرا؟
بخشی از این مشکل به ذهنیت مدیران مربوط میشود، مدیران باید ذهنیت خود را نسبت به این موضوعات تغییر دهند. اینکه مسئولی در شهرداری به تامین منافع بخش عمومی و بخش خصوصی توجه ویژهای ندارد، به صورت دستوری حل نمیشود، البته چنانچه کانون استارتاپها در ایران تشکیل شده و حقوق استارتاپها به رسمیت شناخته شود، کار راحتتر خواهد بود اما این اقدام هنوز در کشور ما به نحو جدی پیگیری نشده است. در این زمینه باید توسط مجلس قانونگذاری شود، انجام آن بسیار فوری و ضروری است زیرا استارتاپها هر روز در ایران در حال بیشتر شدن هستند. هرچند در حوزه شهری هنوز استارتاپهای زیادی وجود ندارد اما به تدریج تعداد آنها نیز بیشتر خواهد شد و درخواست تدوین این قانون باید از طرف استارتاپها و نهادهایی که در این حوزه فعال هستند، ارائه و بررسی شود.
برای تصویب این قانون، نیاز به جریانسازی است که باید توسط دانشگاهها، رسانهها، بخشهای پژوهشی شهرداریها و نهادهای پژوهشی انجام شود تا ذهنیت مدیران شهرداری نسبت به این موضوعات تغییر کند. ممکن است مدیران سازمانها از جمله شهرداری با برخی مسائل آشنا نباشند و به همین دلیل با آن مقابله میکنند یا نسبت به آن بی توجه هستند اما زمانی که این آشنایی از طریق برگزاری سخنرانی، نشست، وبینار، رسانهها و جریانسازی در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی ایجاد شود، بتدریج ذهن مدیران شهر نسبت به تامین منافع استارتاپها هم بخش دولتی و هم بخش خصوصی باز میشود و این ارتباط راحتتر و سریعتر برقرار میشود و استفاده از تجربهها نیز در این فرآیند بسیار کمک کننده است.
چرا استارتاپها در حوزه شهری چندان پیشرفت نداشتهاند؟
بخشی به نوع آموزش رشتههای مرتبط با شهر مثل برنامهریزی شهری، طراحی شهری، معماری و جامعهشناسی شهری در ایران مربوط میشود. در آموزش این رشتهها صحبت از کارآمدی استارتاپ بسیار کم است که این اولین چالش است. دانشگاهها و پژوهشکدهها به عنوان نهادهایی که تولید کننده اصلی علم هستند، هنوز نتوانستهاند موضوع کارایی استارتاپها را در ذهن دانشجویان جا بیندازند در حالی که یکی از رسالتهای دانشگاه این است که استارتاپ به عنوان واحدهای درسی و دورههای آموزشی در اختیار دانشجویان و افراد مرتبط با حوزه شهری قرار بگیرد تا با آن آشنا شده و زمینهها و تجربیات سایر کشورها را ببینند، نیازهای شهرها در این ارتباط را شناسایی کنند.
به دلیل اینکه این فضا هنوز در حوزه آموزش وجود ندارد با اینکه نسل جدید دانشجویان بسیار به این حوزه علاقه مند هستند، حرکت آنان در این مسیر کند است. اگر شهرداری چالشهایی را در حوزه خود مطرح میکند باید این استقبال را از استارتاپها به صورت رسمی و جدی داشته باشد، به طور مثال رویدادهایی در ارتباط با معرفی استارتاپها و ایده بازارها برگزار میشود که شهرداری میتواند به نوعی در آن پیشگام باشد و ایده بازارها، ایدههای خلاقانه راهانداری استارتاپها را در فصول و زمانهای مختلف برگزار کند. به نوعی حرکت دو جانبه از طرف نهاد آموزشی مثل دانشگاه و نهادی مثل شهرداری است که موجب رونق استارتاپ در حوزه شهری میشود. ما در ایران هنوز در ابتدای راه هستیم و از نظر من زمانی این فرآیند سرعت میگیرد که رشتههایی که بیشترین ارتباط با مسائل شهری را دارند، مثل برنامه ریزی شهری، طراحی شهری و رشتههایی از این دست وارد این حوزه شوند زیرا هم کالبد شهر و هم محتوای اجتماعی شهر را بخوبی میشناسند اما متأسفانه دانشجویان و دانش آموختگان این رشتهها به دلیل شرایط حاکم آموزشی، هنوز نتوانستهاند موضوع را بخوبی درک کرده و مزایای آن را برای مدیران روشن کنند.
نظر شما