نامه‌های عباس کیارستمی در سفر، منتشر شد

جلد دوم کتاب پاره نامه‌هایی از عباس کیارستمی با عنوان "من سفرم" به همت بهمن کیارستمی و نشر نظر منتشر شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، خبر انتشار جلد دوم کتاب پاره‌نامه‌هایی از عباس کیارستمی در حالی شنیده می‌شود که زمان زیادی از حواشی چاپ جلد نخست آن نگذشته است.

"من خانه م" عنوان جلد نخست این کتاب بود که شامل نامه‌های عباس کیارستمی به همسر سابق خود پروین امیر قلی است. این کتاب ۸۰ صفحه‌ای با همکاری بهمن کیارستمی و نشر نظر منتشر شد و چاپ آن در فاصله بین سالروز تولد کیارستمی در یکم تیرماه و تاریخ درگذشت او در ۱۵ تیرماه ۹۹ صورت گرفت.

پس از چاپ این کتاب احمد، پسر ارشد کیارستمی نسبت به انتشار آن واکنش نشان داد و این کار را نقض حریم خصوصی خواند. او گفت چاپ نامه‌های عباس کیارستمی به مادرش نه تنها مغایر اخلاقیات که بر خلاف قانون است. با شکایت احمد از مسببان انتشار این نامه‌ها، کتاب‌ها جمع‌آوری و موضوع رسانه‌ای شد. بهمن کیارستمی نیز در واکنش به این شکایت گفت تنها در صورتی که پروین امیر قلی بابت چاپ نامه‌ها اعتراض کند، ملزم به پاسخ است.

در حالی که مریم کیان ارثی وکیل احمد کیارستمی در آخرین گفت و گو با خبرنگار ایمنا از در جریان بودن پرونده این شکایت در دادسرا خبر داد؛ تنها به فاصله یک ماه چاپ دوم این مجموعه نامه‌ها منتشر شد.

بهمن کیارستمی در بخشی از این کتاب ۸۴ صفحه‌ای نوشته است:

"قدیمی ترین نامه‌ای که پیدا کردم نهم دی ۱۳۴۹ از پراگ به مادرش نوشته و بی آنکه بگوید پیش از تولد پسرش در آن شهر یخ زده چه می‌کند، از شگفتی‌های خیالی شهری می‌گوید که ساعتی چنان عظیم دارد که صدای زنگش تا مراکش می‌رود و صبح‌ها ویلهلم اول، پادشاه مغرب، با صدای آن از خواب بیدار می‌شود. اما نامه‌هایی که از مسکو و پراگ و پارس و کن برای پروین نوشته سفرنامه‌هایی از سرزمین‌های خیالی نیستند؛ یا رنج نامه‌اند یا خبرنامه. در آنهایی که فرستاده از خودش خبر داده و در نامه‌هایی که پیش خودش نگه داشته از غم فراق نوشته و احوالش را شرح داده است، انگار که برای دو پروین مختلف می نوشته است. به پروین واقعی تاریخ ورود و خروجش را گزارش می داده و به پروین خیالی از هیجان و اضطراب پیش از نمایش فیلمش می نوشته است و برایش خواب‌هایی را که در اتاق هتل‌های ارزان می دیده تعریف می کرده است. از سفر که بر می‌گردد پروین خیالی دیگر نیست و پروین واقعی نشسته رو به رویش و دارد برایش جلیقه می بافد…"

کد خبر 445398

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.