به گزارش خبرنگار ایمنا، موسیقی در فیلم یکی از مهمترین عوامل جذابیت آن است. از موسیقی بی نظیر هانس زیمر در فیلم دزدان دریایی کارائیب تا موسیقیهای داخلی همانند آهنگ بسیار جذاب میم مثل مادر از آریا عظیمی نژاد، موسیقیهای فیلم، تماشاگران را جذب، فیلمها را پرمخاطب و خاطرات را میسازند. در این زمینه با پیروز ارجمند، آهنگساز و تهیه کننده موسیقی متن آثاری مثل "سفر به چذابه"، "پسر مریم"، "خواب سفید" و"سفر سرخ" گفت و گویی داشتهایم که در ادامه مطلب میخوانید:
ارجمند در ابتدا روند تولید موسیقی یک فیلم توسط آهنگ ساز را اینگونه شرح داد: موسیقی فیلم به تشخیص کارگردان در مرحله فیلمنامه، به ساخت موسیقی آن میپردازد. آهنگساز در فیلمهای موزیکال معمولاً در مرحله فیلمنامه نویسی وارد چرخه تولید فیلم میشود؛ اما به طور معمول در فیلمهای غیر موزیکال، آهنگساز پس از مرحله اتمام مونتاژ وارد چرخه تولید فیلم میشود. البته در مرحله دکوپاژ، با توجه به ضربآهنگ حرکت دوربین و روند آن، به آهنگسازی آن فکر میشود. روال این کار به شکلی است که فیلم با کارگردان دیده میشود، تحلیل محتوایی میشود، در مورد موسیقی و سبک آن به توافق میرسند و با توجه به حس خواسته شده، آهنگ ساخته میشود.
آهنگساز در فیلم نقش مؤلف دارد
وی در مورد اهمیت موسیقی فیلم در دیده شدن و موفقیت آن، افزود: فراموش نکنیم که در یک فیلم سینمایی، چندین مؤلف داریم که یکی از آنها آهنگساز فیلم است. وقتی فیلمی ساخته میشود، آهنگساز به عنوان سومین مؤلف، به محتوای فیلم کمک میکند که داستان را به خوبی برای بیننده روایت کند. بسیار غیرمعمول است که آهنگساز، چیزی غیر از داستان فیلم را روایت کند، اما این اتفاقات نیز میافتد که آهنگساز در آنها به صورت مستقل از فیلم کار میکنند. بار و کشش دراماتیک فیلم توسط آهنگساز باید تشدید یا تضعیف شود. به طور کلی کارکرد موسیقی فیلم، همزادپنداری مخاطب با روایت فیلم است، اما میتواند که ضدفیلم یا تضعیف کننده احساس هم باشد.
این آهنگساز ایرانی در مورد کمتر شدن علاقه به حضور در تهیه فیلمها به عنوان آهنگساز، اظهار کرد: تقریباً چهار نسل در موسیقی فیلم ایران داشتیم که دو نسل آن مربوط به پیش از انقلاب اسلامی در ایران است؛ نسل اول در آغاز شکلگیری صنعت سینما در ایران بودهاند که وظیفه انتخاب موسیقی را برعهده داشتند. پس از آن، نسلی به طور جدی به موسیقی فیلم میپردازند. پس از انقلاب اسلامی در ایران، نسلی تا اواخر دهه هشتاد با اتکا بر تسلط خود به موسیقی کار میکردند؛ این نسل با بزرگانی چون فرهاد فخرالدینی، کامبیز روشن روان، کریم گوگردچی و مرتضی حنانه آغاز شده و با فردین خلعتبری، کارن همایونفر، پیمان یزدانی و من ادامه یافت. پس از آن، نسل بعدی که نسل پایانی است، متکی بر دانش موسیقایی نبوده و تکنسینهای موسیقی هستند؛ این نسل با آشنایی بر کامپیوتر و وسایل، با ترکیب صداها فضای موجود در فیلم را آهنگسازی میکنند.
وی خاطرنشان کرد: به طور کلی افرادی که تحصیلات موسیقی دارند، بسیار کم کار میکنند و حضور آن نسل تقریباً به پایان رسیده است؛ اوج درخشانی و شکوفایی موسیقی فیلم در ایران نیز به اتمام رسیده است. موسیقی فیلم پیش از این در فروش گیشه تأثیر داشت اما امروزه کمتر توجهی به آن میشود.
از بین رفتن جریان سازی در سینمای ایران، از آثار تثبیت مدرنیسم و دنیای فستفودی است
ارجمند در مورد مشکلات فعلی سینمای ایران، گفت: صنعت سینما در ایران، جنبه هنری کمتری دارد و نه تنها در جهان، بلکه در ایران هم جریان ساز نیست؛ در دورهای جریانهای اجتماعی در سینما مشخص بودند اما این مسئله حالا وجود ندارد. نکته دیگر، مبحث اقتصاد سینماست که باعث کمتر شدن پرداختیها برای موسیقی فیلم است. کارگردانها در حال حاضر، قدرت نفوذ بر تهیه کننده را ندارند و دیگر بر انتخاب عوامل فیلم تسلطی ندارند. همینطور دنیای فعلی، دنیای فستفودی شده که هنر نیز شامل این اتفاق میشود. طبیعتاً در سینما و سریالها هم این اتفاق رخ داده و جریان سازی آنها از بین رفته است که مجموعه این عوامل، باعث رکود و بی سلیقگی در موسیقی فیلمها شده است.
وی افزود: صمیمیتها و معرفتی که در بین هنرمندان سینما وجود داشت، از بین رفته است. همیشه مشارکت بین همه اعضای یک فیلم، حتی با آهنگساز شکل میگرفت که از آثار دیگر تثبیت مدرنیته در ایران است. جریان نقدی در سینمای ما در دهه شصت یا هفتاد وجود داشت که با مقالهای در یک مجله، جریان خوبی شکل میگرفت و سرمایه گذاریها در فیلمهای سینمایی جهت داده میشد، اما در حال حاضر در دوره رکورد هستیم و دیگر نمیتوانیم شاهد اوج سینمای ایران که تا دهه هشتاد ادامه داشت باشیم.
ارجمند ضمن تاکید بر اینکه در حال حاضر، جریان غالب مردمی به سمت استفاده محتواهای فضاهای مجازی است، اظهار کرد: این جریان به زودی به تعطیلی عمده سینمای ایران خواهد انجامید. آینده سینمای ایران اصلاً روشن نیست و با این روند احتمالاً باید به زودی ناقوس مرگ سینمای ایران را به صدا در آوریم. برای آشتی دادن مردم با سینما، مسیر بسیار سختی را در پیش داریم که نیازمند کمک بخش دولتی و خصوصی است. ساختارها آماده نشده است و در بسیاری از شهرهای بزرگ ما، نیازمند بهبود ساختار سینمایی هستیم که یکی از مراحل آن، به روز شدن ساختار سینماهاست. نهضت جدی در صنعت سینما باید به وجود بیاید تا در کنار تولیدات خلاقانه با رویکرد جدیدتر، توجه دوباره مردم به هنر هفتم جلب شود.
وی در مورد فعالیتهای سابق خود در سینمای ایران افزود: خاطرهانگیزترین موسیقی فیلم من، موسیقی سفر به چذابه است و پس از آن نیز موسیقی متن خواب سفید را بسیار دوست دارم. در سریالها و نمایشها پرکار بودم اما همیشه در سینماییهای بلند، کمتر کار کردم.
نظر شما