به گزارش خبرنگار ایمنا، نمونههای موفق و ناموفق خودکشی هر از گاهی در خیابانهای کلانشهرهایی مانند اصفهان گزارش میشود که تنها مختص محله یا قشری خاص نیست.
"خودکشی دختر جوان از روی پل لاله نافرجام ماند"، "ماموران آتشنشانی جان جوانی که قصد خودکشی از بالای روگذر قدس را داشت، نجات دادند" تنها دو نمونه از خبرهایی است که از این شهر در هفتههای اخیر منتشر شده است.
شاید در نگاهی عوامانه خودکشیهای اصفهان تنها به پل چمران گره خورده باشد اما همین دو نمونه دمدستی نشان میدهد کاهش خودکشی چندان ارتباطی با نردهگذاری یک پل ندارد، امری که بدیهی است اما برای آنهایی که نمیخواهند ریشه بروز این آسیب را باور کنند، بهانه خوبی برای پاک کردن صورت مسئله خواهد بود.
بهطور کلی شهرها هرچه بیشتر در مسیر توسعه گام بردارند باید در مقابله با آسیبهای اجتماعی نیز توانمندتر باشند زیرا با هر انحراف از مسیر توسعه پایدار و متوازن، شکافهایی درون جوامع شهری ایجاد میشود که هرکدام میتوانند سبب بروز آسیبهای اجتماعی شوند.
این حالت در شهرهایی که بهواسطه زیرساخت، امکانات و رفاه بیشتر مهاجرپذیر هستند محتملتر خواهد بود بنابراین افزایش انسجام اجتماعی و ارتقای مهارتهای فردی و جمعی در مقابله با آسیبهای روانی و اجتماعی میتواند شهروندان این شهرها را در مقابل پدیدهای مانند خودکشی توانمندتر و مقاومتر کند.
در این میان نگاه سیاست گذاران باید هرچه بیشتر مردمی باشد و فشارهای روانی و اجتماعی که مقدمه بروز خودکشی هستند را در سطح گروههای اجتماعی و واحدهای جمعیتی کوچکتر حل کنند؛ نگاه محلهمحوری و مداخله نخبگان مردمی در کاهش آسیبها رویکرد پذیرفته شده و قابل اتکای شهرها در برابر آسیبهاست که اصفهان در سالهای اخیر با شناسنامهدار کردن محلات خود و پس از آن فعالتر شدن این محلات در پی تحقق آن است.
در این راستا مدیریت شهری میتواند زیرساختهای لازم توسعهای و گفتمانی را در شهر ایجاد کند تا اهداف مدنظر در کاهش آسیبهای اجتماعی در دسترستر باشند؛ خبرنگار ایمنا با کوروش محمدی، رئیس کمیسیون اجتماعی و محیط زیست شورای اسلامی شهر اصفهان به بهانه ۱۰ سپتامبر (۲۰ شهریورماه) روز جهانی مقابله با خودکشی، از نقش و جایگاه شهرها در مقابله با آن و اقدامات شهر اصفهان گفتوگو کرده که متن آن را در ادامه میخوانید:
بهطور کلی چه عواملی باعث بروز خودکشی در افراد میشود؟
روشهای تربیتی خانواده، تبعیضها و فشارهای اجتماعی و اقتصادی، نبود تأیید اجتماعی، ناکامامیها، اختلالات فردی و شخصیتی، تبعیضهای اجتماعی موجود در جامعه، نبود توسعه و عدالت اجتماعی و انحرافات رفتاری و فکری خرده فرهنگهایی هستند که میتوانند پازل خودکشی افراد را تشکیل دهند بنابراین نمیتوان تنها یک عامل را در این امر مؤثر دانست.
میتوان عوامل مؤثر بر خودکشی را به رسیدن آب درون کتری روی شعله گاز به نقطه جوش تشبیه کرد؛ ابتدا نقطه زیرین کتری تحمل خود نسبت به حرارت را ازدست داده و بهصورت حباب خود را نشان میدهد و سپس آب سرد و گرم در بالا و پایین کتری جابجا میشود، این جایگزینی آب سرد و گرم در کتری نهایتاً بعد از چند دقیقه پایان یافته و به نقطه جوش میرسد.
خودکشی نیز مانند همین مثال است، تجارب ناخوشایند، شکستها، رفتار افراد نزدیک و نبود مهارت برای رفع چالشها و عبور بحرانها مانند همین حبابها هستند که پس از مدتی به مرحله جوش میرسند، به تمام آنها بیکاری، فقر، فشارهای اجتماعی را اضافه کنید تا این کتری زودتر به نقطه جوش رسیده و از جایی به بعد گنجایش فرد به پایان برسد.
وقتی میبینیم فردی به دلیل قبول نشدن در کنکور خودکشی میکند، اگر فکر کنیم صرفاً همین موضوع باعث خودکشی او شده، تقریباً سادهانگاری است بلکه خودکشی او ریشههای مختلف داشته است بنابراین برای مقابله با خودکشی باید ریشههای این اقدام را در محیط زندگی و کار افراد در معرض آسیب خشکاند.
آیا ارتقای شهرها از لحاظ کالبدی و رویداد محوری میتواند در مقابله با خودکشی مؤثر باشد؟
کالبد مناسب و ایجاد فضای نشاطانگیز در جامعه میتواند عوامل مؤثر در خودکشی را کمرنگ کند، افسردگی از عوامل خودکشی است و اگر اآن را نتیجه نبودن نشاط اجتماعی، انزوای فردی و شرایط و فشارهای محیطی بدانیم، میتوان گفت فضای شهری لذتآور سبب ایجاد انگیزه مثبت شده و میتواند به مقابله با کاهش شمار خودکشیها کمک کنند.
در شهری که فضا و محیط مناسب وجود دارد، نشاط اجتماعی به خوبی شکل میگیرد و رویدادهای پایدار نیز میتواند مؤثر واقع شود؛ بروز مهارتهای زندگی میتواند افراد را به خوبی با چالشها مواجه کند و زمینه را برای عبور از مراحل سخت زندگی بدون دغدغه فراهم کند.
اگر افراد دارای مهارت حفظ لذتها، تولید نشاط و ارتباط مؤثر باشند و در هر ارتباطی نشاط فردی و اجتماعی خود را حفظ کنند، طبیعتاً برگزاری رویدادهای شهری نیز میتواند تأثیر مثبت خود را در زندگی آنها بگذارند اما نمیتوانیم روی چند رویداد و کنسرت تمرکز کنیم و بگوییم اینها افراد را شاد کرده و مانع بروز مسائل منفی روانی میشود.
این موارد میتوانند مانند مُسکن بهطور موقت تأثیرگذار باشند اما به عنوان راهکار برای کسانی که فاقد مهارتهای لازم و زیرساختهای کافی برای مقابله با خودکشی هستند، قطعاً بهطور کافی مؤثر و پایدار نیست.
همچنین در جوامع ایدئولوژیک و مذهبی تقویت پایههای دینی و اعتقادی مردم میتواند آنها را از خودکشی دور نگه دارد.
کالبد شهری و توزیع عادلانه امکانات شهری از موارد مهمی برای ایجاد نشاط اجتماعی است. یعنی محیط زیست مناسب، دسترسپذیری مطلوب، شهروندان قانونمدار، آموزشپذیر و مشارکتجو؛ اگر شهری این خصوصیات را نداشته باشد، کار برای حاکمیت سخت شده و افسار مدیریت شرایط ازدست مسئولان خارج میشود.
برای افزایش مشارکت باید مسائل ریشهای نهاد خانواده و مدرسه حل شده و جامعه به سطح مهارت کافی برسد به عبارتی با تحقق این امر در کنار کالبد مناسب شهری بسیاری از عوامل آسیبزا که منجر به خودکشی میشود، کاهش خواهد یافت.
با این توصیف، آیا هرچه شهرها به سمت توسعه و رفاه پیش بروند، خودکشی کمتر میشود؟
در شهرهای توسعهیافته نظم، قانون، عدالت و حقوق شهروندی حرف اول را میزند بنابراین اگر این موارد در جامعهای دارای اولویت باشد و افراد حقوق یکدیگر را نادیده نگیرند، احساس آرامش و رفاه افراد برای کاهش آسیبها کمککننده خواهد بود.
در حالت برعکس اگر در جامعهای نظم و انضباطی وجود نداشته باشد، افراد حقوق یکدیگر را محترم ندانند و توسعه پایدار نیز دستیافتنی نباشد و رانت و فساد در اجزای آن ریشه دوانده باشد، افراد دچار آسیبهای جدی میشوند.
چنین جامعهای دچار نبود انضباط اجتماعی و در نتیجه آن بیاعتمادی میشود؛ افراد احساس امنیت روانی ندارند، در پی آن افسردگی، اضطراب و رفتارهای نابهنجار افزایش مییابد و این خود باعث بروز عواملی است که میتواند منجر به بروز خودکشی شود.
به خاطر داریم که چند سال پیش در بین برخی دانشآموزان "تیغزنی" باب شده بود یا ماجراهایی که در حاشیه بازی نهنگ آبی پیش آمد، اینها مواردی است که میتواند در شرایط نبود فرهنگ غنی و منسجم اجتماعی، خرده فرهنگهایی را بهوجود آورد که جامعه را از درون دچار پوسیدگی کرده و افراد را با یکدیگر بیگانه کند؛ منیتها و فردیتها به جای نگاه جمعی افزایش یابد، سرمایه اجتماعی و در پی آن انسجام اجتماعی در چنین جامعهای کاهش یافته و افراد از یکدیگر دور شده و افسردگیهای جمعی زیاد میشود.
در یک مقطع زمانی، پل چمران اصفهان به مکانی برای خودکشی نمایشی یا واقعی افراد تبدیل شده بود که پس از مدتی نردهگذاری شد، آیا این قبیل اقدامات در کاهش خودکشی مؤثر است؟
نردهگذاری به نوعی پاک کردن صورت مسئله است، فرض کنید در این پل خطر خودکشی رفع شد و امکان پریدن از بین رفت؛ اما آیا نمیدانیم که سازههای دارای ارتفاع در این شهر کم نیست؟ نباید با اقداماتی مانند خودکشی سادهانگارانه برخورد کنیم؛ عاملی که فرد را به مرحله خودکشی رسانده، پل چمران نبوده بلکه این مکان یک خرده فرهنگ و یک مسیر هدفگذاری شده پس از عوامل اصلی است و میتواند بهراحتی تغییر کرده و در فضای دیگر اتفاق افتد.
آیا افرادی که در یک کلانشهر بزرگ مانند اصفهان تمایل به خودکشی دارند، نمیتوانند پل را عوض کنند؟ قطعاً جایگاه انجام این پدیده بهراحتی در شهر قابل تغییر است.
از طرفی با نردهگذاری یک پل تغییری در آمار خودکشیها رخ نداد و اکنون که در دوران پس از موج اول کرونا هستیم و فشارهای روانی و اجتماعی بر تابآوری افراد تأثیر بسیاری دارد، اضطراب و افسردگی در جامعه افزایش یافته است. همین عوامل باعث افزایش شمار خودکشیها شده و مسئولان ذیربط مرتب از خودکشیهای موفق و غیر موفق گزارش میدهند که نشان میدهد ریشه خودکشی همچنان در شهر زنده است.
با این شرایط آیا در شهر گروههای در معرض آسیب هدفگذاری شدهاند و برنامه خاصی برای مقابله با تفکر خودکشی در آنها اندیشیده شده است؟
خودکشی مرز نمیشناسد، خانواده غنی و فقیر را در بر میگیرد بنابراین برای مقابله با آن باید سیستم مشاورهای را تقویت کنیم. از طرفی به تقویت آموزش و پرورش برای ایجاد ارتباط منطقی با دانش آموزان در خصوص آموزش مهارتهای لازم باید توجه شود تا خرده فرهنگها نتوانند بر نظام ناکارآمد فرهنگی، اجتماعی و تربیتی کشور سوار شده و جوانان را به سمت خودکشی سوق دهند.
از معیشت جامعه نباید غفلت شود، کارکرد دستگاههای فرهنگی باید مثبت باشد و اجازه نهادینه شدن خرده فرهنگهایی که سبب خودکشی میشود را ندهد. تمام اقشار جامعه در معرض خطر هستند هرچند که قسمتهای محرومتر و آسیبپذیرتر از لحاظ کالبدی در شهرها بیشتر دچار آسیبهای مختلف اجتماعی میشوند.
دفاتر تسهیلگری در مناطق کمبرخوردار اصفهان شکل گرفتهاند، این قبیل اقدامات میتواند باعث افزایش مهارت ساکنان مناطق حاشیهای و کاهش آمار خودکشی شود؟
دفاتر تسهیلگری در مناطق محروم و حاشیهای شکل گرفته و ممکن است در این مراکز اقداماتی بشود که مستقیم و غیرمستقیم بر کاهش عوامل بروز خودکشی مؤثر باشد اما برای مقابله با خودکشی باید بخش مردمی را فعالتر کنیم.
اکنون در تلاش هستیم تا شبکههای اجتماعی و محلی را در ۲۲۰ محله اصفهان فعال کنیم و در اقدامی دیگر بیش از یک سال است که سیاست گفتمان خانواده را در شهر با رویکردی کارشناسی و علمی راهاندازی کردهایم. این گفتمان به عنوان یک رویکرد در تمام حوزههای مدیریت شهری و سایر دستگاهها جاری شده که قطعاً مؤثر خواهد بود بهشرطی که دیگر دستگاهها نیز همراه شوند.
فعال شدن شبکه اجتماعی محلات را ظرفیت خوبی برای کاهش مشکلات در سطح محلی میدانیم چون میتوانند ارتباط مستقیم و مؤثر بین نظام متولی و نظام شهروندی ایجاد کنند.
بهزودی از سامانه هر دو طرح مذکور رونمایی خواهد شد تا شاهد یک اتفاق تاریخی در شهر اصفهان باشیم که میتواند الگویی برای تمام شهرها در کشور در راستای کاهش آسیبها باشد.
گفتوگو از: علی یگانهنسب، خبرنگار ایمنا
نظر شما