به گزارش خبرنگار ایمنا، روشنفکران مشروطه برای ابراز نارضایتی و اعتراض خود دنبال دریچهای نو میگشتند. آنها که خواستار آزادی اجتماعی و سیاسی بودند، ادبیات را زمینهای مناسب برای بیان تفکرات خود یافتند. اما معتقد بودند که ادبیات کهن فارسی ظرفیت چنین امری را ندارد. در نتیجه نوعی ادبیات با تعریف و وظایف نوین طرح کردند که مهمترین مشخصه آن خدمت به اهداف سیاسی و اجتماعی بود. در همین راستا، نقد نیز به یکی از ویژگیهای مهم ادبیات نوین تبدیل شد. این نقد علاوه بر اینکه متوجه اوضاع اجتماعی و سیاسی روز بود بر سنت ادبی گذشته نیز میتاخت.
در کتاب صد سال داستان نویسی ایران آمده است: آخوند زاده، میرزا آقاخان و مراغهای با نوعی ساده اندیشی و خوش خیالی که غالباً در دوران اعتلای انقلابی گریبانگیر روشنفکران میشود در توان تغییر دهنده ادبیات غلو کردند و میپنداشتند که با تغییر مضامین عاشقانه و غنایی به مباحث سیاسی و میهنی میتوان انحطاط اخلاقی را رفع کرد و وضع مملکت را سامان داد.
در واقع میتوان گفت آنچه بیش از هر چیزی اندیشه روشنفکران مشروطه را به خود مشغول میکرد، عقبماندگی کشور و تلاش برای یافتن راه برون رفت از آن بود. آنها راه رهایی از عقبماندگی را در تجدد یافتند و به همین دلیل به ستایش غرب و نقد میراث ادبی گذشته میپرداختند.
داریوش آشوری در همین خصوص نوشته است: به طور کلی واکنش روشنفکران ایران در مواجهه با مساله عقب ماندگی شامل دو مرحله بود؛ مرحله نخست محصول برخوردها با جوامع غربی بود. در این مرحله نوعی شیفتگی و تسلیم در برابر تمدن غرب شکل گرفت و این تصور به وجود آمد که تقلید از غرب میتواند جوامع شرقی را همچون جوامع غربی به پیشرفت برساند. مرحله دوم که چندین نسل پس از مرحله اول پدید آمد بازگشت به خویشتن و طغیان علیه عوارضی بود که در نتیجه ارتباط با غرب در جامعه ایران پدید آمده بود.
جلال آل احمد بی شک از روشنفکران مرحله دوم بشمار میرود. او کسی بود که برخلاف دیگران بومیگرایی را راه جبران عقب ماندگی تلقی کرد و از مفهوم غرب زدگی سخن گفت. این مفهوم که نام کتابی با همین عنوان از اوست، اشارهای به فراموش شدن فرهنگ و تمدن بومی در مقابل مدرنیته است. آل احمد در کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران مینویسد: روشنفکران که در بدو مواجهه با غرب مجذوب مظاهر تمدن آن شدند با بی توجهی به فرهنگ بومی مسیر استعمار گران را برای غلبه بر ایران هموار ساختند.
این نویسنده در ابتدا همچون روشنفکران مشروطه به نقد جهل و فقر فرهنگی پرداخت اما پس از کودتای ۲۸ مرداد راهی دیگر برگزید، به ادبیات متعهدانه روی آورد و بر اهمیت ترویج سنت و فرهنگ اسلامی تاکید کرد. آل احمد زندگی پر تلاطم و اندیشهای رو به تکامل داشت. آثار او شناسنامه هر دوره از افکار وی محسوب میشوند. علاوه بر این بی شک میتوان او را یک نظریهپرداز سیاسی اجتماعی دانست که با قلم تأثیرگذار خود به یکی از مهمترین داستان نویسان ادبیات معاصر تبدیل شد.
با وجود اینکه آل احمد در دورههای مختلف زندگی گرایشات سیاسی مختلفی پیش گرفت، اما از زمانی که برای رفع فقر فرهنگی قلم زد تا زمانی که برای انتقاد از نظام آموزشی ابتدایی ایران مدیر مدرسه را نوشت؛ تنها اعتلای فرهنگ را پیش چشم داشت. آثار این نویسنده علاوه بر ارزش ادبی میتواند برای مطالعات حوزههای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد؛ چراکه بخوبی اوضاع سیاسی اجتماعی عصر خود را نمایان میسازد.
آل احمد یک روشنفکر بومی گرا محسوب میشود که خدمات فراموش نشدنی به ادبیات و فرهنگ ایران ارزانی داشته است.
نظر شما