به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، حمامها از مهمترین گونههای معماری شهری و روستایی است، اما در قیاس با سایر گونهها کمتر مورد پژوهش و تجزیه و تحلیل گرفتهاند.
بررسی جامع و همه جانبهگر حمام در بستر جغرافیایی، محیطی، تاریخی و اجتماعی و فرهنگی، این امکان را میدهد تا جایگاه حمام به عنوان میراثی ارزشمند از فرهنگ این سرزمین و نقش مهمی که همواره در زندگی مردم داشته و دارد، بیش از پیش شناخته شود.
چنین مطالعاتی با توجه به تغییر شرایط اجتماعی و به تبع آن تغییر شیوه زندگی مردم طی دهههای گذشته، از اولویت خاص برخوردار است.
با توجه به تحقیقات و بررسیهای انجام شده در خصوص وضعیت و موقعیت حمامها در نقاط مختلف کشور که به شناخت دهی این آثار پرداختهاند، متأسفانه جای تحقیق و بررسی که به برقراری ارتباط از دیدگاه معماری بنا و توسعه و پایدار خالی است و فقر آن نیز همچون دیگر ابعاد مبتنی بر فرهنگ شناسی و تاریخ شناسی، احساس میشود.
در فرهنگ ایرانی بیش از ظهور اسلام و پس از آن، به بهداشت فردی به عنوان آموزهای دینی توجه میشد و بر این اساس حمام به منزله نشانه کالبدی و اجتماعی بروز اینگونه باورها، تجلی مهمی در جامعه ایران داشت.
نگاهی گذرا به متون دورانهای مختلف تاریخی موید این امر است که حداقل در همه دورههای قبل، حمامهای عمومی فراوانی در شهرهای ایران وجود داشته که تعداد آنها نیز در خور توجه بوده نخستین حمام عمومی در ایران در زمان جمشید پادشاه ایران ساخته شده است و بنا به ادعای موبد اردشیر خورشید بان، رئیس انجمن موبدان ایران، ایرانیان نخستین قوم در جهان هستند که برای شستشو به ساخت گرمابه پرداختند. با توجه به آنکه اطلاعات ما درباره وجود حمامها در پیش از اسلام اندک است ولی کاوشهای باستان شناسی سالهای اخیر در تخت جمشید موبد آن است که در زمان هخامنشی استفاده از نوعی حمام معمول و متداول بوده است. استفاده از حمامهای خصوصی در دوره اشکانی هم رایج بوده و نمونههای جالبی از آن در کاخ آشور در عراق امروزی کشف شده است. با گسترش اسلام گرمابههای متعددی احداث شد و مورد استقبال عموم قرار گرفت. طبق منابع تاریخی بسیاری از استادان و معماران گرمابههای کوفه و بصره در قرون نخستین اسلام، ایرانی بودهاند.
شست و شوی بدن و حمام کردن برای ایرانیها علاوه بر پاکیزه کردن تن و دفع چرک یک آئین مذهبی هم بوده و در تمام ادیان پیش از اسلام از مهرپرستان گرفته تا زرتشتیها غسل کردن یکی از شروط شرکت در مراسم بوده است.
باستان شناسان پس از جست و جوهای فراوان به این نتیجه رسیدند که ساخت حمامهای عمومی از عهد هخامنشی در تمام شهرهای ایران رایج بوده است.
غسل کردن چه به صورت واجب و چه به صورت مستحب به مناسبتهای مختلف به مسلمانان نیز سفارش شده به همین خاطر پس از اسلام شاهان ایرانی و البته انسانهای خیّر، شهرهای ایرانی را از حمام پُر کردند؛ به ویژه اینکه دوره خلفای عباسی و صفوی حمامهای ساخته شد.
واژه گرمابه در دوره ایران باستان به معنای ساختمان گرم بود که به آن گرماده یا گرمابان نیز میگفتند و یکی از عناصر اصلی شهر نشینی محسوب میشده است. اهمیت این عنصر در زندگی شهری سبب شد که در الگوی شهرسازی، گرمابه به مانند رکن مهم در طراحی شهری محسوب شود.
در نزد ناظران آن روزگار شمار زیاد گرمابه در هر شهر نشانه آبادانی و پاکیزگی مردم آن شهر بوده است، حمام کاروانسرا مسجد و بازارچه در بافت شهرهای قدیمی ایران از عناصر مشترکی بود که در همه محلات یافت میشد و یکی از عوامل اصلی شکل گیری شهر به شمار میرفت.
در واقع وجود این عناصر چهارگانه به محلات هویت ویژه و جدی میبخشید به همین دلیل نیز صاحبان و سازندگان آنها تلاش میکردند در معماری این مکانها نهایت دقت و هنر را لحاظ کنند.
محلهها به عنوان بخشی مستقل در شهرها دارای تأسیسات خدماتی و عمومی مربوط به خود بودند که نیازمندیهای ساکنان خود را برآورده میساختند.
در سطحی فراتر، محلههای مسکونی در شهرها، به مانند مکملی برای منطقه بازار کهن و مرکزی شهرها محسوب میشدند.
محله از یک میدان مرکزی برخوردار بود که معمولاً در محل تقاطع دو یا چند راه اصلی قرار داشت و به مانند مرکز محله عمل میکرد در اطراف میدان هم شماره مغازه و برخی اماکن عمومی (آب انبار یا مکانهای مذهبی، اجتماعی و تفریحی) برای تأمین نیازهای ساکنان محله وجود داشت. این مکان با کارکردهای اجتماعیاش مرکز جامعه محله نیز بود. به طور معمول حمامها در گذرهای اصلی و عمومی شهر یا راسته بازار، مجاورت مساجد، در مراکز یا میدانها و بازارچههای محلهای برپا میشدند.
معماری حمام
حمامها یکی از مهمترین مؤلفههای معماری سنتی در ایران هستند، این اهمیت از چند جهت قابل بررسی است. حمامها به دلیل موقعیت خاص شهری و استقراری خود اول به عنوان جز لاینفک بازارهای سنتی و دوم به دلیل دارا بودن فنیترین و اصولیترین و همچنین زیبایی خاص اسلوب در ساخت خود به علت حضور و تماس مداوم با آب، رطوبت و همچنین دائمی بودن حرارت گرم خانه یا تون آنها و سوم پرتردد بودن بعد از بازارها و مساجد مهمترین محل برای تأمل و برخوردهای اجتماعی محسوب میشدند.
همچنین به لحاظ اصول فنی اینکه باید در ساختن رعایت شود نیز از پیچیدهترین انواع بنا است، این پیچیدگی معمول ضرورت جریان دائم آب در بنا و گرم کردن آب و هوای داخل بنا است.
تأمین آب، آب رسانی به فضاهای مختلف، شیوه عایقبندی مخازن گوناگون آب و نگهداری آب در آنها و همچنین روش گرم کردن آب و تفکیک آبهای سرد و گرم و ولرم از یکدیگر و دفع فاضلاب و جلوگیری از تداخل آن با آب تمیز از مشکلات فنی ساخت حمام بوده است.
چگونگی گرم کردن فضاهای مختلف حمام به میزان مناسب هر فضا، جلوگیری از تبادل حرارت و رطوبت در بین فضاهای حمام و حمام با بیرون آن، تهویه فضاهای مختلف، شیوه انبار کردن سوخت و چگونگی افروختن آتش در مجاورت بنا به گونهای که مزاحمت و خطری برای مردم نداشته باشد و معماری حمامهای موجود، نشانگر توجه ایرانیان به موضوع بهداشت فردی و گذران وقت در فضایی مناسب است.
سازندگان و آرایه پردازان به نیکی دریافته بودند که فضای زیبا در آرامش روح تأثیر فراوان دارد، اغلب کف حمامها از سنگهای مرمر رنگی، صفحههایی مزین با تصاویر ابداعی و دیوارهای تزئین شده بود که هنگامی که شخص وارد میشد، دیگر نمیخواست از آن خارج شود و نوعی راحتی و آرامش در او ایجاد میشد.
نکته مثبتی که از نظر روانشناسی در گرمابهها وجود داشت، تقویت روحیه جمع گرایی (جمعی) بود که امروزه جای خود را به فردگرایی داده است. در داخل گرمابهها از مشتریها با نوشیدنیهایی چون آب زرشک، آلو، زردآلو و چای پذیرایی میشد؛ آنگونه که نقشی مشابه رسانه را در اجتماع آن زمان بازی میکرده است.
یکی دیگر از مهمترین ابعاد حمامهای سنتی سیستم دفع فاضلاب آنها در مقابل نحوه آب گیری آنها برای استحمام بوده است.
حمامها چون محیطی نسبتاً بسته بوده ارتباط کی با شرایط اقلیمی مجاور خود دارند. از نظر ساختار کالبدی در مناطق گوناگون اقلیمی ایران کم و بیش مشابه هستند و عوامل اقلیمی مختلف مانند آب، باد و موقعیت جغرافیایی تأثیر چندانی در نحوه استقرار شکل کالبدی و تقسیم بندی فضاهای داخل حمام نداشته است، ولی هرکدام از حمامها که در دوران و عصر اسلامی ساخته میشدند از معماری آن دوران بهره میگرفتند.
بنای حمامها در قدیم از ساروج ملاطی مقاوم در برابر آب از آهک و خاکستر، خاک رس و غیره بود، هرچند که در فضای شهرهای ایرانی همچون سایر آثار معماری نمای بیرونی با شکوه و چشمگیری ندارند، اما از درون و منظر ویژه فضاسازی و تزئینات ارزشمندی دارند که نشانگر ذوق و سلیقه سازندگان آنها بوده است.
آرایههای معماری
در بیشتر حمامها به آرایه های معماری از جمله آهکبری، کاشیکاری و نقاشی توجه ویژه ای شده است.
آهکبری که یکی از عمدهترین آرایه های حمامهای قدیمی در ایران است، روشی تزئینی شبیه گچبری است. که بر روی دیوارها، طاقها و گنبدهای داخلی حمامهای قدیمی اجرا شده است.
نقوش آهکبری معمولاً از داستانهای اساطیری ایران و به ندرت مذهبی الهام گرفته است؛ آثار برجای مانده از نقش گل و بلبل و گل و گلدان در حمام به تدریج از دوره فتحعلی شاه تا زمان ناصرالدین شاه مسیری را به سوی طبیعتگرایی طی کرده است.
در دوره قاجار در اکثر بناها به صورت نقش برجسته یا در کاشیکاری، گچبری و نقاشیها استفاده شده و این نقش در میان نقوش گیاهی در کانون توجه هنرمندان آهکبر قرار داشته است.
کاشیکاری در کنار نقوش آهکبری زینت بخش بی نه حمام است، در دوره قاجار کاشی به مثابه یک بوم نقاشی بود که روی آن انواع نقوش طبیعی گلها، میوهها و موضوعات بزمی و رزمی نقاشی میشد.
گرایش به نقشپردازی طبیعت در کاشیکاری متأثر از تابلوهای نقاشی و نگاه کلی و جو حاکم و سلیقه بانیان اینگونه بناها بوده است.
در این کاشیها علاوه بر موضوع شکار نمایش برخی صورتهای فلکی از جمله شیر و عقاب که در اساطیر و فرهنگ ایرانی اهمیت داشته، مورد توجه بوده است.
شیر در فرهنگ ایرانی علاوه بر اینکه نماد قدرت است، نمادی نجومی هم محسوب میشد و نقش آن بر پرچم و سکههای ایران از زمانهای قدیم هم وجود داشته است.
عقاب در صحنههای شکار و پیروزی بر سایر پرندگان در کاشیها نقش شده است؛ جایگاه مهم این پرنده در فرهنگ ایرانی طی دورههای مختلف تاریخی بر کسی پوشیده نیست و به همین دلیل در آهکبریهای حمام خان یزد به آن توجه ویژه شده است.
موضوع دیگر در کاشیکاری گل و بلبل است. پرندگان کوچک و به اصطلاح گل و بلبل به صورت طبیعت گرایی در کاشیها نقش شده است؛ نقش این پرندگان کوچک در دوره ساسانی وارد عرصه آرایه های گچبری شد و در میان گل و برگ آمده است.
از اجرای کاشیکاریهای زیبا و زبر دستانه میتوان به حمام چهارفصل اراک اشاره کرد که طرحهایی از انسان، حیوان و گیاهان را نمایش میدهد.
نقاشیها و نگارگریهایی از چهارفصل سال در چهارگوشه از این حمام علت نامگذاری آن به چهار فصل است.
بر در و دیوار حمامها اغلب به نقاشیهای ویژهای مزین بوده که با تقسیم بندی خاصی برای تقویت ارواح نفسانی، حیوانی و طبیعی انسان و جلوگیری از ضعف در نظر گرفته میشد.
تصاویری از پرندگان، گیاهان، حیوانات و جانوران در آرایه های حمامها با ترکیب نقشهای هندسی و اسلیمی نشانگر اهمیت در نقش پردازیها است.
بر سر در حمامها تابلویی نیز دیده میشود که شامل نقاشیهای کاملاً ابتدایی بر روی دیوار، نقاشیها دور چارچوب درها و روی دیوارها در بعضی از آنها زمینه اصلی نقاشی، پیروزی رستم قهرمان افسانهای بر دیو یا مظهر بدی است.
نقاشی چهره در حمامها متداول نبوده، زیرا بحث تصویرگری خود مقوله است که در دایره حلال و حرام قرار داشته و دارد ولی از دوره صفویه به بعد کم کم مشاهده میشود از این روی شخصی به نام محمد کریم کرمانی در نیمه دوم سده سیزدهم هجری، رسالهای به نام رساله دلاکیه مینویسد که مجموعهای از باورهای دینی و اصول پزشکی کهن و همچنین معماری و ساخت گرمابهها را شامل میشود.
بخشهای مختلف حمام
دو بخش کوچک و بزرگ حمام به ترتیب شامل قسمتهایی همچون جلو خان، سردر ورودی، هشتی، راهروی ارتباطی، سربینه، میان در، گرم خانه، خزینه، صفه شاه نشین، اتاق نظافت، تون، گربه رو (چپیله) دستک، برف انداز، جام خانه و چاه خانه است.
البته دو فضای اصلی در حمامهای قدیمی به ترتیب، سربینه و گرمخانه است که فضای اول حمام، رختکن و جای آماده شدن برای استحمام یا خروج از حمام بوده مهمترین و زیباترین فضای حمام است، فضایی وسیع و پر تزئین با گنبدی بزرگ و حوضی در میان، در اطراف فضای میانی، سکوهایی برای استراحت مراجعین است که برای ورود به آنها باید از چند پله بالا میرفتند و پاها را از قبل از ورود در حوضهای روی سکوها میشستند.
بیشترین تزئینات حمام، همیشه در رخت کن یا بی نه است، کف بی نه و غرفههای اطراف آن معمولاً سنگی است؛ بی نه یا سربینه مهمترین و زیباترین فضای حمام است.
در اطراف فضای میانی بی نه سکوها و یا غرفههای بلندی دیده میشود برای نشستن و استراحت مراجعان قرار دارد و در آنجا رخت میکندند و از سقف بی نه چراغ بزرگ گردسوز و گاهی هم چهلچراغ تا بالای حوض آویخته بود.
کف این فضاها بالاتر از کف فضای میانی بی نه و سقفشان معمولاً پایینتر است و از این رو فضاهایی دنج و مشرف بر آن اند برای ورود به آنها باید از چند پله بالا میرفتند و پاها را قبل از ورود، در حوضهای روی سکوها میشستند. بیشترین تزئینات حمام همیشه در بی نه است.
کفی بی نه و غرفههای اطراف آن معمولاً سنگی است و زیر گنبد میانی و طاقهای غرفهها هم غالباً پوشیده از انواع کاربندیهای ظریف با گچبری یا آهکبری است.
نورپردازی منظم بی نه نیز بر جلوه و تأثیر این تزئینات میافزاید؛ حوضهای درون بی نه و فوارههای آنها نیز با افزودن تلألؤ و آوای آب به فضا اثر آرامش بخش آن را دو چندان میکردهاند.
نمونهای از حمامهای تاریخی ایران
در بعضی از نمونه حمامهای شاخص در معماری سنتی ایران، عملکردهایی دیده میشود که با خود راز و رمزهای زیادی داشته و در نظر گرفتن معقولههای زیست محیطی به خوبی در طراحی و معماری آنها مشهود است.
یکی از این موارد حمام شیخ بهایی در اصفهان است که یکی از شاهکارهای معماری و مهندسی جهان به شمار میرود تاریخ ساخت آن را مربوط به دوره صفویه دارای ویژگیهای آن دوران است.
آب این حمام با سیستم پیچیده مهندسی دم و گاز یعنی از گاز متان فاضلاب مسجد جامع و چکیدن روغن عصارخانه شیخ بهایی که در مجاورت حمام قرار دارد به مدت طولانی تنها با یک شمع روشن میشده و عصار خانه محلی برای تهیه روغن از دانههای روغن بوده است.
تاریخچه تولید بیو گاز به اوایل سده نوزدهم باز میگردد که شخصی به نام دیوی در سال ۱۸۰۸ از طریق تخمیر کود گاوی و با استفاده از تقطیر در خلأ ۰.۳ لیتر گاز متان تولید کرد.
اما در ایران، حمام شیخ بهایی احتمالاً نخستین حمام بوده که انرژی گرمایی آن از گاز و انرژی مالی فضولات و فاضلاب تأمین میشده که از طریق سفالینههای تهیه شده و مکش گازهایی چون متان و اکسید گوگرد استفاده میکرده است.
سیستم گرمایی این حمام از شاهکارهای مهندسی با استفاده از قوانین فیزیکی و شیمی محسوب میشود.
حمامهای ایرانی از یک ساختار کلی معماری برخوردار هستند و هریک داستان خاص خود را دارند این موضوع بیشتر به ترکیب فضایی و تزئینات معماری آنها بستگی دارد.
هرچند که طرحها و نقشها تابع اصل کلی آرایه های معماری هستند ولی نقشها و طرحها در آرایه ها نیز عموماً مرتبط با مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر منطقه و ناحیه در ایران بوده است.
نظر شما