به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، به طور کلی ویروسها میان فقیر و غنی تفاوتی قائل نمیشوند ولی شکاف طبقاتی میان این دو قشر در تعیین خسارات وارده ناشی از آنها و شیوع بیماریهای همهگیر بسیار حائز اهمیت است.
کرونا ویروسی است که روی فقرا و ثروتمندان تأثیر مشابهی دارد و همه را در وضعیت تهدید سلامتی قرار میدهد، با وجود این تأثیرگذاری آن روی زندگی روزمره اقشار گوناگون، میزان ابتلا و نیز نحوه مقابله با آن در طبقات اجتماعی مختلف بسیار متفاوت است و به طور قطع روی چگونگی برخوردهای دولتها و ملتها با بیماریهای ویروسی فراگیر در آینده تأثیرگذار خواهد بود.
کرونا ویروس و نابرابریهای اجتماعی
مسلم است که ویروس کرونا چه در زمان شیوع و چه در دوران پسا کرونا بخشهای مختلف جهان را دچار تغییر و تحول خواهد کرد و تمامی جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و درمانی را تحتالشعاع عملکرد خود قرار خواهد داد ولی در شرایط فعلی آنچه که به وضوح دیده میشود میزان اثر آن در میان قشر فقیر جوامع است بدین صورت که میتوان گفت نابرابریهای اجتماعی مهمترین عامل شیوع گسترده این ویروس در میان اقشار غیر مرفه و کمدرآمد محسوب میشود که بیشترین بخش جوامع را به خود اختصاص دادهاند.
فقر، اشتغال به مشاغل غیررسمی، شرایط ناگوار زندگی و دسترسی نداشتن به مراقبتهای بهداشتی لازم از جمله مواردی هستند که شیوع یک بیماری همهگیر را به میزان قابلتوجهی سرعت میبخشد چرا که افراد درگیر با این موارد به دلیل نداشتن پسانداز مالی کافی یا برخودار نبودن از خدمات شبکههای تأمین اجتماعی چارهای جز ادامه دادن به کار ندارند که این مسأله مستقیماً آنها را در معرض خطرات ویروس و ابتلای به بیماری قرار میدهد.
از سوی دیگر زندگی در شرایط غیررسمی با وجود کمبود فضا و ایجاد اختلال در رعایت فاصله اجتماعی، همچنین مواردی از قبیل در دسترس نبودن آب تمیز با محدود کردن دسترسی به منابع لازم برای رعایت اصول بهداشتی اعلام شده، زمینههای گسترش سریع ویروس را در میان اقشار غیر مرفه جوامع افزایش میدهد، دسترسی نابرابر به مراقبتهای بهداشتی نیز باعث تضعیف انسجام اجتماعی میشود حال آنکه داشتن ثروت میتواند دسترسی به مراقبتهای بهداشتی با کیفیت را تسهیل نماید.
کرونا و سیاستهای مقابله با نابرابریها
گسترش جهانی ویروس کرونا شکاف طبقاتی و نابرابریهای موجود، همچنین نیاز جوامع برای تغییر را بیش از هر زمان دیگر نمایان کرده است و مسائل آشکارکننده نابرابری، فرصتی برای پرداختن به اهمیت رفع این معضل و همچنین تشکیل جوامعی را در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد که در آن همه ساکنان یک جامعه در برابر پیدایش همهگیریهای آینده از ایمنیهای لازم برخوردار باشند.
بروز بحرانی همچون کووید -۱۹ میتواند توجه جوامع را نسبت به لزوم بهبود سیستمهای مراقبت بهداشتی و درمانی ملی همچنین افزایش سهولت دسترسی افراد فقیر به این سیستمها جلب کرده و حتی آن را به عاملی تعیینکننده در انتخاب سیاستمدارهای آینده تبدیل کند. این بحران همچنین میتواند منجر به تغییر روندهای سیاسی دولتها در برخورد با سرمایههای ملی و افزایش تمایل آنها برای حرکت به سمت اقتصادهای داخلی به جای همکاریهای بینالمللی شود که این تغییر در روند سودرسانی به اقشار کمدرآمد و فقیر منجر به کاهش نابرابریها خواهد شد.
نقش بانکهای مرکزی در برخورد با نابرابریها
سیاستهای پولی وسیع و غیرمتعارف تعیین شده در اقدامات بانکهای مرکزی جهانی در طول بحران مالی ۲۰۰۸ از این رو مورد انتقاد قرار گرفت که تصور میشد باعث حفظ ارزش دارایی ثروتمندان و محرومیت بهرهمندی فقرا از درآمد بهره پساندازشان میشود.
با این حال برخلاف تصور عموم تحقیقات حاکی است که این سیاستها هیچ نقشی در تشدید شرایط نابرابری در طول یک دهه اخیر نداشته و گسترش نابرابریهای درآمدی از زمان بحران مالی به بعد بیشترین رشد اقتصادی را برای طبقاتی با پایینترین نرخ به همراه داشته است. بر طبق این تحقیقات حفظ ثبات اقتصادی باعث ایجاد دورهای از اشتغال بیسابقه میشود که در نهایت به سود اقشار کم درآمد خواهد بود.
در نتیجه میتوان گفت که شکلگیری دورهای جدید از سیاستهای پولی فراگیر و گسترده هر چند نامتعارف و غیرمعمول باشد، نمیتواند منجر به تشدید نابرابری شود و برعکس با توجه به اینکه آمادگی هر چه بیشتر برای مقابله با بیماریهای همهگیر در آینده مستلزم کاهش نابرابریهای اجتماعی، آن هم از طریق بهبود شرایط کاری و نیز کاهش موانع دسترسی اقشار گوناگون جوامع به مراقبتهای بهداشت و درمان است، میتواند بهعنوان روشی کارآمد برای مقابله با مشکلات بهداشتی آینده به کار رود، البته باید دانست که در راستای تحقق این اهداف کاهش نابرابریها تنها نقطه شروع است نه هدف نهایی و باید اقدامات گستردهای برای سوق دادن جوامع به ارتقای سلامت عمومی برداشته شود.
نظر شما