به گزارش ایمنا، علی حاتمی در سال ۱۳۲۳ در تهران چشم به جهان گشود و از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران مدرک خود را اخذ کرد. او در مجموع ۱۴ فیلم سینمایی بلند و مجموعه تلویزیونی دارد و در کنار ناصر تقوایی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، فریدون گله و داریوش مهرجویی از پیشروهای سبک جدید سینمای ایران هستند.
حاتمی زندگی هنری خود را با نویسندگی تئاتر آغاز کرد و اولین فیلم او، "حسن کچل" در سال ۱۳۴۹ بود که پس از موفقیت نمایش نامهاش، به فیلم بلند تبدیل شد. پس از آن، حاتمی به سینما روی آورد و پس از چند اثر دیگر در سال ۱۳۵۶، "سوته دلان" را ساخت که به زعم برخی، بهترین و کاملترین اثر وی پیش از انقلاب اسلامی در ایران بود.
فعالیتهای علی حاتمی پس از انقلاب اسلامی نیز ادامه داشت و آثاری مثل سریال هزاردستان، فیلم حاجی واشنگتون، کمال الملک و مادر را ساخت تا بار دیگر قدرت خود در زمینه نویسندگی و کارگردانی را نشان دهد.
در آثار شناسی حاتمی، به غیر از عقاید شخصیاش، ویژگیهای قومی و انسانهای پرورش یافته در این مکتب به خوبی دیده میشوند و این مسئله وقتی پررنگتر میشود که تمامی شخصیتهای فیلمهای حاتمی ایرانیهایی اصیل با سنتهای ایرانی و مخالف غربزدگی هستند.
معماری و صحنه آرایی فیلمهای حاتمی در کنار دیالوگهای بسیار درخشان آنها، با کمک گرفتن از بازیگران بزرگی همانند داوود رشیدی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان، عزت الله انتظامی و جمشید مشایخی، نمود بسیار بهتری پیدا کرده و آثار وی را درخشان میکند.
در بررسی صحبتها و نقل قولهای مهم وی، جملات جالبی به چشم میخورند:
" خط پارسی از سمت راست شروع میشود بنابراین من کمپوزیسیون خود را بر این اصل هنر ایرانی بنا مینهادم یعنی سنگینی کادر را میگذارم به طرف راست (برخلاف غربیها که سنگینی کادرهای سینمائیشان طرف چپ است) این را دقیقاً رعایت میکردم. "
"میخواهم کارم عین واقعیت باشد. زندگی ما حرکتی ندارد، من نمیدانم چرا این فیلمهایی که میسازند اینقدر تحرک دارد؟ "
" ساختن فیلم مادر واقعاً حسی بود. بیشتر یک حس و عاطفه بود. احساس اینکه خانه من کجاست؟ من متعلق به کی هستم؟ چه کسی از من حمایت میکند؟ … در مدت ساختن فیلم به یاد مادرم بود که نامش ایران است. "
"من اولین کارگردان ایرانی بودم که قبل از بچه مسلمانهای امروز فیلمی را با بسمالله الرحمن الرحیم شروع کردم و در تمام فیلمهایم جلوههایی از اعتقادات مذهبی خودم حضور یافت… چیزی که برایم مطرح است اینکه مسئله شروع زبان فیلم با نام و ذکر خدا باشد. "
"من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنریام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) است"
حاتمی همیشه از فرهنگ به اصطلاح کوچه بازاری ایرانی به همراه نوع صحبت آنها در فیلمهایش استفاده میکرد و لقب "سعدی سینمای ایران" را نیز به دلیل بهره بردن از شخصیتها و داستانهای شاعرانه به خود اختصاص داد.
در مورد وی دو مستند ساخته شده که یکی سهگانهای با کارگردانی الهام قرهخانی و امیر مهرتاش مهدوی است که بین سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ ضبط شد که در آن، بزرگانی همچون محمدعلی کشاورز، ژاله علو، جمشید مشایخی، مرتضی احمدی و داریوش اسدزاده به تحلیل شخصیت علی حاتمی و سینمایش پرداختهاند.
و مستند دیگر نیز با نام معلم بی استاد، به کارگردانی سید وحید حسینی و محدثه گلچین است که در آن تمامی وجهههای فیلمهای حاتمی از جمله متن، گریم، موسیقی، صحنه آرایی و … مورد بررسی قرار گرفتهاند. نام این مستند نیز از یادداشتی از بهرام بیضایی در مجله فیلم، الهام گرفته شده است.
همینطور، کتابهایی در مورد فیلم شناسی و بررسی شخصیت علی حاتمی نوشته شده که از مهمترین آنها میتوان به کتاب حاتمی در امتداد مسیر فردوسی اشاره کرد. مهدی صادقی، نویسنده این کتاب در بخشی از آن مینویسد: هزاردستان، داستان فاصله بین بی عرضگی، تنبلی و تفریط احمدشاهی است تا ادا و اطوار و افراط رضاشاهی. یکی ایران را به قحطی نان سوق داد، دیگری زمینه ساز شورش نان شد. از آن قحطی تا این شورش، فرق و فاصلهای است میان ۲ ضرر و ۲ زیان، اما همان طور که این دو در تاریخ، بی تاوان رها شدهاند، تاوانش را مردمان به تاریخ پس دادند. «تاوان گناه پدر را پسر داد.» به سان ایرج که تاوان خطای فریدون را داد: فراز آورم لشگری گرزدار / از ایران و ایرج برآرم دمار. فریدون خطا میکند، ایرج و ایران باید تاوان بدهند! هزاردستان نیز، راوی این خطاها و تاوانها است.
سرانجام علی حاتمی در روز ۱۴ آذرماه ۱۳۷۸ پس از یک دوره رنج از سرطان پانکراس در سن ۵۲ سالگی در گذشت تا پیکر وی در کنار مزار رقیه چهره آزاد (مادر سینمای ایران)، آرام بگیرد. روی سنگ مزار حاتمی دیالوگی از فیلم حاجی واشنگتون نوشته شده است: آئین چراغ خاموشی نیست.
نظر شما