«تولیدکنندگان کفش بعد از سه ماه تعطیلی، برای ادامه تولید نیاز به نقدینگی دارند تا بتوانند کسبوکار خود را راهاندازی کنند و به دلیل کمبود نقدینگی اگر تولیدکنندگان بتوانند کارگران خود را حفظ کنند کار بسیار بزرگی را انجام دادهاند.» رسول شجری، رئیس اتحادیه کفش دست دوز تهران
«برای دستیابی به اهداف جهش تولید، نیازمند ۵۷۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی در بخش تولید هستیم که همسو با هماهنگیها و همکاری لازم برای تأمین منابع از طریق بانکهای کشور، توجه به سایر منابع به خصوص از طریق حضور در بازار سرمایه مورد توجه وزارت صمت است.» حسین مدرس خیابانی، سرپرست وزارت صمت
ندری تحلیلگر اقتصادی در پاسخ به اینکه آیا بورس میتواند نقدینگی موجود در اقتصاد را به سمت تولید منتقل کند، گفت: «خیر، این امکان محقق نخواهد شد، زیرا در سال گذشته که این بازار رشد مناسبی داشته، رشد سرمایهگذاری همچون سالهای قبل منفی بوده است. به قدری هم میزان سرمایهگذاری در سال گذشته پایین بوده که میزان سرمایهگذاری از میزان استهلاک کمتر بوده است؛ یعنی در تولید کشور به اندازهای که استهلاک داشتهایم در آن سرمایهگذاری صورت نگرفته است.»
«رشد شاخص بورس، هیچ کمکی به تولید نکرده و این ما را نگران میکند!» حسین راغفر، اقتصاد دان
«بورس تا امروز هیچ کمکی به تولید نکرده است، بازدهی نامتعارف و نامولد در یک بازار، بازارهای دیگر را به هم میریزد.» عباس دادجوی توکلی، اقتصاددان
«حجم عظیم منابع موجود در بورس به جای تولید وارد رفتارهای سوداگرانه شده است.» امیر حسین مزیتی، رئیس پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
اینها گوشهای از اظهار نظرها در ماههای اخیر درباره تشنگی تولید برای نقدینگی و نگرانی از رشد غیرمتناسب قیمت سهام در بازار سرمایه است. خلاصه این نظرها در تیتر این یادداشت ارائه شده است. با وجودی که شرایط بازار سرمایه بهتر از هر زمان دیگر و عالی است اما جیب تولیدکنندگان خالی است. اگر نظر سکاندار موقت صنعت کشور را ملاک بگیریم، با تزریق ۵۷۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی به بخش تولید باید شاهد جهش واقعی در تولید باشیم.
ارزش روزانه معاملات در بازار سرمایه رقم ۲۵ هزار میلیارد تومان را پشت سر گذاشته است و این یعنی اگر سازوکار مناسب برای برقراری ارتباط بین تولید و سرمایه فراهم باشد، با رقمی کمتر از ارزش معاملات یک ماه بازار سرمایه میتوان شرایط اقتصاد کشور را متحول کرد. بدون شک افزایش تولید، افرایش اشتغال را در بر خواهد داشت، افزایش اشتغال کاهش فقر، کاهش فقر منجر به کاهش جرایم و افزایش امنیت میشود.
همچنین با بالا رفتن تولید و ایجاد ارزش، درآمد سرانه اتباع ایرانی نیز افزایش پیدا میکند که خود منجر به افزایش رفاه و ایجاد تقاضا میشود. اگر چه افزایش تولید در شرایطی که صادرات تولید مازاد با دشواری همراه است، حتی در صورت دسترسی به نقدینگی با چالشهای جدی مواجه است، اما نگاهی به لیست بلند بالای واردات کشور و ترکیب آنکه شامل حجم زیادی از کالاهای اساسی میشود، نشان میدهد که حتی سرمایهگذاری در بخشهای پایهای اقتصاد نظیر کشاورزی و دامپروری و رشتههای مرتبط با آنها نیز جهت راه انداختن دومینویی که در بالا توصیف شد راهگشا است. اما چرا رونق بازار سرمایه گرهای از مشکلات اقتصاد کشور باز نکرده است؟
و چرا اضافه کردن دو شرکت در هفته (عمدتاً از میان شرکتهای وابسته به بخش عمومی غیردولتی به لیست شرکتهای مورد معامله در بازار سرمایه آن هم با قیمتهای بعضاً حبابی، جز برای به نمایش گذاشتن عملکرد نداشته برای مدیران فربه تهران نشین خاصیت دیگری نداشته است؟
اگر چه در خصوص لوازم نقشآفرینی مؤثر بورس در اقتصاد بارها نوشتهایم اما قصد داریم این بار از منظری دیگر به این موضوع نگاه کنیم.
واقعیت آن است که بار چرخاندن تعداد زیادی از چرخ دندههای صنعت و اقتصاد در هر کشور بر عهده شرکتهای کوچک، متوسط و صنعتگران خرده پا است. سازوکارهای فعلی طرحریزی شده در بازار سرمایه چه در بعد خرید و فروش سهام و چه در سمت انتشار اوراق بدهی، در بهترین حالت دسترسی شرکتهای بزرگ را به نقدینگی تسهیل میکند. اما با مراجعه تصادفی به هر شهرک صنعتی در اقصی نقاط کشور با انبوهی از واحدهای تولیدی کوچک مواجه میشویم که به دلایل متعدد که از اصلیترین آنها کمبود سرمایه در گردش و یا کمبود سرمایه جهت تکمیل تأسیسات تولیدی است، متوقف مانده و یا بسیار کمتر از ظرفیت فعالیت میکنند.. این جدا از تعداد زیادی از صاحبان ایده و جوانان با انگیزه است که سازوکاری برای برقراری ارتباط بین آنها و صاحبان سرمایه دیده نشده است.
با کمال تأسف عملکرد سازمان بورس و شرکت فرابورس ایران در حوزه شرکتهای کوچک و متوسط بسیار ضعیف و غیرقابل دفاع بوده است. اگر چه ممکن است صاحب نظرانی عنوان کنند که کارکرد اساسی بازارهای سرمایه در دنیا برای تأمین مالی کلان است و مسائل خرد باید از طریق نظام بانکی حل و فصل شود اما باید پاسخ داد که برگزاری لیگ برتر در کشور نمیتواند مانع از شکلگیری مسابقات ورزشی در سطح محلات باشد و ورزش ملی زمانی در سطح جهانی جلوه میکند که تا عمق زندگی شهروندان ریشه دوانده باشد.
در اینجا قصد داریم ایدهای را برای اولین بار طرح کنیم و آن ایده تشکیل بورس سوم در کشور است. هدف از راهاندازی این بورس پذیرش سهام شرکتهای کوچک و متوسط با سادهترین ساز و کارها و امکان انتشار اوراق بدهی توسط آنها با تدوین قوانین شفاف حمایتکننده از حقوق سرمایهگذاران است. این، اگرچه اندیشهای تکامل نیافته است اما بدون شک مشارکت صاحبنظران در پروراندن آن و اعمال فشار جهت تحریک ساختار کرخت بروکراسی کشور بدون شک میتواند فواید عظیمی نصیب اقتصاد کشور کند که گوشهای از آن به قرار زیر است.
راهاندازی بورس سوم، تحت نظارت سازمان بورس میتواند سرمایههای چند ده میلیارد تومانی را که اکنون چون پر کاهی در دریای مواج معاملات چند هزار میلیارد تومانی مابین صفهای خرید و فروش جابهجا میشوند و هیچ ردی از خود در رونق تولید به جا نمیگذارند، چونان خون در رگهای شرکتهای کوچک و متوسط جاری کند و صاحبان آنها را به صورت واقعی در مدیریت این شرکتهای درگیر کند.
همچنین ارائه مجوز به کارگزاران محلی با قابلیت دسترسی به شبکه ملی معاملات این بازار منجر به گسترش صنعت ارائه خدمات واسطهای در بازارهای مالی میشود و با توجه به گستردگی شهرکهای صنعتی و واحدهای تولیدی در سراسر کشور مشخص است که اشتغال آفرینی قابل توجهی از این محل ایجاد خواهد شد.
مشارکت شرکتهای اداره کننده شهرکهای صنعتی در سهامداری این بورس و بهرهمندی از عوائد معاملات آن نیز به نوبه خود میتواند منابعی را جهت گسترش زیرساختهای این شهرکها در اختیار آنها بگذارد.
افزایش نقدشوندگی دارایی کارآفرینان و سرمایه گذاران خرد از سوی دیگر میتواند انگیزهها برای سرمایهگذاری در کسب و کارهای خرد را افزایش دهد. افزایش شفافیت و رشد چشمگیر درآمدهای مالیاتی دولت چه از محل عوائد معاملات سهام و چه از محل ارتقای شفافیت صورتهای مالی شرکتها نیز بر کسی پوشیده نیست.
معاملات بازار سرمایه در این هفته نیز با قدرت ادامه پیدا کرد. کشاکش شاخص با مرز دو میلیون واحدی مورد توجهترین موضوع در این معاملات بود. شاخص کل در این هفته سه بار در روزهای یکشنبه، دوشنبه و چهارشنبه از مرز دو میلیون واحد عبور کرد که در نهایت پرونده معاملات این هفته با استقرار نماگر بازار در رقم دو میلیون و ۳۴ هزار و ۱۸۶ واحدی بسته شد.
به این ترتیب بازار با رشد ۶.۸ درصدی شاخص هفته را به پایان رساند. رشد شاخص هم وزن در همین مدت ۴.۸ درصد بوده است. میتوان چنین قضاوت کرد که بازار از شوک اصلاح دلار خارج شده است. دیگر موضوع قابل توجه در معاملات این هفته بازار، تشدید رقابت در صدر جدول ارزش بازار شرکتهای ایرانیست.
در این هفته سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) با عبور از مرز ارزش بازار ۵۰۰ هزار میلیارد تومان برتری خود را بر فارس ۴۶۱ هزار میلیاردی و مبارکه ۴۳۷ هزار میلیاردی تحمیل کرد. مرز شکنی شستا در شرایطی رخ میدهد که سازمان تأمین اجتماعی تاکنون تنها کمتر از ۱۲ درصد از سهام این هلدینگ را در بازار عرضه کرده است که فاصله زیادی تا سهام شناور ۲۵ درصدی قابل قبول در بازار دارد و مشخص نیست که آیا این سازمان امکان فروش ۱۳ درصد از سهام خود به ارزش ۶۵ هزار میلیارد تومان در این قیمت را دارد یا شستا باید تن به اصلاح دهد و یا بر خلاف مصوبه هیئت وزیران قرار نیست سهام شناور شرکتهای غیرخصوصی افزایش پیدا کند.
اطلاعیه عرضه یک ملک تجاری در شهر پردیس برای اولین بار در بورس کالا و همچنین پذیرش دو فوریت لایحه افزایش سرمایه شرکتهای بورسی توسط مجلس از دیگر اخبار قابل تأمل در این هفته بود.
توجه: این نوشته حاوی هیچ توصیهای برای هر گونه تصمیم سرمایهگذاری شامل خرید و فروش نبوده و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده است بنابراین مسئولیت هر گونه تصمیم بر عهده سرمایهگذاران است.
**کارشناس ارشد مدیریت مالی، تحلیلگر بازار سرمایه و بورس
نظر شما