به گزارش خبرنگار ایمنا، مدیریت فضای گسترده شهر با معضلات پیچیده، تنها با اجرای راهبردها و برنامههای طرحهای کلی و جامع ممکن نمیشود، زیرا این طرحها معمولاً از سطوح بالا و در مقیاسی گسترده به شهر نگاه میکنند، البته طرح تفصیلی سعی دارد شهر را با دید جزئیتری مورد بررسی قرار دهد، اما یک شهر همانند پازلی است که هرکدام از قطعات این پازل ویژگی خاص خودش را دارد و در مواردی نیاز است که این محدودههای شهری در راستای طرحهای بالادست؛ اما به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفته و اقدامات لازم برای آن انجام شود. اخیراً مدیریت شهری کشور ما نسبت به اجرای این طرحها که با عنوان کلی طرحهای موضعی شناخته میشود، اقدام کرده است؛ در این ارتباط با "امیر حسین شبانی، دکترای شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد نجفآباد" گفتوگویی داشتیم و از او درباره اعمال چنین سیاستی در شهر و چالشهای پیش رو سوال کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
منطق اجرای طرحهای موضعی در شهر چیست؟
پیرایش شهری یا واژههای معادلی که در این زمینه وجود دارد، از آنجایی مورد توجه است و در دستور کار مدیریت شهری قرار میگیرد که مداخله در مقیاسهای گسترده برای نظامهای مدیریت شهری با چالشهای زیادی از نظر اقتصادی، زمانی و نیروی انسانی مواجه است، بر این مبنا یک سیاست گزیده اتخاذ میشود تا بر اساس آن نقاط حساس یک مجموعه شهری شناسایی شود و با تغییر آنها به تدریج این تغییرات خودش را در سایر اجزای شهر نیز گسترش دهد.
اعمال چنین سیاستی در شهر چگونه ممکن میشود؟
چنین سیاستی نیاز به شناخت نقاط حساس و استراتژیک هر محدوده از شهر را دارد تا مدیریت شهری دچار خطا و مشکل نشود. نباید این تغییرات در محدودهای از شهر اعمال شود که کمترین تأثیرات را داشته باشد، این شکل از برنامه ریزی فضایی_ مکانی قاعدتاً دورنمایی را متصور است که در آن تغییرات گسترده در همه اجزا و ارکان شهر ایجاد شود. دست اندرکاران این طرح، اعتقاد دارند با دست گذاشتن بر روی نقاط حساس و نیروهای محرکه، امکان تغییر در بقیه مجموعههای وابسته نیز ایجاد وجود دارد.
اجرای طرحهای موضعی تا چه اندازه میتواند کارآمد باشد؟
سابقه چنین دیدگاههایی در سایر کشورها قابل رصد است اما واقعیت این است که به دلیل حاکمیت نظام مدیریتی در مجموعه شهری و ساختار طرحهای جامع، این تجربه در کشور ما متفاوت است. طرحهای جامع و طرحهای تفصیلی برخلاف طرحهای موضعی نگاهی همه جانبه به مسئله شهر دارد. همسان کردن این نگاه از پایین به بالا با آن نگاه از بالا به پایین، یکی از چالشها در این زمینه است، بدین معنا که منطق طرحهای جامع و تفصیلی با منطق پیرایش شهری چندان در یک راستا و در یک امتداد نیست و همسانی و همراهی بین این دو دیدگاه چالشی است که مدیران شهری باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند تا تأثیرات موضعی بتواند در راستای امتدادهای کلی ترسیم شده برای شهر باشد و این دو دچار تعارض نشوند. در چنین نگاهی، مداخله در بافتها و ساختارهای شهری، شناخت اجزای سیستم و تأثیراتی که بر یکدیگر دارند، نسبت به دیدگاههایی که از سطح کلان به خرد میرسد، بسیار حساسیت برانگیز تراست و این شناخت نیاز به درک عمیقتری نسبت قبل دارد تا ما بتوانیم به یک دستورالعمل کارا برای مداخله در سطوح مورد نظر برسیم.
آیا اجرای طرحهای موضعی از قبیل پیرایش شهری، از اولویتهای شهرهای امروزی است؟
چنانچه مسائل و معضلاتی که شهرهای ما با آن دست به گریبان هستند را مورد بررسی قرار دهیم، برخی از این مسائل استراتژیک و راهبردی هستند، مثل رابطه شهر و محیط زیست که به واسطه توجه کافی نداشتن به آن انواع آلودگیها را در شهرها شاهد هستیم، از طرفی نظام اقتصادی حاکم بر زمین شهری هنوز نتوانسته به خوبی سرو سامان بگیرد و راه برای سوداگریهای مختلف در عرصه اقتصاد شهری باز است. نظام کالبدی و فضایی شهر، ما را در یک تناسب نسبت به گذشته، حال و آینده قرار داده است. این مسائل استراتژیک و راهبردی در همه شهرهای ما مطرح است اما طرحهای موضعی مثل پیرایش شهری یا طرحهایی از این دست قاعدتاً اولویت مجموعههای مدیریت شهری با وجود مشکلات کلان، نیست؛ باید از دادن احکام کلی پرهیز شود زیرا برخی نقاط شهری نیازمند نسخههای زودبازده و سریع هستند، بنابراین بسته به شرایط هر محدوده شهری میتوان به پیرایش شهری توجه کرده و آن را در دستور کار قرار داد، زیرا ممکن است آن محدوده از شهر موقعیت و شرایطی داشته باشد که نیازمند اجرای این نوع طرحها است. بر این اساس است که تصمیم گیری انجام میشود. در مجموع طرحهای موضعی طرحهای کوتاه برد و کوچک مقیاسی هستند که چنانچه در راستای نگاههای کلی و راهبردی شهر نباشند و هرکدام راهی را در پیش بگیرند، در دراز مدت مسئله ساز میشوند؛ مدیریت شهری باید به این مسئله توجه کند.
اجرای طرحهای موضعی چه اثری بر کیفیت زندگی شهروندان دارد؟
آثار طرحهای موضعی میتواند در چند بعد از جمله ارزیابی و اجرا مورد بررسی قرار بگیرد، شاید یکی از اولین و مشهودترین اثر طرحهای موضعی، بر روی ساختارهای کالبدی قابل مشاهده است، به طور مثال ایجاد خرد فضاها و فضاهایی که در محدوده مورد نظر کمتر بودهاند. در محدودههایی از شهر که این طرحها در دست اقدام است، قاعدتاً شاهد ایجاد چنین خرد فضاهایی هستیم. زیباسازی و توجه به سیما و منظر شهری میتواند در طرحهای موضعی سریعاً به نتیجه برسد اما قاعدتاً تأثیر در جریان اقتصادی آن محدوده و تأثیر بر جریانات و مناسبات اجتماعی و فرهنگی چندان قابل انتظار برای طرحهای موضعی نیست؛ زیرا این طرحها کوتاه برد هستند و صرفاً تأثیرات نقطهای و لکهای میگذارند. انتظار نداریم که با اجرای این طرحها شاهد بافت یا محدوده شهری متفاوتی باشیم. به نظر میرسد اجرای این طرحها محدود به یک سری مداخلات کالبدی است که میتواند برخی کیفیتهای شهری را بالا ببرد.
نظر شما