مهدی مطهرنیا در گفت و گو با خبرنگار ایمنا پیرامون پیشنویس قرار داد ۲۵ ساله ایران و چین اظهار کرد: در روزهای اخیر همزمان با افزایش گمانه زنیها درباره قرارداد ۲۵ ساله با چین برخی این موضوع را مطرح کردهاند که چرا حامیان برجام به مخالفت با این توافق میپردازند؟ در واقع مقایسه توافق هستهای با قرارداد ۲۵ ساله قیاس معالفارق است. برجام نه یک قرارداد استراتژیک بلکه توافقی ناگزیر برای حل و فصل پرونده هستهای محسوب میشد. اگر تهران با سایر کشورها نظیر فرانسه و انگلیس پیمانی دوجانبه با ابعادی که درباره چین گفته میشود، امضا کند میتواند مورد مقایسه با موضوع چین قرار گیرد.
وی افزود: در مرحله نخست، صورت مسئله دچار مشکل محتوایی و معنایی است. در مرحله دوم تاکید بر این است که هر کشوری باید در راستای تامین منافع ملی خود در مسیر حرکت شایسته دیپلماتیک قرار گیرد و در عین طراحی سناریوهای مطلوب ارتباطی، سناریو موجه خود را به تثبیت برساند؛ بنابراین ارتباط با پکن، مسکو یا واشنگتن فارغ از نام پایتختها باید نشاندهنده حرکت در راستای تامین منافع ملی باشد.
این کارشناس روابط بینالملل ادامه داد: درباره قرارداد با چین نیز آنچه بیشتر باعث نگرانی افکار عمومی و نخبگان و تودههای مردم شده، نه اصل ارتباط بلکه چگونگی و نحوه شکلگیری آن است. از نظر ادبیات سیاسی اینکه ایران قبول داشته باشد با قدرتهای جهانی به تعامل پرداخته و ترس و هراسی از آن نداشته باشد امری مبارک است، اما این امر زمانی با شبهه مواجه میشود که همواره بخشهایی از این قرارداد مورد سوال بوده که آیا میتواند موجب نفوذ چین در ایران شود؟
مطهرنیا تاکید کرد: در واقع بر اساس جهتگیری معنادار در پارادایم «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» تهران، نگرانی این است که انعقاد این قراردادها گرچه به ظاهر موجب گسترش روابط میشود اما در عمل منجر به نفوذ یک قدرت بزرگ در ایران شود. نکته دیگر درباره این توافق نحوه اطلاعرسانی درباره آن است، چرا که انتشار سخنان رئیس جمهور سابق بود که موجب واکنش مردم شد و مقامات جمهوری اسلامی و وزارت امور خارجه تنها به بیان اینکه پیشنویس قرارداد ۲۵ ساله تنظیم یا اصلاح شده اکتفا کردهاند.
وی ادامه داد: به طور کلی، جدای از مباحثی که احزاب یا جریانهای داخلی مطرح میکنند، در چنین موضوعاتی باید هدف اصلی تامین منافع ملی باشد؛ بنابراین اگر بر اساس قواعد بینالملل و مندرج در قوانین سالهای ۱۹۶۸و ۱۹۸۶، این توافق آشکار برای عموم مردم بیان شود و تامین منافع ملی در آن به طور کامل رعایت شود، امر نیکی است که باعث میشود تعامل با قدرتهای جهانی، دیگر در ادبیات سیاسی ایران به عنوان «سازش» تعریف نشود.
نظر شما