به گزارش خبرنگار ایمنا، با گسترش نفوذ زنان در همه عرصهها از جمله اقتصادی و سیاسی در جهان، نمیتوان فعالیتهای نیمی از جامعه در عرصههای مدیریتی را محدود کرد.
تقسیم عادلانه قدرت در تمامی عرصهها میان زنان و مردان نه تنها ضامن پیشبرد دموکراسی بوده، بلکه حق مسلم شهروندی هر دو جنسیت است. دارا بودن سهم برابر برای تأثیرگذاری در عرصه سیاسی نیز یکی از حقوق مسلم آنهاست.
مسأله امروز ما، حضور زنان در عرصه سیاستگذاری به عنوان یکی از دو قشر تشکیل دهنده اجتماع انسانهاست که برای رسیدن به این منظور، به تدوین قوانین مبتنی بر حقوق بشر که حق هر دو را ایفا میکند نیاز داریم؛ البته باید به این نکته نیز توجه کرد که تدوین قوانین لازم و ضروری بوده اما کافی نیست.
مسئولیت حفظ فرزندان و بنیان خانواده در طول تاریخ به زنان سپرده شده در حالی که در جامعه امروز، مسئولیت کار در بیرون از منزل نیز اضافه شده است. کاستی در تقسیم عادلانه کار در خانه و جامعه نیز یکی از اصلیترین عوامل رعایت نشدن عدالت میان زنان و مردان است. مسئولیت زنان در مدیریت خانه و خانواده، مانعی جدی برای پرداختن آنان به مسائل خود و سایر امور اجتماعی و سیاسی است.
حال سوال اصلی این است که چگونه میشود این مناسبت را تغییر داده و کار را به صورت کاملاً عادلانه در خانه و جامعه تقسیم کنیم؟ اگر هدفمان این باشد که میان زنان و مردان عدالت برقرار کنیم، در آن صورت، چارهای جز برهم زدن نظم موقتی موجود در جامعه فعلی نداریم. نظمی که به حکم تاریخ و سنت حضور زن را تنها در خانه تصور میکند و قبول بسیاری از مسئولیتهایی که در عرف به زن مربوط میشود را ناممکن دانسته است.
زن و مرد هر دو باید از فرصتهای برابر و مساوی بهرهمند شوند تا به چشم ببینیم که زنان نیز مانند مردان توانایی رشد و کسب شایستگیهای فراوان را دارند. بدون حضور زنان در عرصه اجتماعی و سیاسی و قدرت، نمیتوان از تعادل اجتماعی و سیاسی جامعه صحبت کرد. تاریخ همیشه نشان داده که حرف آخر را قانونگذاران و سیاستگذاران میزنند؛ به همین دلیل باید در انتخاب قانون گذاران کشور دقت و جدیت داشته باشیم.
زنان باید برای پیشرفت قدم در راه حضور گستردهتر در عرصه سیاست بگذارند و برای کسب حقوق اولیه خود، به تفکر سیاسی و آگاهی مسلح شوند تا آنگاه بتوانند بر صندلیهای تأثیرگذار سیاست و قدرت تکیه بزنند. باید در جایی که درباره آنها تصمیم گرفته میشود نفوذ کرده و حضور داشته باشند و مردان نیز در چنین مسائلی یاران همیشگی زنان باشند و نه در برابر آنها.
آنچه هم اکنون در جهان در حال رخ دادن است، دامنه گستردهای دارد. نه تنها انجمنها و تشکلهای مربوط به زنان، بلکه زنان خارج از گروه یا حزب نیز برای کسب کرسیهای قدرت همپای دولتمردان در تلاش هستند و برای رسیدن به آن تلاش میکنند.
انقلاب اسلامی ایران نیز با شعار حضور گسترده زنان در جامعه رخ داد. انقلابی که در آن، زنان پا به پای مردان در خط مقدم مبارزه ایستادند و سرانجام پیروز شدند. حال آنچه در این گزارش مورد پرسش قرار خواهد گرفت، این است که از اول انقلاب تا به امروز تا چه اندازه به زنانی که برای استقرار نظام اسلامی از خود تا پای جان مایه گذاشتند، برای حضور در جامعه و عرصههای سیاسی بها داده شده است؟
زنان به عنوان ابزاری برای تبلیغات، مورد استفاده قرار گرفتهاند
سهیلا جلودارزاده رئیس فراکسیون زنان مجلس دهم و نماینده مردم تهران در پنج دوره مجلس شورای اسلامی معتقد است که زنان ایرانی و بسیاری از کشورهای جهان در دورههایی به عنوان ابزاری تبلیغاتی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
به گفته وی زنان همیشه در عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی کشور نقش آفرینی کردهاند؛ شهدای دفاع مقدس، فرزندان مادرانی بودند که میتوانستند از حضور آنها در جبههها ممانعت کنند، اما با دست خود فرزندانشان را برای حفظ امنیت و استقلال کشور راهی میدان جنگ کردند.
به گفته این نماینده ادوار مجلس، امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند که "زنان باید در تصمیم گیری های اساسی کشور دخالت کنند" اما این موضوع طی سالهای گذشته با فراز و نشیبهای فراوانی رو به رو بوده است.
به عقیده جلودارزاده، قوانین برای انتخاب یک رئیسجمهور مطلوب و مجلسی پویا به گونهای تنظیم میشود که بر حضور زنان در عرصههای مدیریتی تاکید دارد، اما بعد از روی کار آمدن جناحهای تندرو، این مسائل دچار تغییر میشود.
وی خاطرنشان میکند: تلاش زیادی کردیم تا بتوانیم برنامه ششم توسعه را با حضور ۳۰ درصدی زنان در پستهای مدیریتی مطرح کرده و به تصویب برسانیم. دولت موظف است طبق برنامه ششم توسعه، حضور ۳۰ درصدی زنان را در پستهای مدیریتی رعایت کند.
۵۰ درصد جایگاههای مهم تصمیمگیری باید به زنان واگذار شود
فاطمه راکعی، فعال حقوق زنان و نماینده مردم تهران در مجلس ششم نیز عقیده دارد که امروز بعد از گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به جایگاه واقعی زنان در اسلام و قانون اساسی، زنان کشور ما به پیشرفتهای علمی و دانشگاهی خوبی دست پیدا کردهاند.
به گفته وی به دلیل اینکه زنان نیمی از جمعیت جامعه هستند، حداقل ۵۰ درصد جایگاههای مهم تصمیمگیری باید به آنها سپرده شود. با توجه به مسئولیتپذیری مادرانه، زنان وقتی تخصص و دغدغههای لازم را برای مشارکت داشته باشند به خوبی میتوانند مؤثر واقع شوند و برای پیشبرد اهداف توسعهای کشور اقدام کنند، اما بنا بر دلایلی سالهاست علیرغم تلاش آگاهان سیاسی و احزاب، در این حوزه اتفاق شایستهای نیفتاده است.
به اعتقاد این فعال حقوق زنان هنوز درصد حضور این قشر حتی در بدنه ارکان احزاب زنانه نیز پایین آمده و حتی وجود چنین احزابی نیز بسیار معدود است.
به گفته راکعی، در پستهای دولتی به خصوص وزرا و معاونان رئیسجمهور حضور زنان بسیار اندک است. در مجلس یازدهم نیز تعداد زنان در کسوت نمایندگی رشدی نداشته است.
به عقیده وی در سالهای اخیر تنها در شوراهای شهر و روستا به خصوص در تهران توانستهایم حضور نسبتاً خوبی از زنان ببینیم.
این نماینده ادوار مجلس در خصوص لزوم حضور زنان در فعالیتهای جامعه نیز میگوید که خود زنان علیرغم همه مشکلات باید آمادگی و همت لازم را برای حضور سیاسی در جامعه داشته باشند. آنها باید با قدرت به میدان بیایند و اوضاع را برای حضور نسل بعدی دختران و زنان ایرانی به خوبی رقم بزنند.
راکعی معتقد است که پذیرش لازم اجتماعی زنان در جامعه وجود دارد و با شناختی که عموم مردم از زنان و توانمندیهای آنها دارند حتی در شهرها و روستاهای کوچک نیز شاهد این نگاه مثبت مردم به توان زنان و مدیریت آنها هستیم، اما متأسفانه سیستم مشوقی که بخواهد این قشر از جامعه را در جایگاههای شایسته و مهم سیاسی ببیند، هنوز وجود ندارد.
وی با تاکید بر لزوم تغییر نگاه سیاسیون و دولتمردان در رابطه با فعالیت زنان، خاطرنشان میکند: زنان علاوه بر اینکه حق دارند به حوزههای جدی سیاسی وارد شوند، وظیفه دارند تا در این اوضاع کشور که هر روز شاهد پسرفت سیاسی در حوزه مسائل زنان هستیم، وارد شوند.
انتخابات مجلس؛ صحنهای برای مشارکت سیاسی زنان
ناهید تاجالدین، نماینده سابق مردم اصفهان در مجلس دهم معتقد است که مشارکت پذیری دستگاهها به خصوص در امر سیاست برای زنان بسیار پایین است.
وی میگوید که در مورد بحث مشارکت زنان، ما با دو مقوله مشارکتجویی و مشارکت پذیری مواجهیم که متأسفانه اگرچه مشارکتجویی زنان در سیاست بسیار بالاست و به ویژه در این سالها بسیار افزایش یافته، اما دستگاهها علاقهای به حضور در این مشارکت پذیری ندارند.
به گفته این نمانده سابق مجلس، مشارکتجویی زنان مربوط به امروز و دیروز نبوده و از زمان انقلاب مشروطه و در جریان مبارزههای آن دوران نیز زنان حضوری فعال داشتهاند. از حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی، سازمانهای حامی بانوان در جریانهای مشروطه خواهی و احقاق حق برابری و برطرف شدن ستم بر آنان شکل گرفت. زنان در آن دوران از تاریخ ایران، انجمنهای خصوصی و سازمانهای مخفی ایجاد و در تظاهراتها شرکت میکردند و در انقلاب مشروطیت هم به مبارزههای مسلحانه و اقدامهای غیر خشونتآمیز میپرداختند.
به گفته تاجالدین حضور زنان برای نمایندگی در مجلس، از دورههای اول تا هفتم، ۱۶.۵ برابر شده است؛ ضمن اینکه سهم زنان از داوطلبان نمایندگی مجلس نیز در این دورهها، نرخی معادل ۲۲۷ درصد رشد را نشان میدهد که نمایانگر یک تغییر اجتماعی بزرگ است.
به عقیده وی، حضور سه برابری زنان در میان ثبتنام کنندگان انتخابات مجلس دهم و یازدهم نسبت به دورههای پیش، رخدادی بود که نشانهای از فراگیرتر شدن مشارکت سیاسی زنان داشت.
به گفته این نماینده سابق مجلس، شرکت ۱۶ تن از زنان در انتخابات مجلس خبرگان نیز گواهی بر تمایل آنها برای مشارکت سیاسی است.
تاجالدین خاطرنشان میکند: میانگین حضور زنان در مجالس قانونگذاری دنیا حدود ۲۳ درصد است، اما ایران در دوره گذشته مجلس شورای اسلامی شاهد حضور تنها ۱۷ نماینده زن بود که حدود ۵ درصد تعداد نمایندگان را تشکیل میدادند؛ این آمار، فاصله زیادی با شاخصهای جهانی دارد و این در حالی است که در برنامه ششم توسعه، شاهد پیش بینی حضور ۳۰ درصدی زنان در منصبهای مدیریتی بودیم و امیدواریم سهم زنان در مجلس شورای اسلامی نیز به همین میزان برسد.
نظر شما