به گزارش خبرنگار ایمنا، این جملات را حجت الاسلام والمسلمین رمضان موسوی مقدم، قائم مقام رئیس سازمان صدا و سیما، چند روز پیش بیان کرد. جملاتی که واکنش بسیاری و برانگیخت و خیلی از فعالان این عرصه به انحصارگرایی رسانه ملی اشاره کردند.
در همین زمان بود که ویدئویی از گفتگوی مرحوم علی معلم با فریدون جیرانی در فضای مجازی پخش شد که در آن بر همین قضیه تاکید میشد. معلم در بخشی از صحبتهای خود بیان میکرد: "رسماً و علناً اجازه تلویزیون خصوصی را بدهید، این خواست مردم است. بعضیها میگویند ما خط قرمزها را بیشتر میفهمیم، بعداً معلوم میشود که خیلی هم کمتر میفهمند. این فضای فرهنگی حاصل کار شماست. تلویزیون خصوصی، کانال دولتی را مقتدر خواهد کرد. سرگرمی را به بخش خصوصی بسپارید. شاید جایی زمین بخورد یا مبتذل بشود اما کم کم راهش را پیدا میکند. به چه دلیل من باید به آدم کوچکتر از خودم توضیح بدهم که میخواهم چی بسازم؟!"
واقعیت آن است که تلویزیون در دو وجه سرگرمی و جریان سازی کاملاً شکست خورده و در این دو حوزه تنها به برنامههایی همچون "دورهمی"، "فوتبال ۱۲۰" و سریالهایی که جز در چند مورد، مخاطب چندانی ندارند محدود شده است. اما فضای مجازی این اواخر بستری را فراهم نموده تا برنامههایی در جهت سرگرمی و جریانسازی تولید و به مخاطبان ارائه شوند. برنامههایی که عموماً مخاطب زیادی دارند و رضایت آنها را جلب میکنند.
اما رسانه ملی به جای آن که به این برنامهها به عنوان یک الگوی موفق، گوشه چشمی داشته باشد و سعی کند با قدم گذاشتن در راه آنها، مخاطبان از دست رفتهاش را بازگرداند، بیشتر در صدد تخریب آنها بر میآید. برای نمونه برنامه اینترنتی مجید صالحی با عنوان "ام شو"، که به حذف حضور او در برنامه دورهمی و جایگزین شدن این قسمت از برنامه کنداکتور پخش تلویزیون منجر شد.
ماجرای حذف مجید صالحی از دورهمی چه بود؟
مجید صالحی، بازیگر و کارگردان، در تازهترین فعالیت خود، برنامه "ام شو" که برنامه گفتگو محور زندهای است را در فضای مجازی اجرا میکند. این برنامه، اولین تاک شوی استودیویی هفتگی و طنز در ایران است که به صورت زنده، فقط در فضای مجازی پخش میشود و پخش تلویزیونی ندارد. "ام شو" هر هفته شنبهها ساعت ۹ شب در فضای مجازی میزبان اهالی شاخص سینما، تئاتر، موسیقی و ورزش است. علاوه بر گفتگوی مجید صالحی با مهمانان، سامان احتشامی از اساتید موسیقی کشور نیز در برنامه حضور دارد و برای مخاطبان به صورت زنده مینوازد. تمام بخشهای این برنامه ۵۲ دقیقهای، کاملاً طنز و سرگرم کننده است.
این برنامه به سرعت مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و رضایت آنها را جلب نمود. محراب قاسمخانی، امیرمهدی ژوله، رضا صادقی، هادی کاظمی و سمانه پاکدل، از جمله مهمانان قسمتهای مختلف این برنامه بودند. اما درست بعد از پخش قسمت اول این برنامه بود که دورهمی با حضور مجید صالحی با وجود اعلام قبلی از کنداکتور پخش حذف شد.
دلیل این اتفاق رسماً اعلام نشد، اما به نظر میرسید این حذف به دلیل تهیه و اجرای برنامه "ام شو" بود که باعث شد تلویزیون ترجیح دهد حضور او در برنامه پرمخاطب دورهمی را ممنوع کند. در واقع رسانه ملی به جای ترغیب شدن جهت رقابت و ساخت برنامههای پرمخاطبی همچون "ام شو"، گزینه حذف را انتخاب کرد تا به طور کلی صورت مساله را پاک کند.
فریدون جیرانی و کافه آپارات
برنامهها و تاک شوهای سینمایی در رسانه ملی، هیچوقت نتوانستند آنقدر جذاب باشند که مخاطبان حتی روز و ساعت پخش آنها را به خاطر بسپارند. نمونهاش برنامه هفت که هرگز نتوانست به عنوان یک برنامه تخصصی سینمایی، مخاطبانش را در طول زمان حفظ کرده و پخش منظمی داشته باشد. این برنامه اجرایش را با فریدون جیرانی آغاز نمود و بعد از مدتی او جایش را به افراد دیگری همچون محمد گبرلو، بهروز افخمی، محمد حسین لطیفی و حتی در دورهای رضا رشیدپور سپرد.
اما جیرانی حالا در فضای مجازی برنامه کافه آپارات را اجرا میکند، یک تاک شوی جذاب سینمایی که اتفاقاً رضایت مخاطبان را نیز جلب کرده است. جیرانی که همان جیرانی است، مهمانهایش هم همان اهالی سینما هستند، سوژهها نیز سوژههای سینمایی روز هستند، اما چرا کافه آپارات، پرمخاطب میشود و هفت شکست میخورد؟
این به خط قرمزهای بی دلیلی که رسانه ملی برای برنامههای خود ترسیم کرده بر میگردد، مهمانان برنامههای اینترنتی با خیال راحتتری از موضوعات مختلف حرف میزنند و ترس از سانسور و حذف، آنها را دچار خودسانسوری نمیکند. اما همین مهمانان در رسانه ملی، خود را در مسیر و چارچوب قوانین آن قرار میدهند و سعی میکنند طوری صحبت نمایند که به مذاق صاحبان رسانه ملی خوش آید.
برای نمونه، در برنامههای اخیر کافه آپارات، باران کوثری در انتقاد از دولت حرفهایی زد که به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد و آمار بازدید برنامه کافه آپارات را به شدت بالا برد. حالا در نظر داشته باشید که در تلویزیون رسمی ایران، باران کوثری ممنوعالچهره است و تصاویر او از تیزرهای فیلمهای سینمایی که این بازیگر بازی کرده و از تلویزیون پخش میشود، حذف میگردد. این همان تفاوت میان رسانه ملی و تلویزیون خصوصی است.
شکست تلویزیون از لایوهای اینستاگرامی
در دوران کرونا، رسانه ملی دچار یک رخوت شد، اما در مقابل، لایوهای اینستاگرامی جان گرفتند و تبدیل به یک رقیب جدی برای تلویزیون شدند. پرمخاطب بودن لایوهای اینستاگرام، تاکید دوباره بر لزوم راه اندازی تلویزیون خصوصی دارند. جالب اینجاست که چهرههای مطرح تلویزیونی همچون رامبد جوان، احسان علیخانی، رضا رشیدپور و سید بشیر حسینی، که میتوانند آنتن تلویزیون را داغ کنند به این لایوها روی آوردند. زیرا در این راه جدید ارتباط با مخاطب، فکری خلاق و قدری آزادی عمل وجود دارد.
اما چرا لایوهای اینستاگرامی این چهرهها از برنامههای آنها در رسانه ملی پرمخاطب تر است؟ این هم باز میگردد به همان خط قرمزهای یاد شده که دست و پای این چهرهها بسته است. سید بشیر حسینی در برنامه عصر جدید، تنها در قامت یک داور، میتواند نظر محدودش را درباره اجرای شرکت کنندگان این برنامه بیان کند، اما در لایو اینستاگرام، حرفهای جدیاش را مطرح میکند. مثلاً تحلیل جامعه شناختی علاقمندی وافر مخاطبان به یک خواننده لسآنجلسی که باعث میشود لایو او در فضای اینستاگرام دست به دست شود و مخاطبان با روی دیگری از سید بشیر حسینی مواجه شوند.
قطعاً به مرور زمان، این لایوهای اینستاگرامی پختهتر شده و ایدههای قوام یافتهتری اجرا میشوند که به مراتب ارزانتر از تهیه برنامههای تلویزیونی هستند. به نظر میرسد زمان آن رسیده که رسانه ملی دست از چارچوبهای منسوخ شدهاش بردارد و با پیروی از برنامههای اینترنتی پرمخاطب، بار دیگر وارد گردونه رقابت شده و مخاطب از دست رفتهاش را بازگرداند.
نظر شما