به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلسوفان و جامعه شناسان از مدرن شدن جوامع سخن میگویند. پیشرفت تکنولوژی و فناوری یکی از نشانههای مدرن شدن است، که در عرصه رسانه نیز نمود پیدا کرده است. در گذشته، رفتن به دکه مطبوعات، خریدن و ورق زدن روزنامهها و خواندن مطالب طولانی آن، راهی بود که برای اطلاع از اخبار باید پیموده میشد. اما امروزه با گسترش رسانههای دیجیتال، سرعت انتقال اخبار بسیار افزایش پیدا کرده، همچنین ذائقهها به سوی خواندن مطالب کوتاه تغییر یافته است.
مطبوعات کاغذی در مواجهه با این مساله تصمیم به انتشار مجازی روزنامه و نشریات خود گرفتند، اما این تنها چالشی نبود که برای بقا با آن دست و پنجه نرم میکردند. افزایش قیمت کاغذ و زینک و به دنبال آن کاهش تیراژ، تعدیل نیرو و حتی تعطیلی سرنوشتی بود که انتظار مطبوعات کاغذی را میکشید.
با اینکه مدتی است مسئولان از رفع مشکل کاغذ سخن میگویند، اما تعدیل نیروی روزنامه شرق در چند روز گذشته و آنلاین شدن روزنامه شهروند و به دنبال آن بیکاری بسیاری از فعالان رسانهای که هر یک میتوانستند تأثیر بسزایی در آگاه سازی جامعه و رشد آن داشته باشند، موضوعی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
منصور گلناری پیشکسوت و کارشناس مطبوعاتی، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، در این خصوص اظهار میکند: ماندگاری رسانههای مکتوب چند دلیل دارد. ابتدا اینکه مشخص است این رسانه از کیست و مربوط به کجاست. همچنین مطبوعات کاغذی طبق قانون منتشر شده و راهگریزی از آن ندارند. همین امر باعث میشود که ملزم باشند تا طبق قانون حرکت کرده و همیشه نسبت به آن پاسخگو باشند و اگر تخلفی از سوی آنها صورت بگیرد نحوه رسیدگی به آن کاملاً مشخص است، اما رسانههای مجازی به غیر از سایتهایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفتهاند (که البته آنها هم راه گریز دارند) راههایی برای گریز از قانون دارند.
وی میافزاید: در واقع رسانههای مکتوب به دلیل فیزیکی بودن، در دسترس قرار داشتن و غیر قابل حذف و انهدام بودن پاسخگویی بهتر و شفافتری به قانون دارند. منظور من این نیست که رسانههای مجازی قانونی نیستند، اما با توجه به قابلیتها و ظرفیتهایی که این رسانهها دارند، میتوانند به راحتی مطلبی را حذف کنند و چنین کاری پیگیری قانونی را در خصوص چنین رسانهای دشوار میکند.
نسبت به رسانههای مکتوب کم توجهی میشود
این کارشناس رسانهای ادامه میدهد: به علاوه رسانههای مکتوب به عنوان یک سند ماندگار ایفای نقش میکنند؛ در صورتی که رسانههای مجازی این قابلیت و ظرفیت را ندارند. در طول چند سال گذشته متأسفانه نسبت به رسانههای مکتوب کم توجهی بسیاری شد. قیمت کاغذ ناگهان شش برابر شد در صورتی که با یک مدیریت صحیح قابل کنترل بود.
گلناری در خصوص راه حمایت از رسانههای مکتوب میگوید: بحث حمایت از رسانههای مکتوب باید از قبل پیش بینی میشد و شیوه نامههایی برای حمایت از نشریات مکتوب تهیه میشد تا امروز رسانهها به این وضعیت دچار نشوند. از اخراج یا تعدیل نیروی رسانههای مکتوب حمایت نمیکنم، اما زمانی که یک مدیر رسانه با هزینههای سنگین از جمله تأمین کاغذ، مسائل چاپ، حقوق پرسنل و اجاره دفتر مواجه میشود معمولاً به دنبال راحتترین راه میگردد که آن هم "تعدیل نیرو" است. من در این خصوص معتقدم که باید به دنبال راههای سختتری گشت و اگر راهی نیافتیم دست به تعدیل نیرو بزنیم.
وی با اشاره به مجازی شدن برخی رسانههای مکتوب تصریح میکند: اینکه رسانههای مکتوب به سمت فضای مجازی بروند، مسیری است که بسیاری از روزنامهها و نشریات در حال حرکت به سوی آن هستند. دیجیتال شدن کارهای روزمره امری اجتناب ناپذیر است، اما این روند علاوه بر مزایا مضراتی نیز دارد که لازم است مدیران فرهنگی و رسانهای هوشیار باشند تا ضررهای چنین فضایی را به حداقل برسانند. نمیگویم مجازی شدن رسانههای مکتوب غیرممکن است و قصد مقاومت در برابر آن را ندارم بلکه سخن من این است که این امر نیازمند زیرساختها، قوانین، شیوهها و حرکتهای درست است.
مدیران فرهنگی در پیشگاه مردم پاسخگو باشند
این کارشناس رسانهای میافزاید: برای آنلاین شدن رسانههای مکتوب باید مسائل قانونی، درآمدی، حقوق پرسنل و آگهیها در نظر گرفته شوند. آیا وزارت ارشاد شیوه نامه جامع و کاملی برای تبلیغات در رسانههای مجازی دارد؟ آیا دستورالعملی برای پرداخت حقوق و دستمزدها هست؟ در مساله استخدام، انتخاب شغل، ارتقای شغل و تعریف شغلی شیوه نامه جامعی وجود دارد؟ این موارد همان زیر ساختهای فکری و مدیریتی است که ابتدا باید فراهم شود. پس از مشخص شدن چنین مسائلی میتوان از منزل مکتوب به منزل مجازی هجرت کرد. به علاوه در کشورهایی که در حوزه رسانه بسیار پیشرفتهتر از ما هستند هنوز رسانههای مکتوب کار میکنند، پس اینکه ما بخواهیم رسانههای مکتوب را حذف کنیم عجولانه است.
گلناری در خصوص تأثیر افزایش قیمت کاغذ در بروز مشکلات رسانههای مکتوب، میگوید: کاغذ در به وجود آمدن وضعیت کنونی رسانههای مکتوب بسیار تأثیر داشت، چراکه اسم آنها رسانه مکتوب است یعنی باید روی کاغذ چاپ شود. کاغذ در سال ۹۷ با بحرانی مواجه شد که از نظر من قابل مدیریت بود، اما سوء مدیریت باعث معضل شدن آن، تعطیلی برخی از رسانهها و کاهش تیراژ آنها تا یک دهم پیش از آن شد و این بسیار بد است. یک مدیر فرهنگی باید در پیشگاه مردم نسبت به این اتفاق پاسخ دهد، آیا مدیران گزارش دادند که در سال ۹۷ و پس از آن چه بلایی بر سر تیراژ رسانهها آمد؟ اگر قصد داریم فرهنگ جامعه را گسترش دهیم و میگوئیم فضای مجازی مدیریت نشده و لجامگسیخته است پس نیاز به رسانههای مکتوب قوی با تیراژ بالا داریم. افزایش قیمت کاغذ مشکلات بسیاری ایجاد کرد و کسی نیز مسئولیت آن را بر عهده نگرفت، به علاوه هیچ عذرخواهی در این زمینه از کسی نشنیدیم.
حال مطبوعات چاپی خوب نیست
وی میافزاید: در حال حاضر کاغذ موجود است، اما قیمت آن بسیار بالاست. رسانهها با همان تیراژ سال ۹۷ کار میکنند و کسی در این خصوص سخنی نمیگوید. مثلاً روزنامهای باید بالای ۵۰ هزار تیراژ چاپ میکرد تا تعرفه آگهی برای آن اعمال شود، در حال حاضر بالای ۱۰ هزار ندارد. این امر تبدیل به یک معادله پیچیده شده که متأسفانه در خصوص حل آن اقدام شایسته ای صورت نمیگیرد و در حال حاضر حال مطبوعات چاپی ما خوب نیست.
این کارشناس رسانهای تصریح میکند: معتقدم در کشور با توجه به توانمندی فکری، تجربیات ارزشمند و وجود افراد با سواد و متعهد؛ اگر دلسوزی صورت بگیرد و مدیریت فرهنگی و مطبوعاتی در رأس کشور فعالانه و دلسوزانه عمل کرده و از نیروهای جوان استفاده کنند؛ به علاوه به شرط آنکه دلال بازی کم شود و تبعیضها در این حوزه کاهش پیدا کند، در کمتر از دو سال وضعیت مطبوعات به حالت مطلوب باز گردد.
تا ۱۰ سال دیگر در حوزه مطبوعات به جایی نمیرسیم
وی اضافه میکند: در واقع اگر به جایی رسیدیم که به یک شخص با سواد و فرهیخته سفارش مطلب بدهیم و رقمهای قابل قبولی برای چنین کاری به او پرداخت کنیم، جوانان متفکر به این سمت گرایش پیدا کرده و در نتیجه در این حوزه رشد صورت میگیرد؛ چراکه وقتی درآمد باشد سطح فکری جامعه، رسانهها و در نتیجه کشور رشد پیدا میکند. تا زمانی که به رسانه، مطبوعات و خبرگزاری صرفاً به عنوان یک شغل، که بود و نبود آن تفاوتی ندارد، نگاه شود؛ وضعیت فرهنگی ما بهتر از این نخواهد شد.
نظر شما