به گزارش خبرنگار ایمنا، نام کیوان ساکت برای نوازندگان تار و سه تار و اهل فن نامی آشناست. نامی که همواره با تحسین و تمجید اهالی هنر همراه بوده، البته بماند که کم لطفیهایی از جانب عدهای از همکاران و متعصبان به این هنرمند شده است. کیوان ساکت ۱۴ تیر ۱۳۴۰ در مشهد متولد شد و کودکی تا نوجوانی را با تجربههایی شیرین در نقاشی، ادبیات و شطرنج گذراند، اما سر انجام موسیقی او را به سمت خود کشاند.
استاد کیوان ساکت دید وسیعی به موسیقی ملی ایران دارد. دیدگاهی که متأثر از "علینقی وزیری" و به دور از تعصبهای بیجاست. همین زاویه دید باعث شده کیوان ساکت فعالیتهای ارزشمند و در عین حال متنوعی را در زمینه آهنگسازی و نوازندگی و آموزش موسیقی انجام دهد. مصداق آن آلبومهایی مانند: "سبکبال"، "شرق اندوه"، "جامه دران"، "یادگار خون سرو"، "فسانه" و غیره به علاوه کتابهای ارزشمندی در آموزش ردیف و تار و سه تار به خصوص کتابهای "بیایید تار و سه تار بنوازیم" که به جرأت میتوان گفت یکی از بهترین متدهای آموزش تار و سه تار تا امروز است؛ از جمله زحمات این موسیقیدان در جهت حفظ و اعتلای موسیقی ایرانی است. کیوان ساکت برای شناساندن فرهنگ و موسیقی ایران به ایرانیان و جهانیان بسیار تلاش کرده که نمونههای آن برگزاری کنسرتها و کلاسهای فراوان در داخل و خارج از کشور و همچنین برنامههای رادیویی بسیار برای معرفی موسیقی ایران است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگو تفصیلی خبرنگار ایمنا با کیوان ساکت آهنگساز، معلم و نوازنده برجسته تار و سه تار است:
تعریف شما از ردیف موسیقی ایران چیست؟
ردیف به مثابه یک فرمول کلی و شاکله موسیقی ایران است. ردیف در واقع جانمایه موسیقی ایرانی است. ردیف مجموعه نواهای مناطق و نواحی مختلف ایران زمین است که جمعآوری شده و در اختیار ما قرار دارد و به عبارت دیگر زیربنای موسیقی ایران ردیف است. البته این به این معنا نیست که هنرمند فقط باید به شناخت ردیف اتکا کند بلکه ردیف جانمایهای است که میتوانیم به آن آگاهی پیدا کنیم و با دانش و خلاقیت آن را بسط و گسترش دهیم.
گفتید موسیقی نواحی، ولی آیا ردیف موسیقی ایران، کل موسیقی ایران است؟
همانطور که زبان فارسی زبان کلی و رسمی مردم ایران است ردیف هم به نوعی این حالت را در موسیقی ایرانی دارد ولی به معنای این نیست که تمام موسیقی نواحی در ردیف باشد. همانطور که زبان رسمی فارسی است، اما گویشهای مختلفی نظیر بلوچی، لری و غیره وجود دارد، در ردیف نیز چنین ساختاری حاکم است. در واقع چیزی که به عنوان موسیقی ایرانی در جهان معرفی شده همین ردیف است.
نظرتان درباره تعدد روایتها در ردیف نوازی چیست؟
ردیفهای گذشتگان نشانگر تفکر اجتماعی، زیبایی شناسی و نگاه مردمان آن زمان به جهان خودشان است و تعدد ردیفها هم مربوط به همین میشود مثلاً اینکه آقا حسینقلی ردیفی دارد و فرزند ایشان ردیف متفاوتی با ردیف پدرش داشته یا برادر بزرگتر آقا حسینقلی؛ میرزا عبدالله و شاگرد ایشان یعنی ابوالحسن صبا و شاگرد صبا، استاد پایور همه و همه روایتهای متفاوتی از ردیف داشتهاند که شاکله آن یکی است، ولی داینامیک، زیبایی شناسی، نوانسها، تکنیکهای اجرایی و جمله بندیها متفاوت است و در برخی موارد تفاوت در تقدم و تاخر گوشهها وجود دارد.
اهمیت ردیف تا چه اندازه است و نحوه برخورد شما با این موضوع چگونه است؟
در واقع ردیف دکترین (رهنامه) یک هنرمند است و هر هنرمندی که به استادی میرسد دکترین او ردیف جدیدی است که بر اساس دریافتهای او از قدما و نگاه او به ردیف حاصل میشود. یک استاد صاحب سبک باید با اکثر روایتها آشنایی کامل داشته باشد کسانی که تاکید دارند فقط باید یک نوع ردیف را زد؛ یا به این مطلب آگاهی ندارند یا اینکه به درجه استادی نرسیدهاند که بتوانند مطابق با زیبایی شناسی معاصر و نیازهای روزگار خودشان ردیفی نو تدوین کنند.
شما به کلنل وزیری ارادت خاصی دارید و الگوی شما در زندگی هنری تان بوده علتش چیست؟
شما اگر به درستی نگاه کنید میبینید که موسیقی ایران به دو دوره کلی در قرن اخیر قابل تقسیم است؛ یعنی موسیقی قبل از وزیری و بعد از وزیری. آنچه که ما امروز از آن در موسیقی ایرانی استفاده میکنیم تمامش دستاوردهایی است که از استاد وزیری و شاگردان ایشان مثل استاد خالقی و صبا به دست آوردهایم. بیان خدماتی که استاد وزیری به موسیقی ایرانی کردند واقعاً در این مجال نمیگنجد. به نظرم باید روز موسیقی به نام روز وزیری نام گذاری شود. مقام وزیری و تلاشهای وزیری برای پیشبرد و اعتلای فرهنگ موسیقی ایران بر هیچ کسی پوشیده نیست و آشکار است که کسانی که با وزیری به هر گونهای مخالفت یا دشمنی دارند یا ناآگاهاند یا قصد و غرض خاصی دارند. با نگاهی مختصر به تاریخ موسیقی و زحماتی که وزیری کشیده به بزرگی این مرد و تأثیر گذار بودن این هنرمند بزرگ در موسیقی ایرانی پی خواهیم برد. بنابراین من از همان زمانی که نقش استاد وزیری را در تاریخ موسیقی ایران فهمیدم و به شخصیت ممتاز و وطنپرست و خلاق ایشان پی بردم تا الآن همیشه ایشان را الگوی خود قرار دادهام و قصد داشتم جایگاه ایشان را آن گونه که هست نشان دهم و به معرفی ایشان بپردازم.
چرا جایگاه استاد وزیری در تاریخ موسیقی ما آن گونه که باید حفظ نشده است؟
به هر حال تاریخ ما نشان داده که ما مملکتی نخبه کش داشتهایم و قائم مقامها و امیر کبیرها را نتوانستهایم حفظ کنیم؛ استاد وزیری هم جز همین دسته از افراد بود که خدمات زیادی به فرهنگ ایران کرد مثل آوردن خط نت، نوشتن اتود برای سازهای ایرانی، اندازهگیری فواصل موسیقی ایرانی و نام گذاری آنها، تجزیه و تحلیل تئوری موسیقی ایرانی، ابداع سازهای نوین ایرانی، ابداع فرمهای نو در موسیقی ایرانی، تأسیس مدرسه موسیقی، تأسیس انجمن سینمای زنان، ترجمه اولین کتابهای زیبایی شناسی برای هنرجویان، تدوین اولین کتابهای داستان کوتاه برای کودکان با عنوان "خواندنیهای کودکان" و خیلی کارهای دیگر. جا دارد که زحمات و خدمات این مرد را بیش از پیش نشان دهیم و قدر دان این هنرمند بی تکرار و فرهیخته باشیم.
جایگاه کنونی خود را در موسیقی ایران چگونه میدانید؟
در پاسخ به این سوال شما به شعری اکتفا میکنم:
خوشتر آن باشد که سر دلبران / گفته آید در حدیث دیگران
من و آثارم را دیگران و تاریخ قضاوت خواهد کرد. کسانی که با نوازندگی من آشنایی دارند، ظرایف و ویژگیها آن را میشناسند و کسانی هم که آگاهی ندارند میتوانند با مراجعه با آثارم اطلاعات کافی درباره آن به دست آورند.
شما بیشتر هنرمندی خود آموخته مخصوصاً در آهنگسازی هستید، میشود درباره اآن کمی توضیح دهید؟
من آموزشهای اولیه را نزد دایی خود منوچهر زمانیان فرا گرفتم و مدت کوتاهی نزد حمید متبسم بودهام و چند ملاقات کوتاه هم با هنرمند ارجمند استاد علیزاده داشتم و غیر از آن استادی نداشتم، اما همه هنرمندان معاصر، قدیم و آهنگسازان بزرگ جهان مثل باخ و ویوالدی در کنار علینقی وزیری و هنرمندان ایرانی معلمان من بودهاند.
آیا در آهنگسازی به آنچه که میخواستهاید رسیدید؟
من در مطالعه و بررسی آثار آهنگسازان بزرگ تلاشهای زیادی کردم تا شاید به بیان شخصی و ویژه خود برسم ولی اینکه تا چه حد این تلاشها موفقیتآمیز بوده است را باید دیگران درباره آن نظر بدهند.
نظرتان درباره اوضاع موسیقی و نوازندگان جوان چیست؟
در بین جوانها هنرمندان با استعداد زیادی پیدا شدهاند، اما آنچه در میان جوانها کم پیدا میشود معنی و مفهوم است و نوازندگی از لحاظ معنی و مفاهیم هنر خیلی غنی نیست به قول حافظ: "عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است / چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد". این معانی اینجا خیلی مهم است. یک هنرمند جوان ممکن است وقت و عشق و تلاشش را برای نوازندگی صرف کند اما اینها وقتی نتیجه میدهد که در نوازندگی او معنی و مفهومی باشد.
و در آخر، چه برنامههایی برای آینده دارید؟
برنامههای زیادی دارم. چندین آلبوم دارم که حداقل چهارتای آن تقریباً آماده هست، چندین کتاب در دست نوشتن دارم، چندین برنامه برای کنسرت دارم و چندی پیش هم گروه وزیری را برای بانوان راه اندازی کردهام ولی همه اینها منوط به کنترل بیماری کرونا شده و با بهبودی اوضاع فعالیتهایم پی گرفته خواهد شد.
نظر شما