مرتضی پدریان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص موضوع تک والدی، اظهار کرد: به دلیل گسترش پدیده طلاق در نظام اجتماعی کشور تک والدی در جامعه رو به افزایش است؛ این تک والدی دارای اثرات و رویکردهای مثبت و منفی است.
وی با بیان اینکه تبدیل نظام خانوادگی دو والدی دارای خشونت بالا به تک والدی شیوه تصمیمگیری را برای یک والد تسهیل میکند، افزود: در تک والدی تنشهای زوج دارای اختلاف کاهش مییابد و فرزندان کمتر شاهد این درگیریها هستند اما اگر این تک والدی بر اثر از دست دادن یکی از زوجین در اثر مرگ و میر یا دیگر موارد غیر از طلاق باشد میتواند کارکردهای منفی داشته باشد.
این آسیب شناس اجتماعی تصریح کرد: کارکردهای منفی این نوع زندگی هم در زندگی مرد یا زن تنها تأثیرگذار است هم در زندگی فرزندان، به این صورت که اگر مرد یا زنی همسر خود را از دست داده باشد و بخواهد زندگی تک والدی خود را ادامه دهد خلاءهای عاطفی بر زندگی فردی او اثرات منفی دارد.
وی با اشاره به متفاوت بودن نقش زن و مرد در زندگی خانوادگی، اظهار کرد: زن و مرد مکمل هم هستند و نبود یکی از آنها باعث عدم نقش پذیری یکی از والدین در فرآیند جامعه پذیری فرزندان خواهد شد.
پدریان تصریح کرد: این پدیده در جامعه پذیری فرزندان به دلیل ایفا نکردن نقش یکی از والدین باعث میشود که در درون فرزندان خلاءهای عاطفی ناشی از نبود یکی از والدین اتفاق بیفتد.
وی با بیان اینکه الگوپذیری نقشی در این فرزندان دچار کاستی میشود، گفت: اگر در این فرآیند مادر از دست رفته باشد جنسیت فرزندان بیشتر به سمت جنسیت مرد گونه حرکت میکند و اگر پدر از دست رفته باشد جنسیت فرزندان به سمت جنسیت زن گونه میرود.
این آسیب شناس اجتماعی در تعریف جنسیت، خاطرنشان کرد: حوزه بین جنس و جنسیت متمایز است تا حدی که جنسیت به حوزه اخلاق، رفتار و حوزههای کنشی فرد اشاره دارد و جنس ساختار فیزیولوژی فرد را نشان میدهد.
وی با اشاره به اینکه تکمیل فرآیند جنسیتی در این فرزندان به خوبی اتفاق نمیافتد، گفت: دلیل این اتفاق این است که فرد با الگوهای جنسیتی زنانه یا مردانه در خانواده آشنا نیست همچنین اگر میزان تعهد والد به خانواده دچار خلل شود و این والد به دلیل نیازهای عاطفی و جنسی تمایل به مرد یا زن دیگری پیدا کند این فرآیند در الگوگیری زندگی اجتماعی فرزندان تأثیر منفی خواهد داشت.
پدریان تصریح کرد: چون نقشهای پدری و مادری نقشهای متفاوتی است و اگر والد مادر باشد و بخواهد نیازهای مالی فرزندان را هم برآورده کند خود به خود زن باید نقش مرد خانواده را هم ایفا کند بنابراین میزان رسیدگی به حوزههای تربیتی فرزندان هم با مشکل مواجه میشود.
این نظریهپرداز حوزههای اجتماعی افزود: اگرچه در چنین حالتی فرزندان در این فرآیند به نوعی خودکفایی و استقلال در جامعه پذیری خود می رسند و این پدیده از این نظر کارکرد مثبت برای فرزندان دارد.
وی افزود: از آنجا که هدف تشکیل خانواده هم تداوم نسل و هم تأمین نیازهای عاطفی افراد است نبود یکی از اعضای خانواده باعث میشود والد موجود خلاهایی که طرف مقابلش جبران میکرد دچار نوعی خلل یا نقصان شود و این امر در شکلگیری افسردگی و بیماریهای روحی و روانی فرد تأثیرات به سزایی دارد.
پدریان در خصوص چنین فرزندانی گفت: اگر والد حاضر بتواند نقشهای دوگانه پدری و مادری را حتی در حداقلترین شکل خود انجام دهد احتمال اینکه افراد در بزرگسالی وارد مشکلات و عوارض این نوع زندگی خانوادگی شوند کمتر است و والد موجود باید بتواند نقش دوگانه خود را ایفا کند و خلاء نقش پدر یا مادر را جبران کند.
نظر شما