انگ اجتماعی در روزگار پساکرونا را جدی بگیریم

نمی‌دانیم چندمین روز قرنطینه خانگی است، چندمین روز است که از خانه بیرون نرفته‌ایم و با خویشاوندان و دوستانمان تنها از طریق فضای مجازی ارتباط گرفته‌ایم.

به گزارش ایمنا، نمی‌دانیم چندمین روز است که به این فکر کرده‌ایم که پس از کرونا چه در انتظارمان خواهد بود؟ تمام این «نمی‌دانیم‌ها» را کرونا، این ویروس ناشناخته تاجدار برایمان رقم زده است. این گفت و گو را که پیش‌تر در «دهمین شماره مجله الکترونیک شهرگاه» منتشر شده است، در ادامه می‌خوانید:

در میان تمام این «نمی‌دانیم‌ها» که بسیاری از ما می‌پرسد، هستند عده‌ای که با کرونا راحت‌تر کنار آمدند، بسیاری از شهرها فاصله گذاری اجتماعی را جدی‌تر گرفتند. در میان گروه‌های داوطلب بسیاری به حمایت اجتماعی از قشر فرودست روی آوردند و بسیاری از صاحبان مشاغل و کالا از خیر قسط و پول‌های ودیعه‌ایشان گذشتند و همبستگی اجتماعی شکل دادند. از آن طرف اما کم نبودند آن‌هایی که پرخاش کردند، به گروه‌هایی که خواسته یا ناخواسته منجر به شکستن قرنطینه خانگی شدند.

رفتارهای متناقض گاه روشن و گاه تیره در جامعه باعث شده که بسیاری از ما از خود بپرسیم که بعد از کرونا چه سرنوشتی در انتظارمان خواهد بود؟ پرسشی به جا که البته برای پاسخ به آن نیاز داریم تا دست کم رفتارهای جامعه ایرانی را در این روزهای کرونایی بار دیگر مرور کنیم. معصومه کمال‌الدینی، دکترای جامعه شناسی بحران و مددکار اجتماعی که سابقه حضور در بحران‌هایی نظیر زلزله بم را داشته است، در این باره نظرات متعددی دارد، به طور مثال او معتقد است که باید بحران کرونا را فرصتی برای ایجاد همبستگی اجتماعی تلقی کرد. نشریه شهرگاه در ادامه گفت‌وگویی با او ترتیب داده که در ادامه می‌خوانید.

بسیاری این روزها می‌گویند می‌توان بحران کرونا را از یک تهدید به یک فرصت تبدیل کرد و آن را ابزاری برای ایجاد همبستگی اجتماعی دانست، چه قدر این گفته را صحیح می‌دانید؟

من معتقدم که بحران‌ها و فجایع همیشه پیامدهای منفی و کارکردهای نامناسب ندارند، در بعضی از زمان‌ها این بحران‌ها برای ما فرصت مطالعه و بررسی یک جامعه و رفتار انسان‌ها را مهیا می‌کند. در واقع فجایع می‌توانند مثل یک آزمایشگاه حقیقی باشند برای اینکه ما ببینیم چرا و چطور و چگونه انسان‌ها با بحران‌ها کنار می‌آیند و با هم چگونه رفتار می‌کنند.

با توجه به مشاهدات شما از جامعه، آیا این روزها این همدلی اجتماعی در جامعه ما اتفاق افتاده است؟

به شخصه معتقدم که همدلی اجتماعی یک مفهوم فردی و تک بُعدی نیست، همدلی اجتماعی یک مفهوم چند بُعدی است و تنها نمی‌توانیم به عنوان یک پدیده اجتماعی به آن نگاه کنیم،. همدلی اجتماعی یک پدیده روانشناسی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است و در واقع ما می‌توانیم از چند بُعد به آن نگاه کنیم. ما همیشه یک پدیده اجتناب ناپذیر و طبیعی در بحران‌ها داریم و آن شور اجتماعی و همبستگی اجتماعی است که گاهی اوقات به صورت کوتاه مدت جواب می‌دهد و مردم به صحنه می‌آیند و کمک می‌کنند اما این اتفاق به صورت پایدار و مستمر نمی‌افتد. همدلی اجتماعی یک قدم بزرگ‌تری است که توسط مردم باید برداشته شود، چون همدلی یعنی من این قدرت را داشته باشم که خودم را جای دیگری بگذارم و احساس آنها را درک کنم، رفتار مناسب از خودم نشان دهم و بتوانم منافع شخصی خودم را کنار بگذارم و به سمت منافع جمعی و عمومی بروم، در بعضی از موارد ما دیدیم که در همین مسیر مقابله با کرونا مردم مشارکت اجتماعی و همدلی اجتماعی خیلی خوبی داشتند، بنابراین می‌توان گفت که همدلی اجتماعی افزایش پیدا کرده است، اما کاستی‌هایی هم دارد.

چگونه می‌توان همدلی را افزایش و کاستی‌هایش را کاهش داد؟

نیاز به آموزش دارد و همچنین نیاز است که روی اعتماد اجتماعی و اعتماد سیاسی مردم کار شود و مردم از کودکی در مدارس و خانواده‌ها و دانشگاه‌ها و از طریق رسانه‌ها همدلی کردن را آموزش ببینند تا بتوانند در بحران‌ها آنها را پیاده کنند. یکی از دلایلی که همدلی اجتماعی کاهش پیدا می‌کند این است که من اصلاً نمی‌دانم همدلی چیست، یا برای من همدلی مهم تعریف نشده است. پس منافع شخصی، منافع جمعی، حس تعلق به یک سرزمین و کمک به دیگران و مشارکت اجتماعی از مفاهیمی است که باید از کودکی آموزش داده شود.

یکی از مشکلات عمده‌ای که این روزها دست کم در فضای مجازی به کرات دیده می‌شود، شکایت و پرخاش از یکدیگر است، به طور مثال یک عده به آن‌هایی که سفر رفتند خرده می‌گیرند و عده‌ای به آن‌هایی که قرنطینه خانگی را جدی نمی‌گیرند توهین می‌کنند، این رفتارها از منظر جامعه شناسی نشانه چیست؟

به طور کلی همه بحران‌ها و خصوصاً بیماری‌های مسری و واگیردار که ترس و هراس اجتماعی زیادی در مردم ایجاد می‌کند، عواطف، احساسات و هیجانات را تحت تأثیر قرار می‌دهد. یکی از دلایل این تأثیرات ترس از بیماری و رنج و مرگ است، ولی این ترس و احساسات به ظاهر روانشناختی هم هرکدام می‌تواند از الگوهای اجتماعی افراد، تاب‌آوری فردی، تربیت‌های اجتماعی و خانواده و جامعه نشأت بگیرد.

می‌توانید مثالی بزنید؟

یکسری افراد هستند که هیجان‌های خود را به صورت پرخاشگری نشان می‌دهند، یا به صورت افزایش خشم است و بعضی‌ها سکوت می‌کنند و افسردگی پیدا می‌کنند و انزوا طلبی دارند. اما به طور کلی ما در همه دوران‌ها شاهد افزایش خشم و پرخاشگری هستیم، خصوصاً در بحران‌هایی مثل بیماری کرونا که باعث می‌شود افراد از یکدیگر جدا بیفتند. سوروکین اولین جامعه شناس فاجعه در جهان معتقد است وقتی فرد خودش را به ناگهان از جامعه و خانواده جدا می‌بیند دچار نوعی خلأ اجتماعی می‌شود و این احساس انزوای اجتماعی باعث احساس خشم می‌شود، اگر من و شما برای ۲۴ تا ۴۸ ساعت از افراد خانواده‌مان دور باشیم احساس ناراحتی و خشم پیدا می‌کنیم، پس این احساسات طبیعی و اجتناب ناپذیر است اما آیا چقدر دوام پیدا می‌کند؛ این خلأ اجتماعی و فاصله اجتماعی که در جامعه اتفاق افتاده است توسط حمایت‌های اجتماعی تأمین و این خلأ پر می‌شود. در این مقطع ما برای اینکه احساس خشم و پرخاشگری یا احساسات شبیه به آن را در جامعه مطالعه کنیم نیاز داریم که روانشناسان و مددکاران اجتماعی که برای مداخله در بحران آموزش دیده‌اند از طریق رسانه‌های رسمی و غیر رسمی مشاوره‌های آنلاین دهند و این احساسات کم کم مدیریت شود، اگر این احساسات باقی بماند منجر به فجایع می‌شود اما در حد کم، طبیعی و اجتناب ناپذیر است.

در فضای مجازی این روزها تصاویری از شهرهایی وجود دارد که موارد بهداشتی جلوگیری از کرونا را جدی گرفتند و به طور مثال خودجوش به قرنطینه روی آوردند، من در کانال تلگرام شما تصاویری از شهر بم را دیدم که این خود قرنطینگی را جدی گرفته بود، علت این جدی گرفتن‌ها در یک شهر و عدم آن در شهری دیگر نشانه چیست؟ البته اگر بخواهیم مسائل اقتصادی را کنار بگذاریم.

رفتارهای هر شهر بستگی به فرهنگ شهرنشینی و فرهنگ ایمنی و میزان آموزش دریافت شده، چون شهر مجموعه‌ای از انسان‌ها و گروه‌های اجتماعی است، در واقع رفتار یک شهر را رفتار انسان‌های آن شهر، رفتار گروه‌های اجتماعی، رفتار نهادها و سازمان‌ها شکل می‌دهد، در بحران‌ها یک ارتباط ۳ جانبه بین فرد و سازمان و جامعه به وجود می‌آید که اگر این بحران‌ها مبتنی بر اعتماد اجتماعی و سیاسی باشد، حرف شنوی‌ها و پیروی از الگوهای مدیریت بحران در آن شهرها و آن مناطق بیشتر و بهتر می‌شود. در بعضی از شهرها روابط و مناسبات‌شان ممکن است متفاوت باشد، در بعضی از شهرها حرف‌شنوی خانواده‌ها از ریش سفیدان و معتمدان و بزرگان خیلی بیشتر از دستورالعمل‌های سیاسی و کلان کشوری است. احساس تعلق به یک شهر و دوست داشتن یک شهر و اینکه ما می‌خواهیم شهرمان را سالم نگه داریم خیلی مهم است، در کنار این هم افراد باید معتقد باشند که خانواده‌هایشان هم باید در سلامت باشند بنابراین رفت و آمدشان را کنترل می‌کنند، تعلق به شهر و عشق به آن شهر خیلی مهم است.

آیا تجربه بحران در گذشته هم می‌تواند مهم باشد؟ مثلاً بم چون در گذشته بحران را پشت سر گذشته، مردم شهر آموختند که چگونه باید با بحران مقابله کنند.

دقیقاً همینطور است در شهر بم علاوه بر اینکه فرهنگ غنی شهرنشینی و تمدن در پشت سر دارد و میزان آموزش‌هایی که بعد از زلزله شهر بم در این شهر اتفاق افتاده است، رنج و دردی که عزیزانمان در شهر بم تجربه کرده‌اند روی الگوی توقف سیکل شیوع یک بحران تأثیرگذار است؛ گرچه تمام اینها نیازمند تحقیقات بیشتری است که نیاز است محققان و دانشجویان روی این کار کنند و این فرصت خوبی است برای اینکه میزان همدلی اجتماعی افراد را بالا ببریم و یک فرصت خوبی برای تحقیق و آموزش و یادگیری و مطالعه شهرها و جامعه شناسی شهر است.

شما پیش تر درباره ضرورت اجتماعی و کاهش آسیب‌های کرونا گفته بودید و تاکید کرده بودید که اگر حمایت اجتماعی از افشار مختلف جامعه و به خصوص اقشار فرودست صورت نگیرد احتمالاً بحران کرونا بیش از پیش خواهد شد، با توجه به اینکه اکنون جامعه ما حدود یک ماه و نیم است که درگیر بحران کروناست، چه قدر این حمایت اجتماعی در جامعه توسط سازمان‌های مردم نهاد و دولت اجرا شده است؟

بله من و همه افرادی که در این زمینه فعالیت داریم معتقد هستیم که نقطه آغاز هر بحران نقطه آغاز مداخلات اجتماعی و روانی است و حمایت اجتماعی به این دلیل که بحران در یک جامعه انسانی رخ می‌دهد و انسان‌ها همانطور که نیاز به مشاوره درمانی و حضور پزشک دارند نیاز به مراقبت‌های اجتماعی هم دارند، جامعه نیاز به حمایت اجتماعی مثل همدلی اجتماعی، مشارکت اجتماعی دارد؛ در حال حاضر ضرورت این خدمات در همه جای جهان و در همه بحران‌ها ثابت شده است، تا جایی که مطالعه کردم و با آنها در ارتباط هستم می‌دانم که انجمن‌های مددکاری اجتماعی در تهران در این زمینه فعالیت دارند و مطمئن هستم مددکاری اجتماعی که تحت پوشش این انجمن‌ها هستند در شهرستان‌ها فعالیت دارند.

بهترین فعالیت مددکاران اجتماعی در این بحران چه می‌تواند باشد؟ آیا آن را کافی می‌دانید؟

بهترین فعالیت مددکاری اجتماعی در این زمان مشاوره‌های آنلاین و غربالگری، آموزش و تسهیلگری آموزش، شناسایی افراد پرخطر و آسیب پذیر تر مثل کودکان و معلولان، افرادی که طبقه اقتصادی پایین دارند و افرادی که دارای مشکلات و بیماری‌های خاص هستند، است. اینها باید شناسایی شوند که این کار حمایت اجتماعی است. می‌دانم که یکسری مددکار اجتماعی به صورت داوطلب دارند در این حوزه کار می‌کنند، دفتر سلامت اجتماعی، وزارت بهداشت و درمان و بهداشت روان در این زمینه اطلاعات خوب و دستورالعمل‌های خاصی را ارائه داده‌اند، همچنین در بعضی از سازمان‌ها کارگروه‌های مددکاری اجتماعی تشکیل شده است، اما ما همچنان نیاز داریم چون این حمایت اجتماعی باید به صورت پایدار، مستمر و منظم باشد و هدف آن باید توسعه اجتماعی باشد نه فقط درمان‌های مقطعی و رفتارهای مقطعی که در زمان خاصی انجام می‌شود. پس برای رسیدن به این مسیر ما همچنان باید کار انجام دهیم و کارهایی که تا الان کرده‌ایم کافی نیست و همچنان نیاز به حمایت اجتماعی وجود دارد.

یکی از موضوعاتی که این روزها بیشتر مردم درباره آن ابهام دارند، پسا کروناست. آیا جامعه بعد از این بحران دچار تغییر و تحول می‌شود؟ این فاصله گذاری اجتماعی چه تأثیری در مردم خواهد داشت؟ بعد از این بحران رفتار جامعه باید در قبال افرادی که مبتلا به کرونا بودند و حالا وارد جامعه می‌شوند، چگونه باید باشد؟

فاصله اجتماعی یک پله بالاتر و اجتماعی‌تر و آموزش دیده‌تر از قرنطینه خانگی و شهری است؛ ما باید بعد از این دوران به مردم‌مان مقداری در خصوص رفتارهای مناسب و مدیریت شده آموزش بدهیم، مثلاً آیا واقعاً کرونا از منطقه ما رفته است، آیا آن ترس ما همچنان باقی است؟ ضمن اینکه این را هم در نظر بگیریم که در این دوران یک سری موارد است که به وجود می‌آید مثلاً انگ اجتماعی، ما از یکسری افراد و قومیت‌ها ممکن است فاصله بگیریم، همینطور ممکن است در دوران پسا کرونا بیمارانی که بهبود پیدا می‌کنند وارد سازمان‌ها می‌شوند، اینها افرادی هستند که به حمایت اجتماعی ما نیاز دارند و اگر ما این افراد را طرد کنیم یا از آنها خیلی فاصله بگیریم، این انگ اجتماعی یا انگ فردی و روانی افراد تأثیر منفی در روحیه آنها و خودمان خواهد گذاشت.

کد خبر 430126

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.