به گزارش خبرنگار ایمنا، سبک داستان نویسی وحشت در دسته ادبیات ترسناک جای میگیرد، هدف از این ژانر را میتوان ایجاد نوعی ترس، وحشت و دافعه دانست، این ژانر وحشتناکترین و گیج کنندهترین امور زندگی از جمله، مرگ، شر، قتل و زندگی پس از مرگ را مورد بررسی خود قرار میدهد، و از طریق تصاویر، مضامین و موقعیتهای ترسناک، مخاطب خود را شوکه میکند. اینکه چرا چنین سبکی ممکن است مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد، چندان واضح نیست و نمیتوان به صورت قطعی در خصوص آن نظر داد اما آنچه در این خصوص روشن به نظر میرسد این است که "ترس" که در ون مایه اصلی این سبک از داستان به حساب میآید، یکی از قویترین و قدیمیترین احساسات آدمی است؛ بنابراین وحشت از این جهت اهمیت دارد که به اعماق کابوسها و اضطرابهای افراد رخنه کرده و احساسات آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
با اینکه داستانهای وحشت در میان عامه مردم پذیرفته میشود، اما مخاطبانی که به صورت پیگیر این داستانها را دنبال کرده و مطالعه کنند؛ زیاد نیست، بسیاری از افراد ترجیح میدهند به جای بازآفرینی ترسها و دلهرههایی که در وجودشان نهفته شده است، رمانهایی عاشقانه، کلاسیک یا علمی تخیلی بخوانند. گویا این سبک بیشتر برای کسانی طراحی شده است که میخواهند تصورات خود را از طریق ترسهای ناشناخته و غیر منتظره گسترش دهند.
تاریخچه چنین سبکی به یونان و روم باستان باز میگردد، جایی که داستانهای ترسناک مضامین مربوط به مرگ، شیاطین ارواح شیطانی و زندگی پس از مرگ را کشف کردند. ژانر وحشت انواع مختلفی دارد که از میان آنها میتوان به دو نمونه پر کاربرد اشاره کرد.
- وحشت فانتزی: داستانهای فانتزی از عناصر جادویی و فوق طبیعی تشکیل شدهاند، این سبک با تخیل در آمیخته و درباره موضوعی در گذشته یا آینده که اکنون واقعیت ندارد، سخن میگوید. زمانی که چنین سبکی به ترس و وحشت نیز آراسته شود، ژانر "وحشت فانتزی" به وجود میآید که سبکی همیشه مرموز محسوب میشود.
-وحشت ماوراءالطبیعه: این سبک برای پیش بردن داستان به عناصر ماوراءالطبیعه متکی است. ارواح، شیاطین، هیولاها، بیگانگان، زامبیها و جادوگران شخصیتهای محوری چنین سبکی به شمار میروند. محور اصلی وحشت ماوراءالطبیعه بر رویارویی انسان با ناشناختهها میچرخد.
از جمله ویژگیهایی که برای این ژانر میتوان بر شمرد این است که اینگونه داستانها به اعمال یا شخصیتهای شرور میپردازند، احساس ترس، شوک و انزجار به وجود آورده و خواننده را درگیر حسی مرموز میکنند، در آنها لحن، حال و هوا و محیط اغراقآمیز توصیف میشود، اتفاقات غیر منتظره، ترسناک، تکاندهنده و نگران کننده در انتظار خواننده است و علاوه بر این، ژانر وحشت خواننده را در مرگ غوطهور میکند و با وحشتی غیر معمول سروکار دارد.
نویسندگان این سبک ادبی کسانی هستند که تخیل و رؤیا را به واقعیت و احساس ترس پیوند زده اند؛ در ادامه با برخی از برترین نویسندگان این ژانر آشنا خواهید شد.
استیون ادوین کینگ
وی یک نویسنده به نام و مشهور آمریکایی است که به عنوان پادشاه داستانهای ترسناک، فرا طبیعی، علمی تخیلی و فانتزی شناخته میشود. کینگ در پورتلند، ایالت مین چشم به جهان گشود و بیش از ۲۰۰ اثر ادبی از او منتشر شده است. این نویسنده استاد بلامنازع خلق موقعیتهای ترسناک و داستانهای هولناک به شمار میرود و سالهای زیادی است که هیچکس به اندازه او در ژانر وحشت شهرت نداشته است. آثار این نویسنده به اندازهای خوش درخشید که فیلمهایی نیز بر اساس نوشتههای او ساختند. "تلفن همراه" و "راز و مسیر سبز" دو عنوان کتابی است که از این نویسنده به فارسی ترجمه شده است.
رامسی کمپبل
کمپبل داستاننویس، ویراستار و منتقد انگلیسی است که بیش از ۵۰ سال در حال نوشتن است. این نویسنده همان قدر که در ترساندن خوانندگان خود در رمانهای بلند تبحر دارد، در داستانهای کوتاه نیز میتواند آنها را میخکوب کند. مجموعههایی مانند «تنها با وحشت»، «شیاطین در روشنایی روز» و «توسط یک مرده گفته شده» نمونهای از داستانهای کلاسیک کوتاه اوست. داستان «پوزخندی از تاریکی» یکی از بهترین رمانهای ترسناک سال ۲۰۰۸، نوشته این نویسنده است. کمپبل برنده دو جایزه استوکر و ۹ جایزه داستان تخیلی بریتانیا شده است.
ادگار آلن پو
پو نویسندهای است که به خاطر نوشتن داستانهای رازآلود و ترسناک مشهور شد. به علاوه وی را مبدع داستانهای کارآگاهی نیز دانستهاند. در کشور ما آلن پو، نویسنده بسیار شناخته شدهای است که داستانهایش مخاطبان بسیاری دارد. "قتلهای خیابان مورگ"، "زنده به گور"، "نقاب سرخ مرگ"و "جنایت در کوی غسالخانه" از جمله برخی از کتابهای این نویسنده است که میتوان به آنها اشاره کرد.
مونتاگ رودز جیمز
معروف به ام. آر. جیمز نویسندهای انگلیسی است که ۷۴ سال عمر کرد. «ام. آر. جیمز» یکی از مشهورترین نویسندگانی است که در حیطه ارواح قلم زده است. جیمز قبل از حضور در دنیای نویسندگان عامه پسند، یک محقق شناخته شده بود که درباره قرون وسطی تحقیق میکرد. او متخصص احضار کردن روح در کتابهای خود است و چنان با تبحر این کار را انجام میدهد که یافتن نظیری برای آن بسیار مشکل به نظر میرسد. کتاب «کافیه که سوت بزنی تا بیام سراغت» یکی از معروفترین آثار این نویسنده در ژانر وحشت است.
رابرت بلوچ
رابرت بلوچ نام شناخته شدهای برای ما نیست، اما در خصوص او گفته شده است که ترس و وحشت از قلم او میبارد. فیلم روانی آلفرد هیچکاک برگرفته از کتابی با همین نام از این نویسنده است. در خصوص روی آوردن این نویسنده به نوشتن گفته شده است که رخ دادن قتلی در نزدیکی خانهاش او را به تفکر درباره نوشتن از یک قاتل زنجیرهای انداخت. "آن قطار عازم جهنم"، "قضیه"، "هیولای صومعه"، "ارادتمند شما"، "جک درنده" از دیگر آثاری است که به قلم این نویسنده به رشته تحریر درآمده است.
در ادامه به برخی از کتابهای نوشته شده در این سبک اشاره میشود:
تسخیرشده / اثر چاک پالانیک
پالانیک نویسنده و مقالهنویس نامآشنای آمریکایی است. دیوید فینچر فیلمی بر اساس یکی از داستانهای او به نام باشگاه مشت زنی ساخت و همین امر شهرتی بسیار برای این نویسنده به ارمغان آورد. «تسخیرشده» داستانی از یک گروه است که در سودای نویسندگی به دنبال آدرسی که در یک آگهی برای دوره سهماهه نویسندگی منتشر شده، میروند. به محض ورود به سالن، در بر روی شرکتکنندگان بسته میشود و آنها میمانند و ذخیره غذایی که هر روز کمتر میشود.
کتاب خونین / اثرکلایو بارکر
بارکر نویسنده و کارگردان ژانر وحشت و خیال پردازی است. کتاب خونین یک مجموعه شش جلدی است که هر جلد از آن با داستانهای کوتاه شروع و تمام میشود. این کتاب موضوعاتی همچون ارواح و حوادث خونین را پوشش داده و اگر نه همه، دستکم چند داستان از آن ممکن است قشرهای مختلف کتابخوان را راضی کند.
جنگیر / اثر ویلیام پیتر بلاتی
در خصوص موضوع این کتاب گفتهاند درباره دخترک بیگناهی است که موجودی شیطانی روحش را به تسخیر خود درآورده است. کشیشی متخصص در زمینه جنگیری، کشیشی جوان که پس از مرگ مادر به ایمان خود شک کرده و کارآگاهی که به دنبال سرنخهای یک قتل مرموز است، دیگر شخصیتهای این داستان هستند. فضای کلاسیک و ترسناک رمان، خواننده را به خود جذب میکند و در این میان عوامل ماوراءالطبیعه هم به تأثیر آن میافزاید.
درخشش / اثر استفن کینگ
کینگ این رمان ترسناک را در سال ۱۹۷۷ میلادی نوشته است. این کتاب، داستان پسری به نام دنی، فرزند یک معلم سابق که اکنون مردی دمدمی مزاج و دائمالخمر شده را تعریف میکند. پدر دنی در تلاش برای بهبود بخشیدن زندگی رو به تباهی خود، کاری را در هتلی دورافتاده قبول میکند. در پی مهاجرت خانواده به این هتل، دنی که در خود اشتیاق خاصی به نیروهای مافوقطبیعی احساس میکرده، متوجه ماجرهایی غیرعادی در هتل میشود. مدیر هتل به دنی اخطار میدهد که از نزدیک شدن به اتاق شماره «۲۱۷» خودداری کند، اما سرنوشت دنی او را به سمت همین اتاق میکشاند.
نظر شما