به گزارش خبرنگار ایمنا، در متن پیام محمد عیدی آمده است:
"صور سبز صدا.
" بی رو تو مژگان چه نگارد به سر انگشت"
خبر پر کشیدن نجم العرفا و شیخ الشعرا، مولانا حیدری وجودی، داغی بود که "زاغِ کلک" را پریشان دِماغ کرد و باغ ادب را دل پریش." شهاب ثاقبی" که به گشاده رویی، قریب هفتاد سال، شمع انجمن آرایِ آن قسم از کوی گَردانانی بود که در پی لمحه ای از "اسرار خودی" و رشحه ای از"رموز بی خودیِ " می فروشانی چون مولوی بلخی و بیدل دهلوی و اقبال لاهوری بودند تا طریقِ عشقبازی آموزند و رفیقِ "محبان بادپیما" گردند. استاد حیدری وجودی، آخرین و برجستهترین نماینده مکتب ادبی کابل و بقیه السلف نیک نامانی "از واصل کابلی تا آصف باختری"؛ عارف شوریده ی"گردنِ نفس بسته"و "چنگ هوا شکسته" و "وز کم و بیش رسته" و " از خویش بیرون گشته" و "آن سوی گردون گشته ای " بود که "بیرون از قید آب و گِل"، در خلوت و جلوت میکوشید تا "نقابِ گُل" برگیرد و "زلفِ سنبل" شانه زند و "حکایتِ باد صبا" برخواند تا پلی باشد بین "شیرین دهنان" پارسی گوی دیروز و امروز کشورش. باری، برای دههها "شور صد صحرا جنون گردِ نمکدان " او بودند و کام میگرفتند و دلخوش به میراثی که باغبانیش میکرد؛ بودند.
اینک که "قبای غنچه" سیه پوش داغ فراق اوست؛ بر خود فرض می دانم که این مصیبت را نه فقط به ملت شریف افغانستان (به ویژه باشندگان افغانیِ اصفهان)؛ بلکه به عموم پارسی زبانان و پارسی گویان تسلیت عرض نمایم.
"بی رُخت در چشمهی آئینه خاک است، آب نیست"
محمد عیدی نجف آبادی
اصفهان .۲۲ خردادماه ۱۳۹۹ خورشیدی
نظر شما