به گزارش خبرنگار ایمنا، شهرداری به عنوان متولی اصلی شهربرای اداره شهر وظایفی را بر عهده دارد. این وظایف بسیار گسترده و متنوع است و در کنار آن ها هزینههای زیادی نیز بر دوش دارد که برای تأمین آن نیازمند کسب درآمدهای کلان است و از آنجایی که شهرداریها برخلاف سایر نهادهای فعال در امور شهر بودجه مصوب و مشخص دولتی ندارند برای تأمین هزینههای خود با معضل مواجه هستند.
این معضل در شهرهای بزرگ کشور بیشتر خودنمایی میکند زیرا فراهم آوردن بسترهایی متناسب با جمعیت و گستره فیزیکی شهر از جمله تأمین زیرساختهای حمل و نقلی در کلانشهرها بسیار ضروری و در عین حال هزینهبر است، بنابراین در صورتی که مدیریت شهر نتواند منابع درآمدی پایداری برای خود در نظر بگیرد، روند رشد و توسعه پایدار شهر نیز تحت تأثیر آن قرار میگیرد.
با توجه به اینکه تاکنون سازوکار قانونی برای تأمین هزینههای شهرداری فراهم نشده است، این سازمان ناچار است برای تأمین درآمد مورد نیاز خود به روشهایی متوسل شود که در بیشتر موارد نه تنها پایدار نبوده بلکه به زیرساختهای شهری نیز آسیب میزند، در این زمینه با امیر حسین شبانی، دکترای شهرسازی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
تأمین درآمد پایدار برای سازمان شهرداری به چه معنا است؟
موضوع درآمد شهرداریها را باید در قالب نظامهای مدیریتی کلان و خرد جامعه تعریف کنیم تا به تعریفی از پایداری و ناپایداری برسیم، اشکال متفاوتی از نظامهای اقتصادی به عنوان درآمد و هزینهها در جوامع مختلف وجود دارد و مجموعه قابل توجهی از نظام مدیریت شهری در حوزه اقتصاد سعی دارد خود را در قالب سازمانهای عمومی و غیر دولتی تعریف کند؛ تعریف ما از شهرداری، نهادی عمومی و غیر دولتی است، اما اینگونه نیست که نظام دولتی با سازمان شهرداری در ارتباط نباشد و تأثیر روی یکدیگر نداشته باشد.
مسئله درآمد پایدار برای شهرداریها از چه زمانی مطرح شد؟
از دهه ۶۰ با توجه به تغییر قانون، شهرداریها از نظر اقتصادی از سازمان دولتی که در آن زمان وزارت کشور بود جدا شدند و شهرداری به یک نهاد عمومی غیردولتی تبدیل شد.
تا قبل از آن شهرداری با توجه به بودجههای مصوبی که دولت برای آن تصویب میکرد، وظایف خود را انجام میداد و نظام درآمد شهرداریها عملاً بر اساس سازوکارهای دولتی تعریف میشد اما از زمانی که استقلال نظام مالی شهرداری از نظامهای دولتی اتفاق افتاد، چالش رسیدن به یک سازوکار پایدار کسب درآمد برای شهرداریها شروع شد.
شهرداریها از نظر قانونی وظایفی بر عهده دارند و از زمانی که قانون بلدیه را داشتهایم، اینها به عنوان وظایف ذاتی شهرداریها مطرح بوده است، این گستره وظایف و حوزههای عملیاتی شهرداری از شهرهای کوچک به کلانشهرها شروع به تنوع و تکثر کرد.
شهرداریها مجموعهای از وظایف قانونی را در قبال شهر دارند که بر اساس آن باید هزینههایی را انجام دهند، یک سری وظایف نیز در درون خود نظام شهرداریها هزینههایی در پی دارد که هزینه جاری عمرانی برای شهرداری است و مجموعهای از اقدامات عمرانی، اقدامات فرهنگی و اقدامات جاری تعریف کننده هزینه شهرداریها است.
پس از تغییر قانون تأمین درآمد شهرداری، این سازمان چگونه هزینههای خود را تأمین کرد؟
زمانی که استقلال مالی پیش آمد ما شاهد اتخاذ سیاستهای مختلفی بودیم تا بر اساس آن بتوانند این هزینههای تعریف شده را تأمین کنند، یکی از معمولترین و رایجترین نسخههایی که در دهه ۶۰ و دهه ۷۰ برای منابع درآمدی شهرداری تعریف شد، درآمد حاصل از فروش تراکم و بهره مندی از عوارض ساخت و سازها در شهر بود، شهرداری تشویق شد تا میزان و حجم ساخت و ساز در شهرها افزایش دهد تا از طریق عوارض نوسازی و عملیاتی که فرآیند ساخت و ساز انجام میشود، کسب درآمد داشته باشد.
تأمین درآمد شهرداری از این طریق با چه مشکلاتی روبرو است؟
این نوع تأمین درآمد به دلیل اینکه با نوسانات کلان اقتصادی حوزه مسکن به ویژه شاخصهای اقتصاد ملی عجین شده است در دست اندازی همیشگی قرار دارد و وجود این سیستم، پایداری درآمد را از مجموعه شهرداریها گرفته است زیرا در یک چنین سیستمی شهرداریها صرفاً به یک یا دو مجرای محدود آن هم در حوزه ساخت و سازهای شهری وابسته هستند و این ساخت و سازها نیز بسیار متأثر از شرایط روز و شرایط سیاسی هر دوره است، به همین خاطر کسب درآمد پایدار برای شهرداریها از همان دهه ۶۰ و ۷۰ به عنوان یک چالش جدی مطرح شده است؛ درآمد پایدار شهری باید در قالب مجموعهای از مجاری و کانالهای کسب درآمدی تعریف شود تا کمترین تأثیر را از نوسانات اقتصادی خرد و کلان داشته باشد و بتوانیم آن را به عنوان درآمد پایدار شهری مطرح کنیم.
در شرایط عادی، نظامهای مدیریت شهری خود را محدود به مجموعه حداقلی از روشهای کسب درآمد کرده و سعی میکنند با تنوع بخشی به آن راهکارها درآمد داشته باشند، وضعیت درآمد پایدار شهرداری یک وضعیت نسبی است و در شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت زمان تغییر پیدا میکند، شهرها نیز به واسطه جایگاهی که در مقیاس منطقهای و درونی و در مقیاس ملی دارند در هر برهه از زمان ممکن است تغییر کنند و شرایط متفاوتی را داشته باشند که این وضعیت در سطح ملی نیز باید در نظر گرفته شود.
در چنین شرایطی شهرداری چگونه میتواند منابع پایدار درآمدی داشته باشد؟
چنانچه نوسانات مجاری درآمدی به حداقل برسد، شهرداری به یک وضعیت نسبی پایداری نزدیک میشود، تحقق این وضعیت با رفتن به سمت مجموعهای از ظرفیتهای بالقوه و بالفعلی است که هر شهر دارد و توانسته به وسیله این ظرفیتها ادامه حیات بدهد، در این صورت میتوان انتظار داشت که منبع درآمد پایداری برای شهر محقق شود، به عنوان مثال ممکن است شهری از نظر جلوههای طبیعی و ظرفیتهای رابطه با طبیعت دارای پتانسیل خاصی باشد که باید به منظور کسب درآمد روی آن سرمایه گذاری کرد، ممکن است شهری از نظر تاریخی، فرهنگی، صنعتی و مذهبی زبانزد باشد و هرکدام از این چشم اندازهای شهر تعریف کننده مسیر و امتدادی است که بر اساس آن درآمدها میتواند به سمت پایداری پیش برود؛ به عبارت گویاتر استفاده از ظرفیت و استعدادهای ذاتی هر شهر پایداری درآمدی را تا حدودی ممکن میکند.
اهمیت کسب درآمد پایدار برای شهرداری چیست؟
کسب درآمد پایدار برای شهرداری از آنجایی مهم است که در صورت تحقق نیافتن، مدیریت شهر را تبدیل به یک مدیریت شهری کوتاه برد میکند که نمیتواند چشم اندازهای بلندمدت و میان مدتی برای شهر داشته باشد که این موضوع موقعیت مدیریت شهری را در حالت تدافعی قرار میدهد.
زمانی که مدیریت شهر از نظر اقتصادی در موقعیت تدافعی قرار بگیرد، نمیتواند اهداف و آرمانهایی که موجب ایجاد شرایط بهتر و پیشرفتهتر برای شهر میشود را محقق کند، در چنین شرایطی مدیریت شهری ناچار است به سمت اتخاذ روشهایی برود که موجب نبود انسجام در ساختار مدیریتی میشود، روشهایی از جمله شهر فروشی که در نهایت تبعات اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی خاص خودش را دارد.
البته واقعیت این است که شهرداری برای اینکه بتواند هزینههای جاری خود را تأمین کند، در برابر انتخاب گزینههای مختلف قرار ندارد بلکه برای این سازمان یک اجبار و ضرورت است تا از طریق برخی روشها اقدام کند اما مدیریت شهری از قبل میتواند به چنین سازوکارهایی فکر کرده و برای آن برنامه ریزی کند؛ رسیدن به وضعیت نسبی درآمد پایدار شهری نیازمند برنامه ریزی بلند مدت است و اتفاقی نیست که در دوره مسئولیت یک شهردار و شورای شهر اتفاق بیفتد.
چنانچه نگاهی به نظام مدیریت شهری دبی بیندازیم، اهداف تعریف شدهای را برای رسیدن به درآمدهای پایدار شهری در این سیستم میبینیم، ۲۰ تا ۳۰ سال است که کل مجموعه مدیریت شهری با انسجام برای تحقق این اهداف تلاش میکند تا بتواند آنها را محقق کند.
نیاز است برای رسیدن به ساختار درآمد پایدار، هم زیرساختهای فناورانه و هم زیرساختهای سخت افزاری مهیا شود و اراده ذاتی در مدیریت شهری برای رفتن به سمت درآمد پایدار وجود داشته باشد تا منابع درآمدی پایدار برای شهرداری محقق شود و قطعاً رسیدن به این هدف در کوتاه مدت منطقی به نظر نمیرسد.
نظر شما