به گزارش خبرنگار ایمنا، محسن ناصحی، شاعر اصفهانی شامگاه گذشته- پنج شنبه ۱۵ خرداد ماه- در لایو اینستاگرامی صفحه مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان که با عنوان شعر "نیوش" برگزار شد، اظهار کرد: آنچه در دهه هفتاد در شعر رخ داد، این بود که گفته میشد ایدئولوژی باید کنار رود تا شعر روشنفکرانه جایگزین آن شود. در واقع در این دوران شعر میخواست با تعارضها، ایدئولوژی را مطرح کند.
وی در خصوص روی آوردن خود به شعر آئینی، افزود: من در این دوران شروع به سرودن شعر عاشقانه کردم و در این عاشقانهها نیز بسیار جدی پیش رفتم، اما شعر آن روز به جایی رسید که به عنوان مثال زن در آن مقام الوهیت پیدا کرد یعنی از معشوقه بودن تبدیل به خدای شاعر شد.
این شاعر ادامه داد: از طرف دیگر تعارضاتی برایم مطرح شد، زیرا شعری که به عنوان شعر روشنفکرانه مطرح میشد مخاطب محدودی داشت در حالی که جامعه ما کاملاً اعتقادی و ایدئولوژیک بود. اگر فکر کنیم باید برای ۱۰ درصد مخاطب خاص شعر بگوییم تا دیده و ماندگار شویم، مسیر را اشتباه رفتهایم.
ناصحی اضافه کرد: درست است که رسانه تاکنون بیشتر به شعر ایدئولوژیک بها داده است، اما چنین چیزی به این معنا نیست که اگر در اختیار نوع دیگری از شعر قرار میگرفت سلیقه مردم تغییر میکرد؛ شدیداً اعتقاد دارم که مردم مبناهای ایدئولوژیک خود را حفظ کردهاند و در چنین فضایی من لازم دیدم که از اعتقادات خود دفاع کنم.
وی تصریح کرد: در شعر مذهبی رعایت خط قرمز بسیار مهم است، بسیاری از الفاظ را نمیتوان در چنین شعری بیان کرد، برای نمونه اگر یک مداح شعر مذهبی را در هیئت مطرح کند گستره مخاطب آن بیشتر میشود و چنین شعری ممکن است زمزمه مخاطبان شود، حال اگر آن شعر مناسب نباشد چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
این شاعر افزود: بسیاری از کسانی که در شعر روشنفکری قلم میزنند شعر اعتقادی را برنمیتابند، حال اگر نکاتی ناپخته نیز وارد چنین شعری شود، آنچه به دست مردم میرسد ارزش هنری پایینی خواهد داشت.
ناصحی در خصوص بایستههای شعر مذهبی گفت: نوشتن شعر آئینی لزوماً به این معنا نیست که شاعر آن نیز آئینی است، به عنوان مثال من شعر آئینی مینویسم اما خود را شاعر آئینی خطاب نمیکنم چراکه شاعر آئینی بودن حد و حدودهای بسیاری دارد.
وی ادامه داد: من معتقدم یک شاعر آئینی در وهله اول باید زیارت جامعه را بامعنا، ترجمه و تفسیر آن خوانده باشد، به این جهت از این زیارت نام بردم که جوانان را ترغیب کنم تا یک دوره سیر امام شناسی داشته باشند؛ در واقع به عنوان یک شاعر آئینی لازم است بدانیم برای چه کسی مینویسیم و میخوانیم؛ پس باید امام شناسی خود را حداقل در حد زیارت جامعه بالا برده باشیم.
این شاعر اضافه کرد: شعر آئینی ما در دهه نود بسیار پررنگ ظاهر شد چراکه از آسیبها و ضعفهای آن کاسته و بر غنای آن افزوده شد؛ در نتیجه به نظرم شعر آئینی و هیئتی باید آسیب شناسی شوند برای نمونه اگر زلف و گیسو به عنوان کنایه یا استعاره در یک شعر فنی مورد استفاده قرار گرفت معنای آن این نیست که چنین الفاظی اجازه بیان شدن از سوی مداح داشته باشد. اگر بتوان چنین مرزی را مشخص کرد مسائل بسیاری حل خواهد شد.
ناصحی با اشاره به اینکه شعر آئینی زبان فطرت است، افزود: زمانی که از شعر آئینی سخن میگوئیم به این معنا نیست که صرفاً یک شعر مذهبی مختص به مدح و مرثیه چهارده معصوم بسرایم چراکه این امر بیشتر یک علاقه شخصی است، اما مگر میشود در جامعه خانهای بر سر یک بی پناه ویران شود و شاعری که خود را مداح امیرالمومنین (ع) مینامد از کنار آن بگذرد؟ من سعی کردهام دغدغه ظلم ستیزی داشته باشم چراکه اگر چنین دغدغهای نداشته باشم باید در انسانیت خود شک کنم.
نظر شما