به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلم سینمایی "پارادوکس" توسط کارگردان کویتی به سفارش شبکه نتفلیکس ساخته شده و در استانهای یزد و مازندران مقابل دوربین رفته است. طبق گفته رایزن فرهنگی کشورمان در عمان، حمید الصراف کارگردان فیلم، با اشاره به طبیعت، جغرافیا و پیشینه تاریخی ایران، ظرفیت بالقوه لوکیشنهای موجود در ایران را مورد تأیید قرار داده است. سبک تعلیق، رمزآلود و هیجانی در اولین ساخته سینمایی این کارگردان کویتی به وضوح دیده میشود و همین امر، شهر تاریخی یزد و استان مازندران را برای لوکیشنهای این فیلم مناسب فیلمبرداری کرده است.
بالا رفتن لحظهای قیمت دلار یعنی باارزش شدن پول دیگر کشورها و پایین آمدن ارزش پول کشور ما. این بهترین موقعیت برای دیگر کشورهاست که اقدامات پرهزینه شأن را در ایران انجام دهند. نمونهاش ساخت فیلم که جز پروداکشنهای پرهزینه فرهنگی به شمار میرود. از سوی دیگر ایران، نه تنها حالا دیگر با توجه به ارزش پایین ریال، کشوری ارزان به حساب میآید، بلکه از لحاظ اقلیمی و جغرافیایی هم یک لوکیشن ایده آل است. ایران کشوری چهار فصل است که هم کوه دارد، هم جنگل و دریا و هم کویر و بیابان. هم بافت تاریخی دارد و هم شهرهایی مدرن. به جرأت میتوان گفت که بسیاری از لوکیشنهایی که در کشورهای دیگر برای فیلمها در استودیو ساخته میشود، در ایران به شکل بالقوه وجود دارد. حالا باید منتظر ماند و دید کدام کشورها مانند کویت تصمیم میگیرند از ایران به عنوان لوکیشنی ارزان و بالقوه استفاده کنند.
چرا برخی فیلمسازان ایرانی، فیلمهایشان را در خارج از کشور میسازند؟
ساخت فیلمها ایرانی در خارج از کشور، همواره در طول تاریخ سینمایمان وجود داشته است، از "دختر لر" گرفته تا تعدادی از فیلمفارسیهای قبل از انقلاب و نمونههای متعددی که تا کنون وجود داشتهاند. برخی از این آثار به اقتضای قصه یا به دلایلی موجه در خارج از کشور جلوی دوربین رفتهاند. مثلاً اردشیر ایرانی به این دلیل نخستین فیلم ناطق ایرانی را در هندوستان ساخت که در آن زمان در شهر بمبئی تحصیل میکرد. و یا امیر نادری به اقتضای داستان فیلمش "ساخت ایران"، که روایتگر داستان بوکسوری بود که در غربت، اسیر باندی مخوف میشود، این فیلم را در سال ۵۷ در نیویورک جلوی دوربین برد. یک درام اکشن که یک سر و گردن بالاتر از سایر آثاری بود که در آن سالها در سینمای ایران ساخته میشد.
اما در سالهای اخیر، ساختن فیلم در خارج از کشور دلایل دیگری پیدا کرد که چندان به اقتضای داستان مربوط نمیشود. بیشتر این آثار به این دلیل در کشورهای خارجی جلوی دوربین میرفتند تا بتوانند با عبور از برخی خط قرمزها، بر جذابیت بصری آن بیفزایند. مثلاً بیحجاب بودن خانمها، لباس پوشیدن آزاد آقایان، نشان دادن آزادانه رقص و آواز، به تصویر کشیدن مکانها و لوکیشنهایی همچون بار و در نهایت نگاهی توریستی داشتن به کشورهای دیگر برای رهایی از یکنواخت بودن بصری آثاری که در ایران ساخته میشوند. حالا در این بین، سازندگان این فیلمها هم سفری میکنند و هوایی به سرشان میخورد! اما حالا با این قیمت دلار و بی ارزش شدن ریال، دیگر بعید به نظر میرسد به راحتی گذشته بتوان در خارج از کشور فیلم ساخت. یعنی اصلاً به صرفه نیست، یک فیلم باید در گیشه چقدر بفروشد تا بتواند هزینههای سرسامآوری که با دلار انجام شده را جبران کند و تازه سودی هم عاید تهیه کننده شود؟ بعید که نه، تقریباً محال به نظر میرسد و باید فاتحه ساخت فیلم در خارج از ایران را خواند.
کارگردانهایی که بیشترین فیلم را در خارج از کشور ساختهاند
در میان فیلمسازان ایرانی، کمال تبریزی و مسعود اطیابی، هر کدام با سه فیلم، در صدر کارگردانهایی هستند که در خارج از کشور فیلم ساختهاند.
تبریزی بیشتر برای عبور از خط قرمزها و نشان دادن محتوایی که در ایران امکان نمایش آن وجود ندارد و نمیتواند در داخل کشور اتفاق بیفتد، آثارش را در خارج از کشور جلوی دوربین برده است.
فرش باد
این فیلم، پروژهای مشترک میان دو کشور ایران و ژاپن و با محوریت موضوع فرش ایرانی در دو کشور ایران و ژاپن جلوی دوربین رفت. مهمترین ویژگی این فیلم تحسین شده آن است که برای بیان روندی مستند، از داستانی پر مایه استفاده شده که هم دیدنی است و هم به دانستههای مخاطب خود در مورد فرش ایرانی میافزاید. فرش باد در سال ۱۳۸۱ ساخته شد.
از رئیسجمهور پاداش نگیرید
دومین فیلم کمال تبریزی که در خارج از ایران ساخته شد و تا کنون اجازه اکران نداشته است. این فیلم روایتگر یک هیأت بلندمرتبه دولتی است که برای حج عازم عربستان میشوند و طبیعتاً در این کشور جلوی دوربین رفته است. این فیلم از معدود آثاری است که فضای خارجی، به عنوان محلی برای شکلگیری و جهتگیری داستان است و به عنصری بسیار مهم برای فیلم تبدیل میشود. "پاداش" برای تبریزی، راه رفتن روی خط قرمز است.
خیابانهای آرام
سومین فیلم تبریزی در خارج از کشور نیز هنوز رنگ پرده را به خود ندیده است. "خیابانهای ناآرام"، روایتگر داستان یک خبرنگار است که در یک روز کاری خود با حوادثی روبرو میشود. این فیلم نیز در ادامه حرکت تبریزی بر روی خط قرمز و با توجه به الزام روایت، در کشور ارمنستان ساخته شده است.
مسعود اطیابی هم تاکنون ۳ فیلم در خارج از کشور ساخته که در دو اثر اقتضای داستان باعث اجبار آن شده است.
ریسمانی نزدیک تر از رگ
این فیلم توسط دفتر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در بیروت تهیه شد و داستان آن براساس یک اتفاق واقعی در دل جنگ اسرائیل و لبنان روایت میشد. ریسمانی نزدیک تر از رگ با بازیگران لبنانی و به زبان عربی و در جنوب لبنان ساخته شد. این فیلم بارها از رسانه ملی پخش شده است.
خاک و مرجان
دومین فیلم اطیابی در خارج از کشور که در افغانستان جلوی دوربین رفت. این فیلم روایتی جدید از زندگی امروز افغانها با نگاه مدرنتری به جامعه افغان و طرز تفکر آنها است. خاک و مرجان به طور مستقیم به اثرات منفی جنگ نمیپردازد و تأثیرات منفی آن را در مشکلاتی که برای ورود به دنیای تازه در افغانستان وجود دارد خلاصه میکند.
تگزاس
داستان تگزاس اما متفاوت است. شنیدهها حاکی از آن است که چند سال پیش، مسعود اطیابی پروانه ساخت فیلمی با عنوان "رؤیای مارسل" را به تهیه کنندگی امیر پروین حسینی دریافت کرد که قرار بود در کشور برزیل جلویی دوربین رود. بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد و رؤیای مارسل با نام جدید "من سالوادور نیستم" توسط منوچهر هادی در برزیل جلوی دوربین رفت. اما اطیابی عزم خود را جزم نمود تا فیلمی در برزیل بسازد و نتیجهاش شد "تگزاس". فیلمی که با استقبال فراوان روبرو شد و قسمت دوم آن نیز ساخته شد. طی روزهای اخیر نیز پروانه ساخت تگزاس ۳ به کارگردانی اطیابی صادر شد.
مجید مجیدی با دو فیلم "بید مجنون" و "محمد (ص) "، ابراهیم حاتمی کیا با "از کرخه تا راین" و "خاکستر سبز" و مهران احمدی با "مصادره" و "سگ بند"، در رده بعدی فیلمسازانی هستند که در خارج از ایران فیلم ساختهاند.
تا کنون بیش از پنجاه فیلم ایرانی در خارج از کشور جلوی دور بین رفتهاند که برخی از مهمترین آنها میتوان به "دیدار در استانبول"، "آدم برفی"، "بازمانده"، "بهشت پنهان"، "مرد آفتابی"، "نقاب"، "کتاب قانون" و "عشق بدون مرز" اشاره کرد.
نظر شما