به گزارش خبرنگار ایمنا، میان درخشش محصولات آکادمی تیمهای اصفهانی در دهه ۸۰ توفیقات سپاهان و ذوب آهن در تکمیل ویترین افتخارات خود، نام یک اصفهانی دیگر هم بر سر زبانها افتاد. او اما نه در مستطیل سبز، بلکه روی صندلیهای سبز و مشکلی فولادشهر پا به عرصه به مربیگری گذاشت و در آن مقاماتی را فتح کرد که شاید آرزوی هر مربی ایرانی باشد.
ابراهیم زاده مربی که کارش را با دستیاری رسول کربکندی در ذوب آهن آغاز کرد و پس از آن راهی سپاهان شد تا کنار دست بوناچیچ بنشیند و با او، فینال لیگ قهرمان آسیا و جام باشگاههای جهان را تجربه کند. با پایان کار بوناچیچ در سپاهان، ابراهیم زاده بار دیگر به تیم همشهری و این بار به عنوان سرمربی پیوست. او با ذوب آهن نیز تا یک قدمی فتح لیگ قهرمانان پیش رفت و تا ثبت نخستین قهرمانی ذوب آهن در لیگ برتر، فاصله چندانی نداشت.
ابراهیم زاده پس از ذوب آهن تیمهای مختلفی از نفت و راه آهن تهران تا سپاهان و مس کرمان را تجربه کرد اما هیچگاه دوران طلایی ذوب آهن برایش تکرار نشد. حالا او به همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کرده و درست مثل تیمهایش، صبور و با حوصله منتظر موقعیتی طلایی است تا دوباره پا به عرصه مربیگری در فوتبال بگذارد. ابراهیم زاده گفت و گویی را با خبرنگار ایمنا انجام داده و به مرور خاطرات تلخ و شیرین پرداختهاست که قسمت اول آن را در ادامه میخوانید:
فوتبال دوستان ایرانی مدتها از شما خبری ندارند. قرنطینه چگونه میگذرد؟
اول از همه باید بگویم، امیدوارم شرایط فعلی که برای همه مردم جهان به خاطر کرونا به وجود آمده، بهتر شود. مردم بتوانند در آرامش خاصی زندگی و مسائل خود را حل کنند. این آرزوی من و هر انسان دیگری است.
این روزها اخبار فوتبال ایران و جهان را دنبال میکنید؟
تا موقعی که مسابقات تعطیل نبود، من همه اینها را پیگیر میشدم. الآن هم باز اخباری که میآید یا از این و آن میشنویم را دنبال میکنم.
در حال حاضر کار فوتبالی هم انجام میدهید؟
از زمانی که به اینجا آمدهام، با یک کلاب (باشگاه) که در این شهر وجود دارد همکاری میکنم و مربیانشان هر تمرینی را برای رده سنی مختلف بخواهند، کمکشان خواهم کرد.
به مربیگری در آمریکا فکر نمیکنید؟
اینجا شرایطم به شکلی است که دلم میخواهد در آرامش باشم. نمیخواهم مجدداً در فشار و استرس قرار بگیرم. فشارهای زیاد این کار خود به خود اذیت کننده است، بنابراین پیگیر نیستم.
تاکنون سه باشگاه ایرانی به فینال لیگ قهرمان آسیا با فرمت جدید آن رسیدهاند که در دو تیم از آنها، یعنی سپاهان و ذوب آهن تأثیر گذار بودید. با هزینههای تیمهای متمول عربی چه باید کرد تا در آسیا نتیجه بگیریم؟
به طور کلی برای موفقیت در هر کاری ابتدا بحث سازماندهی، مدیریت، تفکر و فلسفه را نیاز دارد. اگر به زمانهایی که تیمهای ذوب آهن و سپاهان به فینال آسیا رسیدند نگاه کنید، مشاهده خواهید کرد که برنامه ریزی، تفکرات و مدیریت سپاهان و ذوب آهن برای رسیدن به آن جایگاه شکل گرفته بود.
موضوع بعدی ابزار است؛ مثل مربیان و زمینهای تمرین که تمامی آنها در این دو باشگاه فراهم بود. همچنین همدلی و هماهنگیای که وجود داشت، همهی این مسائل برای رسیدن به موفقیت بود. وضعیت در سپاهان و ذوب آهن به گونهای بود که بازیکنان و مربیان بدون هیچ دغدغه و مشکلی در همه زمینههای مختلف، کار خود را انجام میدادند. بازیکنان در اختیار مربی بودند و مربی، با اختیارات کامل خود بر روی کار فنی متمرکز بود. اینها از مسائلی بود که باعث موفقیت این دو تیم شد. اگر به تیم پرسپولیس که به این مراحل رسید نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که این تیم هم از این قاعده مستثنی نبود و در برههای که توانست به طور مداوم در سطح خاصی حرکت کرد، موفق شد به این جایگاه برسد.
بحث سپاهان و ذوب آهن شد. در زمان حضور شما در ذوب آهن شعاری باب شد که "اصفهان، پایتخت فوتبال ایران" است. چه شد که چنین صحبتی به میان آمد؟
درباره اینکه چرا شعار پایتخت فوتبال ایران به وجود آمد باید بگویم وقتی به آن موقع نگاه کنیم، در چندین سال متمادی دو تیم در ردههای بالای جدول حضور داشتند. علاوه بر این در مسابقات آسیایی شرکت میکردند و چنین مقامهایی را به دست میآوردند. میدیدیم بسیاری از تیمهای آسیایی که آن سالها به ایران میآمدند، بازیهایشان در اصفهان برگزار میشد. همهی اینها مرهون زحماتی بود که تمام آن دو مجموعه انجام دادند.
ولی بعد از آن سپاهان و ذوب آهن خیلی افت کردند. چرا چنین اتفاقی افتاد؟
اگر نگاه کنید، مدیریتها عوض شدند. وقتی مدیریتها تغییر کرد، تفکرات کاری نیز تغییر یافت و اینها همه باعث یک سری افتهایی شد. حتی نحوه برخورد و استفاده از بازیکنها عوض، و همهی اینها باعث به وجود آمدن مشکلاتی شد. علت این افت به نظر من، تغییر تفکرات و فلسفهی مدیریتی باشگاهها بود.
پس شما خود باشگاههای اصفهانی را مقصر میدانید. خیلیها معتقدند نگاه مسئولان فوتبال به استقلال و پرسپولیس و تیمهای شهرستانی تغییر کرد!
وقتی بخواهیم این موارد را بررسی کنیم باید ببینیم که چرا ناگهان مدیریتها تغییر کرد و این مدیریتها از کجا دستور میگیرند! حرفهایی که در حال حاضر به عنوان یک مربی و کسی که تنها مسئولیتش کار فنی است این حرفها را بیان میکنم و به بخشهای دیگر آن فکر نمیکنم.
شما سابقه حضور در نیمکت تیم ملی در کنار امیر قلعهنویی را نیز دارید. نظرتان درباره وضعیت تیم ملی چیست؟ خیلیها به انتخاب اسکوچیچ نقد دارند. نظر شما چیست؟
اینکه ما از کیروش به ویلموتس و مجدد به آقای اسکوچیچ میرسیم، باز لازم است نگاه کنیم که تفکرات مدیریتی خود جامعه فوتبال بر روی چه زمینههایی فکر میکند و جلو میرود، اما آن شناختی که از آقای اسکوچیچ دارم، چه موقعی که ذوب آهن بودم و چه در بازیهای آسیایی تیمهای ایشان را شکست دادهایم. در بازیهای لیگ قهرمانان آسیا توانستیم النصر که به نظر آن موقع ایشان به عنوان دستیار در آن حضور داشتند را ببریم. زمانی هم که در ملوان بودند، با ذوب آهن، نفت و راه آهن موفق شدم تیمهای ایشان را شکست دهم. این چیزی است که شخصاً تجربه کردهام اما اینکه چگونه نگاهشان به سمت و سویی میرود که آقای اسکوچیچ را برای تیم ملی انتخاب کنند، دقیقاً سوالی است که باید از خود مدیران سوال شود (باخنده). حالا ممکن است بحث مالی و یا اینکه صرفاً مربی تیم ملی ایرانی نباشد مطرح بوده باشد.
خیلی وقتها دیدهایم مربیانی با رزومه بسیار پایینتر از شما بر نیمکت تیمهای بزرگی مینشینند. فکر نمیکنید با این همه افتخار و تجربه، منصور ابراهیم زاده بعد از نتیجه گرفتن در ذوب آهن باید به تیم بزرگی میرفت؟
ببینید فسلفه کاری من به گونهای است که دوست دارم هر جایی که میروم علاوه بر بحث کار، آموزش هم بدهم. همیشه تیمهایی که با آنها کار کردهام، نیم فصل دوم یا سال دوم بهتر از نیم فصل و سال نخست بودهاند. زمانی که بعد از ذوب آهن به نفت تهران رفتم، نفت تیمی بود که سال قبل آن در معرض سقوط قرارداشت و با حمایتهایی که از آقای فرکی انجام دادند در لیگ ماندگار شده بود. زمانی که به آنجا رفتم، برخی از بچهها را کاملاً تغییر داده بودیم و بعضی از بچههای جوانتر را نیز به خدمت گرفتهبودیم. مسلم بود که این تغییر سال بعد تاثیرهای خود را میگذارد. همان سال هم با رده پنجمی لیگ را تمام کردیم و اگر بازی آخر مقابل فولاد خوزستان را به جای تساوی برده بودیم، میتوانستیم ما تیم چهارم باشیم و به لیگ قهرمانان آسیا برویم.
سال بعد به دلایل خاصی که وجود داشت مجبور شدم از این تیم جدا شوم. اگر یادتان باشد همان سالی که به نفت رفتهبودم، آقای گل محمدی در پرسپولیس بودند و سال بعد به نفت آمدند. بچههایی مثل وریا غفوری از همین مجموعه بودند و همان نیم فصل برای تقویت تیممان، پیگیر بودیم تا وحید امیری را از نفت مسجد سلیمان و رسول نویدکیا را از نفت آبادان بیاوریم، اما شرایط آنها ویژه بود و گفتند سال بعد میآیند. یعنی میخواهم بگویم همین کسانی که قصد داشتیم جذب کنیم، سال بعد به نفت آمدند و در رده بالای جدول هم قرار گرفتند
. البته این حرفی را که میزنم نمیخواهم هیچیک از زحمات آقای گل محمدی و مجتبی حسینی را در آن تیم نادیده بگیرم. بلکه میخواهم بگویم نفت تهران سازمان خوبی داشت. آن سازمان خیلی به جلو رفتن تیم کمک میکرد. با وجود اینکه قراردادهای زیادی را با بچهها نمیبست، اما آن را سر موقع و گاهاً پیش از پایان فصل پرداخت میکرد، اما شما میبینید زمانی که به مشکلات مالی برخوردند، دیگر اسمی از نفت تهران نمیبینیم.
در همان زمان آقای رویانیان پرسپولیس بود و همه جا پخش کردهبود که ابراهیم زاده فصل آینده به پرسپولیس میآید. حتی در نظرسنجیها بیشتر از سایر مربیها رأی آورده بودم. این صحبتها باعث شده بود نفت تهرانیها بگویند ابراهیم زاده به پرسپولیس میرود و آقای گل محمدی را آوردند.
بعد به راه آهن رفتم و آنجا هم با جوانانی مثل علیپور، رامین رضائیان و مهدی زاده ذوب آهن کار کردیم. اگر نگاه این تیم در حالی که میتوانست سال بعد یک سطح بالاتر بیاید، مالکاش آقای زنجانی دستگیر شد و به سمت نابودی پیش رفت. بر اساس فلسفهای که دنبال میکنم، نیاز به زمان دارم تا بتوانم افراد را رشد بدهم. اما متأسفانه در ایران برای شرایط حال و مقطعی فکر میکنند و آینده سازی کمتر رخ میدهد.
به پیشنهاد پرسپولیس اشاره کردید. آقای رویانیان در این باره صحبتی با شما انجام داد؟
بله، همان موقعی که در نفت بودم، با من صحبت داشتند. حتی یادم هست سفر کربلا بودم و شماره پسرخاله من که در این سفر همراهم بود را پیدا کرده و از آن طریق با من تماس گرفتند. در جوابشان گفتم گه فعلاً تا زمانی که به ایران باز نگردم، دربارهی این مسئله صحبت نمیکنم و بعداً حرف بزنیم. پس از آن هم اتفاقاتی که همه میدانند افتاد. اگر از آقای رویانیان هم سوال کنید، همین را برای شما خواهند گفت.
گفتوگو از: سروش فدایی _ خبرنگار سرویس ورزش ایمنا
نظر شما