به گزارش خبرنگار ایمنا، شمس لنگرودی، شاعر، پژوهشگر و مورخ ادبی شامگاه گذشته _۲۸ اردیبهشت_ در گفت و گوی اینستاگرامی خود با آرش نورآقایی که با موضوع "تأثیر ادبیات ایران بر جهان" برگزار شده بود، اظهار کرد: تحرکات جغرافیایی عامل اصلی تعامل فرهنگی بوده است، ادبیات ما همیشه به زبانهای دیگر ترجمه شده، اما تأثیری که فعلاً در خصوص آن صحبت میکنیم یعنی "تأثیر ادبیات معاصر ایران بر جهان" از دوره صفویه به این سو اتفاق افتاده است.
وی افزود: اروپاییان صرفاً برای مسائل استعماری وارد ایران نمیشدند، برخی تجار اروپایی که میدیدند مردم ایران به تعدادی از شعرا علاقمند هستند، برای اولینبار شروع به ترجمه شعرهای فارسی به زبانهای اروپایی کردند.
این مورخ ادبی ادامه داد: شاعرانی که اشعارشان در آن زمان بیش از سایرین ترجمه شد سعدی، عطار، خیام و جامی بودند، اما همه آنها در اروپا مورد استقبال قرار نگرفتند؛ مهمترین شاعری که مورد استقبال اروپاییان قرار گرفت "سعدی" بود.
لنگرودی با اشاره به نفوذ سعدی در ادبیات جهان گفت: نفوذ او چنان بود که در انقلاب و ادبیات فرانسه نقش داشته است؛ در رنسانس کتابهای نثر سعدی چنان بر انقلابیها تأثیر گذاشته بود که افراد سیاسی نام کودکان خود را سعدی میگذاشتند، در واقع همانگونه که در حال حاضر، ما تحت تأثیر حوزههای فرهنگی و هنری غرب هستیم در گذشته تأثیر شاعران ما چنان بود که رمانتیکها و بعدها سوررئالیستها افتخار میکردند که نام کتاب خود را برای مثال گلهای سعدی بگذارند.
وی اضافه کرد: آراگون که یکی از بنیانگذاران سوررئالیسم است، در شعر خود با نام چشمان السا، از جامی و سعدی نام میبرد. علاوه بر این تأثیر خیام در انگلیس به حدی زیاد است که برخی از اشعارش در آنجا تبدیل به ضربالمثل شده است.
این مورخ ادبی با بیان اینکه این تأثیرگذاری دوطرفه بوده است، خاطرنشان کرد: البته ما نیز تحت تأثیر ادبیات جهان قرار داریم، با این تفاوت که در روزگاران گذشته این ما بودیم که تأثیر میگذاشتیم اما در حال حاضر آنها هستند که تأثیر میگذارند.
این مورخ ادبی با بیان اینکه تأثیرگذاری شاعران متفاوت بوده است، توضیح داد: در میان توده مردم سعدی، جامی و عطار نیشابوری بیش از دیگر شاعران تأثیر گذاشتند، اما کسانی که اهل تفکر بودند از شاعران متفکری چون حافظ و خیام تأثیر میپذیرفتند.
لنگرودی ادامه داد: کیفیت ترجمه در معرفی شاعران بسیار تأثیر داشته است اگر ترجمه به درستی صورت گیرد، اثر ادبی بسیار مطرح خواهد شد برای مثال ترجمه به موقع و درست بوف کور صادق هدایت باعث شد که این کتاب بسیار شناخته شود.
وی با بیان اینکه "خیام، حافظ، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد جهان را پوچ میدیدند اما به دنبال راهی برای قابلتحمل کردن آن بودند"، تصریح کرد: اساس فکر خیام و حافظ را این جمله که "کار جهان هیچ در هیچ است" تشکیل میداد. در واقع هر دو از پوچی جهان صحبت کرده و میگفتند خوش باشید، اما تفاوتی بسیار جدی داشتند و آن این بود که خیام از پوچی زندگی رنج میبرد در حالی که حافظ اینگونه نبوده است.
این مورخ ادبی با بیان اینکه "ادبیات و هنر یک کار روانی تماموقت است"، افزود: روش آموزش ادبیات کهن ایران در مدارس، دانشگاه و حتی تلویزیون درست نیست، در خصوص اینکه چرا ادبیات ما امروزه در جهان مطرح نیست باید بگویم که همه شاعران ما یا در زندان و یا ممنوعالقلم بودند برای مثال صادق هدایت نتوانست بوف کور را در ایران چاپ کند و آن را به تعداد محدود در هندوستان چاپ و میان دوستان خود منتشر کرد، چنین فردی وقتی وارد فرانسه شد روزنامهها تیتر زدند که بزرگترین نویسنده سوررئالیست جهان وارد پاریس شد، حال آنکه او به دلیل فلاکت جامعه خود خودکشی کرد.
لنگرودی خاطرنشان کرد: ادبیات ما زمانی برنده جایزه نوبل میشود که فضای باز و رقابتهای سالم و بدون سانسوری در جامعه شکل گیرد که بر اساس آن اهالی ادبیات یکدیگر را تشویق، تکمیل و تقویت کنند؛ باید بدانیم که ادبیات و فرهنگ ما جهانی است اما به صورت بالقوه نه بالفعل، خودمان باید بلند شده و برای خودکاری کنیم.
نظر شما