به گزارش خبرنگار ایمنا، زندگی شهری در طول تاریخ دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده است، اما میزان تغییرات در سبک زندگی شهرنشینان طی دهههای گذشته نسبت به قبل بیشتر بوده است، تغییر در سبک زندگی ساکنان شهر هم پیوند با تغییراتی در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و به خصوص اقتصادی ایجاد میشود.
تصمیم این تغییرات که توسط برنامه ریزان و مدیران عمدتاً در سطوحی بالاتر از مقیاس شهری گرفته میشود، ساختارها و چهارچوب شهرها را متحول و آنها را با مسائلی مواجه میکند که تا قبل از آن وجود نداشته است، به عبارتی تصمیماتی که در سطح کلان و در یک بازه زمانی مشخص گرفته و اجرا میشود، تغییرات مثبت و منفی زیادی در محیط شهری بر جای میگذارد و از این رو به برخی از این رویدادها انقلاب گفته میشود.
این تغییر ممکن است در بخش مشخصی از ساختار یک شهر ایجاد شود، اما به دلیل اثرگذاری بالا سایر ابعاد دیگر آن را نیز متحول کند تا جایی که همگام نشدن با این تغییرات موجب نوعی ناهماهنگی بین حوزههای مختلف شهر شود و چنانچه این ناهماهنگی در ساختارهای شهری بیشتر از حد باشد، مدیران با چالشی جدی برای اداره شهر مواجه شوند.
«امیر حسین شبانی» دکترای شهرسازی از سه انقلاب جدید در دوره معاصر نام می برد و میگوید: سه انقلاب فناورانه، اجتماعی و فرهنگی و گردشگری همزمان با تغییر شیوههایی در مدیریت شهری است و این تأثیرات را میتوانیم در طول تاریخ ببینیم.
وی با اشاره به انقلاب صنعتی، میافزاید: زمانی که انقلاب صنعتی رخ داد و اقتصاد شهرها به سمت صنعتی شدن پیش رفت، مدیریت شهر نیز مجبور شد تا همگام با این تغییرات خودش را به سمت یک نظام متناسب با ویژگیهای صنعتی پیش ببرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: در زمان انقلاب صنعتی، موضوع تامین مسکن برای اقشار کارگر جدی و نیاز به مسکن نیازی اساسی شد، مدیریت شهری نیز مجبور شد تا با توجه به اقتضائاتی که پیش آمده بود، موضوع مسکن را در اولویت قرار دهد.
شبانی عنوان میکند: وجود کیفیتهای پایین از نظر استانداردهای بهداشتی در محلات کارگر نشین بعد از انقلاب صنعتی، مدیریتها را بر آن داشت تا خود را با تغییرات همگام کنند و ایدههایی مثل تولید انبوه مسکن، استاندارد سازیهای مسکن و مسائلی از این دست را مورد توجه قرار دهند.
وی ادامه میدهد: طی چند دهه گذشته و بعد از آنکه ما با عصر اطلاعات، انقلاب فناوری آی تی و دیجیتال روبرو شدیم، به دلیل اینکه زیرساختهای لازم برای استفاده از این فناوریها باید در شهرها مهیا میشد، مدیریتهای شهری با سرعتهای مختلفی شروع به همگام شدن با چنین انقلاب جدیدی کردند تا از نظر فناورانه بتوانند از ظرفیتهای آن استفاده کنند.
پیدایش کلانشهرهای جهانی
این دکترای شهرسازی با بیان اینکه این اتفاق با پیدایش کلانشهرهای جهانی همزمان شد، بیان میدارد: این کلانشهرها مقیاس شهری را از آنچه که قبلاً میشناختیم فراتر بردند و با مجموعههای چند ده میلیونی در شهرهایی مواجه شدیم که تجمع سرمایه، کارکردهای اقتصادی متعدد و تجمع اطلاعات در آنها وجود داشت، بنابراین نیاز بود که مدیریت شهری همگام با شکل جدید تعهدات فناورانه و اقتصادی، خود را بهنگام کند.
شبانی میافزاید: در کشورهای توسعه یافته این اتفاق زودتر انجام شد و مدیریتهای شهری این کشورها سعی کردند از قرن بیستم به ویژگیها و اقتضائات شهرهای خود پاسخ بدهند، مدیران در کشورهای در حال توسعه نه به همان روش کشورهای توسعه یافته بلکه در یک مقیاس بومیتر، موضوع شکل گیری کلانشهرها، چالشهای کلانشهرها و تجمع جمعیت شهری شدن را داشته و دنبال کردهاند.
وی تصریح میکند: میزان همگام شدن مدیریت شهری با این تغییرات موضوعی است که باید در شهرها و کشورهای مختلف و در بسترهای اجتماعی و سیاسی متفاوت بررسی شود، امروزه بهنگام کردن نظامهای مدیریت شهری با تغییرات فناورانه به دلیل فضای جهانی امکانپذیرتر است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر این که دوره ما با دوره انقلاب صنعتی متفاوت است، ادامه میدهد: در صورتی که ارادهای برای انجام این کار وجود داشته باشد، امروزه فضای حاکم بر مدیریت جهانی آمادگیهای بیشتری دارد زیرا سطح ارتباطات و اطلاعات هر لحظه در دنیای امروزی مقیاس جهانشمولتری به خود گرفته و حجم این اطلاعات بسیار زیاد است.
شبانی با بیان این که تعریف ما از هوشمندسازی شهرها و استفاده از فناوریهای هوشمند اهمیت زیادی دارد، میگوید: فناوری و دانش فنی که ما در کشورمان از نظامهای هوشمند شهری داریم، بخشی از آن بومی سازی شده و بخشی دیگر نیز فناوریهای وارداتی است.
لزوم همگامی ظرفیتهای فناورانه و مدیریت شهری
وی تاکید میکند: با توجه به شرایط خاص به وجود آمده و شیوع ویروس کرونا در شهرها، ما باید به این موضوع باور پیدا کنیم که تا جای ممکن سیستمهای مدیریت شهری را از نظامهای سنتی مدیریتی جدا کنیم، زیرا این نظامهای سنتی مدیریتی یک نظام متمرکز سلسله مراتبی با تحرکات بسیار پایین و تغییرات بدیهی است.
این استاد دانشگاه بیان میکند: باید کلیت ساختار شهری را تا آنجایی که میتوانیم و با توجه به شرایط پیش آمده به سمت تغییر ساختار مدیریتی پیش ببریم که میتواند استفاده از فناوریهای هوشمند را برای ما کارآمدتر کند.
شبانی اظهار میکند: استفاده کردن از سیستمهای جدید مدیریتی در قالب فناوریهای هوشمندسازی شهری نمیتواند با ساختارهای سنتی مدیریت در کنار یکدیگر جمع شود و ما نیاز داریم علاوه بر ارتقای ظرفیتهای فناورانه، ظرفیت مدیریت شهری را نیز همگام با آن تغییر دهیم؛ در غیر این صورت به سمت نگاههای جزئی، فرعی و بخشی در استفاده از فناوریهای هوشمند میرویم.
وی میگوید: تغییر در نظام مدیریتی در کنار استفاده حداکثری از نظامهای هوشمند بهترین گزینه است، این گزینههای هوشمندسازی از سطح کلان مدیریت شهری تا سطح خرد (استفاده از سیستم آنلاین خرید، سیستمهای خرید پروانه ساختمانی و نظام شهرسازی الکترونیک) جریان پیدا میکند.
این دکترای شهرسازی تاکید میکند: نبود تغییری اساسی در نگاه استراتژیک مدیریت شهری و نبود تغییر در ساختار مدیریت برای همگام شدن با آن فناوریها موجب میشود نتوانیم از ظرفیتهای هوشمندسازی استفاده کامل را ببریم.
نظر شما