پاسخ به ابهاماتی درباره خیام

هر یک از شاعران و نویسندگان بزرگ می توانند منتقل کننده جریان عظیمی از معلومات و آگاهی های بشری و فکر باشند، حکیم عمر خیام از جمله شاعرانی است که به خوبی چنین نقشی را ایفا کرده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، غیاث‌الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیامی مشهور به" خیام " فیلسوف، ریاضیدان، منجم و شاعر ایرانی است که در سال ۴۳۹ هجری در نیشابور متولد شد. هیچیک از معاصران خیام او را شاعر ندانسته و بیشتر با نام حکیم از او یاد کرده‌اند. یافتن جایگاه و عنوانی خاص برای او بسیار دشوار است، چراکه بر بسیاری از علوم زمانه خود از جمله فلسفه، ستاره شناسی و ریاضی مسلط بوده است تا جایی که او را "حجه الحق" نامیدند. به لحاظ اندیشه جایگاه او را باید میان فلاسفه و متکلمان قرن پنجم جست و جو کرد، او نسبت به متکلمان، دیدگاه انتقادی داشته است و با فلسفه یونان آشنایی داشت. وی در رباعیات خود حد اعلای مفاهیم، معانی و مضامین بلند و بکر فلسفی را به کار برده است. صادق هدایت در خصوص اشعار او گفته است: " گویا ترانه‌های خیام در زمان زیستنش به دلیل خشک‌مغزی مردم پنهان بوده و دسته‌بندی نشده و تنها در میان برخی از دوستان یکرنگ و صمیمی او شهرت داشته است". ۲۸ اردیبهشت در تقویم رسمی، روز بزرگداشت این شاعر حکیم نام گرفته است.

در خصوص این حکیم با علی‌اصغر باباصفری، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان گفت و گویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

-خیام در فقه، تفسیر، فلسفه، حکمت و خصوصاً ریاضیات و جبر دستی داشته است، چه چیزی باعث شده است که امروزه او را شاعر و نه دانشمند خطاب کنیم؟

همانطور که اشاره کردید خیام به عنوان "حکیم" شناخته شده است، واژه حکیم در فرهنگ ایرانی بسیار پرمعنا و مفهوم بوده و پیشینه‌ای خاص دارد. در واقع زمانی که در فرهنگ ما به کسی حکیم اطلاق می‌شود، یعنی او کسی است که جامع بسیاری از علوم است. بُعد علمی خیام تا قرن ۱۹ میلادی بر بُعد شاعری او غلبه داشته است؛ اما اینکه چرا امروزه او را بیشتر به عنوان یک شاعر و نه فیلسوف، ریاضیدان، منجم و یا… می‌شناسیم به این دلیل است که در قرن ۱۹ میلادی یک شاعر انگلیسی به نام فیتزجرالد برای نخستین‌بار رباعیات خیام را به زبان انگلیسی ترجمه کرد. ترجمه او از رباعیات خیام موفق بود و به سرعت مورد استقبال انگلیسی زبانان قرار گرفت و از طریق زبان انگلیسی به سایر زبان‌های اروپایی نیز راه پیدا کرد و سایر کشورهای اروپایی نیز با رباعیات او آشنا شده و در فرهنگ خود از آن استفاده کردند. در واقع از زمانی که این کار صورت گرفت بُعد شاعری خیام بیشتر مطرح شد. البته در صحت انتصاب بسیاری از رباعیات که به نام خیام شهرت یافته و در دیوان او چاپ شده است تردید جدی وجود دارد؛ حتی برخی معتقدند که وی حداکثر ۲۰ رباعی بیشتر ندارد. به هرحال در طول تاریخ تعداد بسیاری از رباعیات را در برخی از نسخه‌های خطی، جُنگ‌ها و متون ادبی به نام خیام ثبت کرده‌اند که از آن او نیست.

-چه عواملی منجر به انتصاب اشعاری جعلی به نام یک شاعر می‌شود و چگونه می‌توان در چنین مواردی اشعار جعلی را تشخیص داد؟

عوامل مختلفی باعث می‌شود که شعری به نام یک شاعر جا افتاده و مشهور شود؛ در قدیم که وسایل چاپ و تکثیر وجود نداشته است قدما مجبور به نسخه‌برداری خطی از آثار علما و شاعران بودند؛ برخی از کاتبان با این کار به تدریج صاحب ذوق می‌شدند و ذوق فردی خود را نیز در اشعار دخالت می‌دادند. بسیاری از تغییراتی که در نسخه‌های خطی می‌بینیم ناشی از دخل و تصرف همین کاتبان است. برخی از آنها هنگامی که شعری را می‌پسندیدند اما گوینده آن ناشناس بوده است، آن را با نام خیام که به عنوان یک دانشمند، شناخته شده و معتبر بود جا می‌زدند. باید توجه داشت که گویندگان بسیاری از اشعار که در دیوان‌های شاعران آمده، ناشناخته است. اگر دقت کنید در روزگار حاضر نیز این مساله را مشاهده می‌کنیم، مثلاً در فضای مجازی برخی از اشعار با نام مولانا، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، اخوان ثالث و… منتشر می‌شود در حالی که سروده این شاعران نیست؛ در واقع افرادی وجود دارند که برای شنیده شدن اشعار خود آنها را با نام شاعری شناخته شده منتشر می‌کنند. در خصوص اینکه چه راهی برای تشخیص چنین اشعاری وجود دارد؛ باید بگویم که لازم است افراد صاحب‌نظر و متخصص، نسخه‌های خطی را بررسی کرده، سبک شعر شاعر را واکاوی کنند و با توجه به مؤلفه‌های سبک شناسی معلوم گردانند که شعر متعلق به شاعر است یا خیر، البته این کار وقت‌گیر است.

-نگاه خیام به دنیا، مرگ، شادی و لذت چیست؟

در فرهنگ ما نوعی تفکر به نام " تفکر خیامی" رایج است، مبنای این تفکر بی اعتباری دنیا و بی حاصلی آن و غنیمت شمردن دم یا لحظه حال است. خیام زمانی که می‌بیند فرجام آدمی مرگ است؛ انسان را دعوت می‌کند تا از لحظه‌ای که در آن قرار دارد استفاده کند. بحث مرگ نیز یکی از مسائلی است که در تفکر خیام مطرح شده است؛ اینها همه ناشی از نگاه حکیمانه خیام به جهان هستی است که بی تأثیر از فلاسفه یونانی چون اپیکور، کلبیان و رواقیان نبوده است. در اشعار خیام نگاه اپیکوری به جهان و مسائل آن دیده می‌شود و یکی از دلایل اینکه رباعیات او در فرهنگ جهان بسیار طرفدار دارد همین نوع تفکر وی نسبت به جهان است.

-خیام شاگرد ابن سینا بود؟

خیام ظاهراً شاگرد مستقیم ابن سینا نبوده است، اما قطعاً از آثار او بهره‌مند شده است، او را می‌توان شاگرد معنوی یا با واسطه این سینا قلمداد کرد.

-پیام خیام چیست؟

پیام خیام که در رباعیات او نهفته، بی اعتباری جهان و تکیه نکردن بر آن است. خیام معتقد بود زندگی انسان "هستی میان دو نیستی" است و این هستی که میان دو نیستی گذشته و آینده قرار دارد، را باید غنیمت شمرد. نگرش خیام به جهان، نگرش یک فیلسوف است، درواقع او از سر حکمت و با دید ریاضی به جهان نگاه می‌کند؛ چنین نگاهی جهان را گذرا دیده و لحظه حال را ارزشمند می‌پندارد. او به همه آدمیان هشدار می‌دهد که باید قدر لحظه‌ای که در آن قرار دارند را بدانند.

گفتگو از: صدیقه کهیانی - خبرنگار ایمنا

کد خبر 424123

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.