به گزارش خبرنگار ایمنا، ژانر تریلر به داستانی گفته میشود که ماجرایی هیجانانگیز و معمایی داشته باشد، چنین داستانی اغلب با ژانر جنایی و جاسوسی نیز ترکیب میشود. در واقع این سبک از داستان نویسی نوعی ادبیات عامه پسند و محبوب است که در آن مخاطب با معمایی رو به رو خواهد بود که برای حل آن ناخودآگاه باید از قوه تخیل خود استفاده کرده و پیش از موعد برای حل معما قصه پردازی کند.
سبک تریلر انواع مختلفی دارد که یک نمونه از آن تریلر پلیسی است. چنین داستانهایی غالباً بر این اساس عمل میکنند که شواهد سطحی و متقاعد کننده در نهایت بیربط بودهاند. این سبک از داستان نه بر جزئیات وحشتناک جرم که بر معمای حل نشده آن متمرکز میشود برای مثال داستانهای تریلری که بر نحوه قتل و جزئیات آن متمرکز شود، بسیار نادر است و در بیشتر داستانهای این ژانر قربانی با برخورد شئ به سر، ضربات چاقو یا مسموم شدن به قتل رسیده است و مابقی داستان بر روی راز پنهان چنین جرمی خواهد چرخید.
برخی از عناصر سنتی این نوع سبک عبارتند از: جنایتی بینقص، مضنونی که شواهد ظاهری همه برعلیه او هستند، مجرم واقعی، کارآگاه یا پلیسی حرفهای و شرایط پیش بینی نشدهای که به مرور در داستان رخ داده و خواننده را متحیر میکنند. ادگار آلنپو، شاعر و نویسنده آمریکایی با نوشتن داستان "قتلهای خیابان مورگ" کارآگاه دوپین را خلق کرد؛ این شخصیت مورد توجه دیگر نویسندگان نیز قرار گرفت و کمکم "سبک پلیسی" یا "ادبیات سیاه" شکل گرفت.
اما واقعیت امر این است که آلنپو را صرفاً باید کاشف این سبک دانست نه خالق آن، "بوآلو نارسژاک" اینگونه به این مساله اشاره میکند: "به نظر میرسد که رمان پلیسی در دورانی به نسبت جدید، بهتدریج ساخته شده باشد. اما این ظاهر قضیه است. مکانیسم منطقی که رمان پلیسی به کار میگیرد، با خود انسان همسال است، اما این مکانیسمها چون از آغاز زمان کار میکردند، کسی متوجه آنها نشد. بشر ابتدایی که چرخ، قلاب و اهرم را اختراع کرد، نمیدانست که درست میاندیشد. باید منتظر ارسطو میشدیم تا صاحب منطق بشویم. باید دکارت میآمد تا روش داشته باشیم و سرانجام باید کلو برنار میرسید تا شناختشناسی را به ما بیاموزد. تاریخی برای ذهن و اندیشه وجود ندارد و رمان پلیسی به گونهای که میشناسیم در برابر چشمان ما ظاهر میشود. درست به همان صورت که روانکاوی، که آن نیز عمری به قدمت انسان دارد، وقتی به صورتی پویا به عناصرش تجزیه و بار دیگر بازسازی شد، ظاهر گردید".
داستان پلیسی، بافتی مرموز دارد و درون مایه اصلی آن را معمولاً "جست جو"، تشکیل میدهد. در این ژانر از داستان نویسی، عدالت اجتماعی مورد سوال قرار میگیرد و مجرمان و قانون شکنان در کشمکشی همیشگی مقابل یکدیگر میایستند.
انگیزه و هدف نهایی قهرمان داستانهای پلیسی چیزی جز عدالت نخواهد بود. او هرچند میداند که تلاشی که صرف میکند شاید تنها به رفع بخش کوچکی از بی عدالتیهای جامعه بینجامد، اما همچنان به راه خود ادامه داده و مقابل ظلم ایستادگی میکند.
بهترین، شناخته شده ترین و زیرکترین کارآگاه داستانی شرلوک هلمز است که به همراه دوست خود، دکتر واتسون به حل معماهای دشوار میپردازد. شیوه حل مساله و شناسایی هلمز بسیار جذاب است به گونهای که هر خوانندهای را مجذوب و متحیر میسازد. درباره این کارآگاه که نخستین بار توسط سر آرتور کانن دویل ساخته شد، چهار رمان و ۵۶ داستان کوتاه نوشته شده است.
اگر بخواهیم در خصوص تاریخچه این سبک در ایران بگوییم باید اشارهای به کتاب، "صد سال داستاننویسی ایران" از حسن میرعابدین داشته باشیم، وی در این کتاب گفته است:،: در ادبیات پیشرو معاصر، جز در مواردی معدود با آثار پلیسی به معنای متداول آن روبرو نیستیم، بلکه به داستانهایی برمیخوریم که صناعت داستان پلیسی در آن به منظوری پژوهشی، و برای ایجاد شک در باورهای تثبیت و به کار گرفته شده است. بوف کور صادق هدایت تلفیقی هنرمندانه از هیجان داستان پلیسی با کابوسهای تاریخی یک ملت است".
عابدینی داستانهای دیگری مانند رقص مرگ، خائن، چشمهایش و میرزا را نیز نمونههای دیگری از الگوی داستان پلیسی ایرانی با درون مایه جست جو میداند. او معتقد است: "در دهه چهل و پنجاه با حضور چهرههای جدیدی چون صادق چوبک و با آثاری چون «تنگسیر» و «سنگ صبور»، رمان «شراب خام» و مجموعه داستان «دیدار در هند» از اسماعیل فصیح، داستان «پوکر روباز» از غ. داوودی، داستان «با نارنج و ترنج بر شاخ سیب» از غزاله علیزاده و داستان «به خدا که میکشم هرکس که کشتم» از بهرام حیدری، نمونههای جدیدتر از داستانهای پلیسی خلق شد".
رمان «ملکوت» از بهرام صادقی و تعدادی از داستانهای «سنگر و قمقمههای خالی» و داستان «شب شک» و «مردی با کراوات سرخ» از هوشنگ گلشیری و همچنین داستان بلند «انسان، جنایت احتمال» از نادر ابراهیمی، راه را برای پختهتر شدن این سبک در ایران گشود. قاسم هاشمینژاد با رمان «فیل در تاریکی» که در سال ۱۳۵۸ منتشر شد، اولین رمان پلیسی نسبتاً کامل را نوشت. در همین سالها «اسماعیل فصیح» که در بسیاری از آثارش جست جو و راز و معمای پلیسی وجود داشت، «درد سیاوش» را منتشر کرد.
در ادامه با برخی از برترین داستانهای تریلر پلیسی آشنا خواهید شد:
-جنایت از دست رفته اثر آگاتا کریسی
کتاب جنایت از یاد رفته، رمانی به نویسندگی آگاتا کریستی است که نخستین بار در سال ۱۹۷۶ انتشار یافت. کریستی نویسندهای انگلیسی است که به دلیل داستانهای معمایی و جناییاش شناخته شده است. در این داستان اندکی پس از این که گواندا به خانهی جدیدش آمد، اتفاقات عجیب و غریبی به وقوع میپیوندد. او علیرغم تلاش برای نوسازی و مدرن کردن این خانه، تنها دریافت که هر تغییر جدیدی که میخواست در این خانه انجام دهد، به گونهای قبلاً در آن صورت گرفته بوده است. سپس خانم مارپل وارد این ماجرا میشود و در مییابد که معمایی حل نشده از یک قتل در پشت پردهی این اتفاقات قرار دارد. اما حتی خانم مارپل نیز تصورش را نمیکند که قاتل، دوباره دست به کار خواهد شد.
-جنایات و مکافات اثر فئودور داستایوسکی
رمان بزرگ و فوقالعاده جنایت و مکافات با عنوان انگلیسی Crime and Punishment اثری ماندگار از فئودور داستایفسکی است که مهری آهی آن را از روسی ترجمه کرده است. این زمان یکی از هزار و یک کتابی است که هر کس پیش از مرگ باید آن را بخواند. جنایات و مکافات داستان دانشجویی فقیر به نام رادیون رومانویچ راسکولنیکوف است؛ جوانی ۲۳ ساله، فوقالعاده باهوش و توانمند که دچار پوچی شده است. او به دلیل نیاز شدید به پول تصمیم میگیرد پیرزنی رباخوار را کشته و اموال او را تصاحب کند. راسکولنیکوف با تبری به خانه پیرزن میرود. بعد از کشتن او، با خواهر پیرزن روبرو میشود….
-سکوت برهها اثر توماس هریس
سکوت برهها که از روی آن فیلمی نیز ساخته شده است از جمله کتابهای این سبک محسوب میشود. داستان آن به این شرح است که کلاریس استارلینگ که هنوز در حال گذراندن سالهای آموزشی خود و عضوی از یگان علوم رفتاری در دایرهی رسیدگی به جرایم است، برای انجام وظیفه در یکی از خونینترین و عجیبترین پروندههای تاریخ افبیآی، فراخوانده میشود. از کلاریس خواسته میشود تا با با هانیبال لکتر مکالمهای داشته باشد؛ کسی که سابقا روانشناس بوده و اکنون در یک آسایشگاه روانی فوق امنیتی نگهداری میشود.
-کتاب عبور از خط قرمز، قاتل در جستجوی عدالت اثر جیمز پترسون
این کتاب داستان جنایی و غیر معمولی دارد، به صورتیکه خواننده با هر دو شخصیت منفی و مثبت رمان ماجرا همراه شده و همزاد پنداری میکند. «الکس کراس» کاراگاه کار بلد داستانهای جیمز پترسون در جستجوی قاتلی با قتلهایی عجیب است. او در پی یافتن قاتلی است که مقتولّهای جنایتکار و متجاوز دارد. قاتل داستان، خواهان اجرای عدالت است ولی به جای مراجع قضائی، خودش قصد مجازات مجرمان را دارد.
-درنده باسکرویل اثر آرتور کانن دویل
درنده باسکرویل سومین داستان بلند شرلوک هولمز محسوب میشود. در این داستان سر چارلز باسکرویل یکی از افراد سرشناس دارتمور به طرز مشکوکی میمیرد. افراد محلی مرگ او را به یکی از داستانهای خرافی نسبت میدهند که به نظر آنها سگ تازی غول پیکری با ظاهر ترسناک او را کشته است. وارث سر چارلز، سر هنری باسکرویل از آمریکای شمالی به انگلستان میآید ولی دکتر مورتیمر دوست سر چارلز و همسایهٔ او نگران آن است که آن داستانهای ترسناک سر هنری نیز بیاید، بنابراین میخواهد او را از آنجا دور سازد. به همین دلیل نزد شرلوک هولمز در لندن رفته و داستان را برای او تعریف میکند.
نظر شما