به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس ترجمه یک مقاله، از هر یک از حوادث و مصیبتها، تجربههایی به دست میآید که ارزش دارد مردم در مورد آنها تأمل و تفکر کنند تا تجربههای خود را به منظور حفظ حیات و تداوم آن، تعمیق بخشند؛ چراکه پیشرفت بشر، عمدتاً، محصول مقابله با مشکلاتی است که به صورت جمعی رخ داده و انسانها به تجمیع توان خود برای یافتن راه حلها و بهبود روشها و کاهش پی آمدهای ناگوار و جلوگیری از تکرار آنها، همت گماشتهاند؛ به عنوان نمونه اگر بیماریها بروز نمیکرد، نه علم پزشکی پیشرفت نوین خود را پیدا میکرد و نه آزمایشگاههای داروسازی توسعه امروز خود را به چشم میدید.
شیوع بیماری جدید کرونا که امروز به سرعت در حال درنوردیدن جهان است، دلیل محکمی است بر اینکه بشر نیاز دارد از این بحران جدید، درسهای جدیدتری یاد بگیرد. این ویروس خطرناک، تاکنون نقاط قوت و ضعف بسیاری در امور مختلف کشورهای جهان را عیان ساخته است. حال، متخصصان مدیریت بحران باید آنها را با جدیت هرچه تمامتر و به صورت علمی شناخته و برای استفاده از نقاط قوت و پیشگیری از تکرار ضعفها، درسهایی استخراج کرده و به صورت علمی و عملی عرضه کنند، البته برخی از این تجربهها بسیار دردناک و نیازمند توجه بیشتر است.
کرونا و شهرهای دهکده جهانی
انتشار سریع واگیری این ویروس نشان داد عبارت «دهکده جهانی» نه تنها در دنیای مجازی و با پیشرفت وسایل ارتباطهای مجازی شکل گرفته است، بلکه در دنیای واقعی، به همان سرعت که تماسهای مجازی ممکن شده است، بیماریهای واگیر هم میتواند در تمام کره خاکی جولان دهد. سرعت شیوع این بیماری نشان داد سیاره خاکی ما در قرن جدید، به شبکهای تبدیل شده است که تمامی واحدها و عناصر تشکیل دهنده آن، و ما آنها را «جوامع» و یا «کشورها» مینامیم، همواره در فعل و انفعالهای شدید، مداوم و سریع است. هر قدر این واحدها، خود را مستقل بپندارند و برای استقلال خود، قوانین وضع کنند، اما روز به روز از نظر اقتصادی و ذهنی، بیش از آنکه خود تصور کنند، به همدیگر پیوند پیدا میکنند. این پیوستگی روز افزون، زندگی در هر یک از این واحدها را به حجم ارتباط و آمد و شد با دیگر واحدها، وابسته و مشروط ساخته است.
در ابتدا جهانیان شاهد بودند با شروع کرونا در چین، مبادلات تجاری و جهانگردی و حمل و نقل در تمام جهان کاهش یافت که به عنوان پیامد حتمی آن، کاهش تقاضا برای خرید سوخت و به دنبال آن، کاهش قیمت آن در جهان، به صورت زنجیرهای اتفاق افتاد و باز هم به دنبال آن، ارزش سهام در بورسهای شرق و غرب، سقوط کرد. آنچه کمتر باور میشد اینکه زنجیره کاهش ارزش ارز، حتی پیش از انتشار بیماری به دیگر کشورهای جهان، اتفاق افتاد که با انتشار آن، تمام مردم جهان، درگیر آن شدند و مهمتر از همه، حیات بشر که با تهدید بی سابقهای در عصر جدید مواجه شد. این دل مشغولی جهانی در مورد ضرورت مبارزه جمعی و همکاری همگانی در جهت حفظ حیات بشر گرچه باید به فال نیک گرفت، اما سرعت انتشار این بیماری لاعلاج، نتیجه بدی داشت و آن «احساس همه کشورهای جهان به ضرورت جدایی گزینی» و اقدام آنها به بستن مرزهایشان به روی دیگر کشورها بود.
عزلت گزینی شهرها در مقابل کرونا
عزلت گزینی، در بعضی از کشورها به بستن دروازههای شهرهای آلوده نیز منجر شد و این خلاف دست آوردهای اخیر بشر از نظر افزایش روز افزون سرعت، شدت و تنوع وسیلههای آمد و شد است. بستن مرزها و کاهش رفت و آمدها باعث تضعیف شبکهها و زنجیرههای جریانهای حیات بخش امدادی و تجاری میشود و در نتیجه، کاهش سرعت توسعه اقتصادی ناشی از مبادله کالاهای اضافه بر نیاز داخلی هر یک از کشورها است. مهمترین پی آمد کرونا، اعلام منع صادرات مواد و محصولات پزشکی و بهداشتی مرتبط با مبارزه با واگیری کرونا در کشورهای صنعتی، به دلیل ترس از کاهش ذخایر آن در کشورهایشان است.
از خدا میخواهیم که بیماری واگیری مشابه کرونا در آینده در جهان منتشر نشود، اما همه گیری این بیماری به تجربه ثابت کرد «اعتماد متقابل» نه تنها مفید، بلکه بسیار ضروری است. البته شرایط استثنایی را باید در نظر گرفت. درس مهمی که برای مدیریت بحران باید گرفت این است که هر کشوری و از جمله کشور ایران نیازمند شبکهای از مدیریت بحران و امداد و نجات ملی و محلی است که باید به طور کامل مستقل و خودکفا باشد؛ برای مثال، شبکهها و زنجیرههای «تولید- تخزین- توزیع» مواد ضروری مانند مواد ضدعفونی کننده و لوازم بهداشت و درمان باید بومی و خودکفا باشد.
ضرورت تقویت زیرساختهای مدیریت بحران در شهرها
اما نباید به این اکتفا کرد، بلکه متخصصان و مسئولین مدیریت بحران باید با راهاندازی جریانهای علمی و پژوهشی، به مطالعه کلیه جنبهها و گوشههای تجربههایی که در مبارزه با واگیری کرونا و بحرانهای ناشی از آن در جهان، پیش آمده است، جهت پیش بینی نیازهای ضروری که در بحرانها بروز میکنند. و بر اساس آن، توصیههایی برای اقدام در تهیه و آماده کردن مایحتاج در یک شبکه هوشمند مدیریت بحران تا کمبودهایی که امروز شاهدیم، در آینده شاهد نباشیم.
بومی سازی و مدیریت شبکه «تهیه- تخزین- توزیع» مواد و خدمات مورد نیاز در شرایط سخت، شرط اساسی مدیریت بحران هوشمند و کارآمد است و نمیتوان به امید تأمین آنها از منابع غیرقابل اطمینان، نشست. همچنین، دولتها نیز باید از این به بعد، سیاستهای خود را به گونهای تغییر دهند تا «حفظ حیات مردم» هدف اصلی و مقدم بر تمامی منافع اقتصادی و سیاسی باشد.
نباید «زندگی و مرگ میلیونها مردم کشور» ملعبه بازیهای بازار و سوداگران آن، قرار گیرد؛ همچنین، نباید جان مردم، بازیچه سیاست بازیهای دولتها و منافع گروهها و صاحبان قدرت یا مدعیان آن، باشد و این تحقق نمیپذیرد مگر با اراده قوی و عزمی ملی جهت مستقل و هوشمندسازی تشکیلات مدیریت بحران دانش پایه، و بومی سازی روشها و لوازم و کالاهای مورد نیاز در شرایط بحران است؛ و نباید به تحقق کمتر از صددرصد آن قناعت کرد.
ترجمه از شریف مطوف، دکترای شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران
نوشته: توفیق السیف
نظر شما