به گزارش خبرنگار ایمنا، شب گذشته مهدی رجب زاده کاپیتان محبوب سالهای نه چندان قبل، در گفت و گویی در اینستاگرام پیرامون اتفاقات این باشگاه در زمان حضور او به عنوان دستیار نمازی، اظهار کرد: در این باره مختصر میگویم چون یک سری صحبتها را نمیتوان مطرح کرد. زمانی که آقای نمازی به تیم آمدند، در ابتدا هیچ مشکلی وجود نداشت. آرام آرام و پس از چند هفته یکی دو بازیکن حرف گوش نمیکردند و همین مسائل اختلافاتی را به وجود آورد. این اختلافات رفته رفته بیشتر شد و حتی بین سرمربی و مدیر باشگاه کشیده شد که شاید حتی بازیکنان این موضوع را نمیدانستند اما ما بیشتر در جریان بودیم.
وی افزود: از بیرون باشگاه نیز یک سری افراد که معلوم نبود چه کاره هستند اما به باشگاه نزدیک بودند کم لطفی کرده و ذهن آقای نمازی را بهم ریختند. این بنده خدا هم که از فرهنگ دیگری به اینجا آمده بود خیلی تحت تأثیر قرار گرفت و بیاعتماد شد. از نظر فنی نمیگویم بیایراد بودیم اما آن گونه هم نبودیم که بخواهد چنین مشکلاتی برایمان به وجود بیاید و همین حواشی داخلی و بیرونی به تیم لطمه زد و خود من نیز در این جریان ضربه دیدم. خیلی چیزها بود که به ما ضربه زد ولی چون عضو آن مجموعه بودم درست نیست بازگویاش کنم.
وقتی از جام جهانی خط خوردم، هیچ کسی حمایتام نکرد
کاپیتان سابق ذوب آهن در خصوص خط خوردنش از جام جهانی ۲۰۰۶ به دست برانکو، خاطرنشان کرد: در آن مقطع تیم ملی سال ۲۰۰۶ بیشتر بازیکنها هم پست من در خط جلو مثل آقای مهدویکیا، کریمی، دایی و هاشمیان لژیونر بودند و در فوتبال آلمان بازی میکردند. سخت بود که بخواهیم خودمان را به تیم تحمیل کنیم و تمام تلاشمان این بود که جزو لیست باشیم.
وی اضافهکرد: همیشه افتخار میکنم که در ذوب آهن بازی کردهام ولی شاید اگر بازیکنی بود که در تیمهای تهران بازی میکردم، مطمئن باشید جزو ۲۳ نفر جام جهانی همراه با تیم میرفتم؛ چون شرایط فوتبالیام در آن موقع فوقالعاده بود.
رجب زاده با بیان اینکه باشگاه و رسانهها هنگام خط خوردنش از جام جهانی حمایتی از او نکردهاند، تصریح کرد: در تیمی حضور داشتم که در ایران کم طرفدار بود و حمایتهای لازم از من صورت نگرفت. نه رسانهها از من حمایت کردند و نه باشگاهام برای فشاری بیاورد و کاری را انجام دهید.
وی افزود: خیلی مظلومانه اما پرتلاش و پرتوان خط خوردم. قابلیتاش را داشتم و حقام هم بود اما خیلی راحت من را از تیم ملی خط زدند.
بعضیها در این شهر میخواستند رابطه من و قاسم را بهم بزنند
کاپیتان سابق ذوب آهن با اشاره به روابط خوباش با قاسم حدادیفر، بیان کرد: یک سریها در این شهر خیلی فتنه کردند تا بین من و قاسم را بهم بزنند. همه جا نشستند و گفتند قاسم با مهدی مشکل دارد و بالعکس. هیچ مشکلی با قاسم ندارم و قاسم نیز مشکلی با من ندارد. خیلی هم با هم رفیق هستیم و حتی تا این حد که خانمهای ما هم با هم دوست هستند.
وی اضافه کرد: این کارها فقط به این خاطر است که میخواهند از این شرایط برای خود در باشگاه ذوب آهن موقعیتی را به وجود آورند. چیزی درست کردهاند که از شرایط به نفع خودشان استفاده کند و اتفاقاً چند روز قبل به او زنگ زدم تا با هم جایی برویم و فوتبال تنیس بازی کنیم.
فقط به این فکر میکردیم که بعد از قهرمانی چه کار کنیم!
رجب زاده با بیان اینکه هنوز به بلوغ فکر لازم برای رسیدن به قهرمانی در آسیا نرسیدهایم، در خصوص تجربهاش با ذوب آهن در فینال آسیا، گفت: یاد ام است وقتی به فینال رسیدیم، بازیکنان و کادر از چند روز قبل فقط در این فکر بودند که بعد از قهرمانی چه کاری انجام بدهند! تیم حریف سئونگام کره تیم بسیار خوبی بود و خیلی حرفهای در ۱۵ دقیقه ابتدایی با دفاعی منظم ما را محک زد. تیم ما ولی مرتب در حال حمله کردن بود و روی دو ضد حمله گل خوردیم و از هم پاشیدیم.
وی افزود: برای قهرمانی خیلی مهم است که در تفکرات اعضا تیم و به خصوص سرمربی به این باور برسیم که باید قهرمان شویم. بازیکن و استعداد کافی را داریم اما هنوز از نظر فکری و فرهنگی فوتبال ما به آن بلوغ نرسیده که بخواهد قهرمان آسیا شود.
باید سال ۷۹ لژیونر میشدم
مهاجم سابق ذوب آهن در رابطه با لژیونرشدنش و بازی در لیگ امارات، اظهار کرد: من یک اشتباه در فوتبالام کردم، البته از تمامی اتفاقاتی که افتاده راضی هستم. اشتباهی که انجام دادم مربوط به سال ۷۹ زمانی که ۲۲ سالام بود، آقای شهرزاد ناظمی همان مدیر برنامههایم که سال ۸۶ من را به امارات برد، زنگ زد و با من خیلی صحبت کرد که تو قابلیت داری و به کشورهای اروپایی میروی و بیا با من قرارداد امضا کن تا مدیر برنامههایت شوم.
آن موقع شناختی از ایشان نداشتم و در آن زمان ذهنیت خوبی نیز وجود نداشت و میگفتند آنجا ما را رها میکنند و پولهایمان را میبرند. هنوز ایجنت رسمی فیفا جا نیافتاده بود و همه به چشم دلال بازی به آن نگاه میکردند. واژه دلال بازی هم کلمه مناسبی نبود و الآن عادی شدهاست. در نتیجه آن موقع اعتماد نکردم و زمانی به امارات رفتم که ۲۹ سال سن داشتم.
زمانی که به االآن نیز که همچنان با او در ارتباط هستم، همیشه میگوید مهدی اگر سال ۷۹ با من قرارداد میبستی حداقل ۷-۸ سال در اروپا فوتبال بازی میکردی چون بازیات طوری بود که هر جا میرفتی مثل آلمان یا اسپانیا به فوتبال آنجا میخورد.
نظر شما