راز داوینچی از مونالیزا تا شام آخر + زندگینامه

لئوناردو داوینچی طراح، نقاش، مهندس، نابغه عصر رنسانس و خالق لبخند ژکوند در دوم مه ۱۹۱۵ درگذشت.

به گزارش ایمنا لئوناردو داوینچی از دانشمندان و هنرمندان ایتالیایی دوره رنسانس است. داوینچی در رشته‌های معماری، موسیقی، کالبدشناسی، اختراع، مهندسی، تندیس‌گری، نقاشی و هندسه شخصی برجسته بود و به دلیل تبحر و سبک خاصش در علوم و فنون مختلف، از او به‌عنوان نمونه بارز یک مرد رنسانسی یاد می‌شود.

لئوناردو داوینچی کیست

لئوناردو دی سر پیرو دا وینچی (Leonardo da Vinci) در سال ۱۴۵۲ در یک روستای توسکانی زاده شد. او فرزند یک ثروتمند، بانام پیرو فرانسیسو دی انتونیو داوینچی و یک زن دهقان به نام کاترین بود. در مورد دوران کودکی لئوناردو اطلاعات زیادی در دست نیست.

او ۵ سال اول زندگی خود را با مادرش گذراند، سپس از سال ۱۴۵۷ نزد خانواده پدرش زندگی کرد. پدر او یعنی آنتونیو داوینچی با دختری ۱۶ ساله وصلت کرد؛ وی علاقه‌ی بسیاری به لئوناردو داشته و او را مانند فرزند تنی خود مورد محبت قرار می‌داد اما به دلیل بیماری ناشناخته‌ای در سن جوانی درگذشت.

داوینچی

لئوناردو در نوشته‌های خود از دو حادثه در دوران کودکی خود یادکرده که بر آینده‌ی او تأثیر گذاشته‌اند. نخستین اتفاق که او از آن به‌عنوان یک نشانه یاد می‌کند، به بادبادکی مربوط می‌شود که از آسمان سقوط می‌کند و درست در بالای گهواره‌ی او قرار می‌گیرد؛ به‌گونه‌ای که بال‌های آن، صورت او را می‌پوشاند. اتفاق دوم نیز به زمانی مربوط می‌شود که وی در حال گشت‌وگذار در کوه بوده است. هنگامی‌که او در مسیرش با یک غار مواجه می‌شود، ابتدا از اینکه هیولایی از درونِ غار به او خیره شده باشد، ترس وجودش را فرامی‌گیرد؛ اما حس کنجکاوی او باعث شد تا برای کشف آنچه درون غار است، بر ترس‌هایش غلبه کند.
وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکده محل سکونتش گذراند. بااینکه در مدرسه چندان موفق نبود، ولی شور و هیجان زیادی نسبت به طبیعت نشان می‌داد.

لئوناردوی خردسال از اختلال واژگان یا دیسلِکسی رنج می‌برده است؛ این اختلال که بر یادگیری واژگان تأثیر می‌گذارد، توانایی تمایز بین حروف مشابه را از فرد سلب می‌کند (به‌عنوان نمونه، حروف «پ»، «ب»، «ت»، «ر»، «ز»، «ژ»)؛ بااین‌حال، چنین اختلالی قابل‌کنترل و رفع است و افرادی که به آن مبتلا هستند، از خلاقیت و ابتکار بسیار بالاتری نسبت به انسان‌های عادی برخوردار خواهند بود

او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دهکده محل سکونتش گذراند. بااینکه در مدرسه چندان موفق نبود، ولی شور و هیجان زیادی نسبت به طبیعت نشان می‌داد.

داوینچی

وقتی او شانزده‌ساله بود پدرش برای بار دوم با دختر بیست‌ساله‌ای به نام فرانسسکا لنفردینی ازدواج کرد.

داوینچی پس از پایان دوران تحصیلی برای یادگیری نقاشی و پیکرتراشی نزد آندرئا دل وروکیو به فلورانس رفت. این استاد در میان عام و خاص شهرت داشت و شاگردی نزد این استاد یک شانس بزرگ برای لئوناردو داوینچی به‌حساب می‌آمد.

وی در سن ۱۷ سالگی بدون این‌که سال‌ها برای یادگیری نقاشی و پیکرتراشی زحمتی بکشد، توانست وسایل و ابزار پیچیده‌ای را خلق کند که تا آن زمان فقط استادان خبره قادر بودند آن‌ها را بسازند. وی در این هنرستان، به کمک وروکیو توانست علومی همچون طراحی، شیمی، متالورژی، گچ کاری، چرم‌دوزی، فلزکاری، مکانیک، نجاری، مهارت‌های هنری مانند مدل‌سازی، رنگ‌آمیزی و مجسمه‌سازی را به‌صورت حرفه‌ای بیاموزد.

داوینچی در سال ۱۴۷۲ در انجمن نقاشان فلورانس پذیرفته شد، اما او همچنان برای مدت ۵ سال دیگر در کارگاه معلم خود ماند و پس‌ازآن تا سال ۱۴۸۱ به‌طور مستقل به کار در فلورانس پرداخت. از این دوران نقاشی‌ها و نقشه‌های شگرف بسیاری نظیر طرح‌های فنی به‌جای مانده است. از این طرح‌ها می‌توان به نقشه‌های فنی پمپ‌ها، سلاح‌های نظامی و دستگاه‌های مکانیکی اشاره کرد که در آن‌ها عشق و علاقه و دانش لئوناردو به موضوعات فنی، حتی در آغاز حرفه او، مشهود است.

داوینچی

لئوناردو در سال ۱۴۸۲ به میلان نقل‌مکان کرد تا برای دوک این شهر کار کند و ۱۷ سال از عمر خود را در میلان سپری کرد تا اینکه لودوویکو در سال ۱۴۹۹ از قدرت کنار رفت.

او در دسامبر ۱۴۹۹ یا نهایتاً ژانویه‌ی ۱۵۰۰، اندکی پس از فتح میلان توسط ارتش فرانسه، لئوناردو این شهر را همراه با لوکاس پاچولی ریاضی‌دان ترک کرد و راهی ونیز و سپس فلورانس شد.

لئوناردو در سال ۱۵۰۲ به‌عنوان معمار ارشد نظامی و مهندس ارتش به خدمت در چزاره بورجا فرزند پاپ الکساندر ششم درآمد.

حاکم فرانسوی میلان، در مه ۱۵۰۶ از حاکم فلورانس درخواست کرد تا در صورت امکان، اجازه‌ی سفر لئوناردو به میلان را صادر کند، لئوناردو که مورد تحسین و احترام حاکمان سخاوتمند میلان، چارلز دِ آمبواز و شاه لویی دوازدهم، قرار داشت از وظایف خود که عمدتاً محدود به مشاوره‌های معماری بودند لذت می‌برد.

داوینچی

رویدادهای سیاسی سال ۱۵۱۳ (خروج موقت فرانسه از میلان)، سبب شد که لئوناردوی ۶۰ ساله دوباره عزم سفر کند. در پایان این سال، او همراه با شاگردانش، ملتزی و سالای و همچنین دو دستیار خود، با امید یافتن سفارشی جدید راهی رم شد.

وی در سن ۶۵ سالگی دعوت شاه جوان، فرانسیس اول، برای خدمت در دربار فرانسه را پذیرفت. او در اواخر سال ۱۵۱۶ همراه با ملتزی، محبوب‌ترین شاگردش، ایتالیا را برای همیشه ترک کرد. او با افتخار لقب نقاش، معمار و مهندس ارشد شاه را یدک می‌کشید، شاه از هر نظر با او به‌مانند یک میهمان محترم برخورد داشت.

داوینچی

لئوناردو در هنگام اقامت خود در فرانسه نقاشی‌های اندکی کشید و بیشتر زمان خود را صرف تهیه و ویرایش مطالعات علمی، رساله خود در هنر نقاشی و چندین رساله‌ی کوتاه در مورد آناتومی بدن انسان کرد. او در مجموعه‌ای با عنوان «تصورات پایان جهان» که شامل نقاشی‌هایی از یک طوفان سهمگین می‌شد، با تخیل قدرتمند خود به ترسیم نیروهای مهمی پرداخت که بر طبیعت حکمرانی می‌کنند و درعین‌حال ناامیدی فزاینده‌ی خود را نیز فاش کرد.

درگذشت لئوناردو داوینچی

لئوناردو داوینچی در دوم مه سال ۱۵۱۹ در کلوس لوس درگذشت و مراسم تدفین وی در کلیسای سنت هابرت انجام شد.
واساری می‌نویسد که پادشاه سر داوینچی را در هنگام مرگ در آغوش گرفت هرچند این داستان بیشتر به افسانه شبیه است تا واقعیت. واساری همچنین می‌نویسد که داوینچی به هنگام مرگ تقاضای حضور یک کشیش برای اعتراف به گناهان می‌کند.

داوینچی


بر طبق خواسته او شصت فقیر تابوت او را حمل می‌کنند. او در کلیسای سنت هابرت تدفین می‌شود. ملزی به‌عنوان وارث او شناخته می‌شود و تمامی پول‌ها، نقاشی‌ها، وسایل و دیگر آثار او به ملزی تعلق می‌گیرد. البته لئوناردو شریک قبلی و قدیمی‌اش، سالای و همچنین خدمتکارش را فراموش نکرد و به هرکدام از آن دو، نصف تاکستان خویش را بخشید.

کد خبر 421748

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.