عوامل موثر بر قیمت ارز در بلند مدت چیست؟

به طور کلی ارزش پول ملی یک کشور در مقایسه با دیگر کشورها از اهمیت قابل توجهی برخوردار است به گونه ای که دولتها به منظور کنترل این ارزش از سیاستهای پولی خود استفاده می کنند. به طور کلی چندین عامل بر نرخ ارز در بلند مدت تاثیر گذار است که به تعدادی از آن ها در این بخش پرداخته می شود.

به گزارش برنگار ایمنا، سه مقوله پول، ارز و بانکداری از جمله مهم‌ترین مباحث موجود در علم اقتصاد است و فهم آن در دنیای امروز یکی از نیازهای بشر محسوب می‌شود. در همین راستا، فردریک میشکین، یکی از سرشناس‌ترین اقتصاددانان آمریکایی، کتابی را به رشته تحریر درآورده که به کوشش علی جهانخانی و علی پارسائیان به فارسی برگردانده شده است و بخشی از مناسب‌ترین مطالب آن را در سلسله خلاصه کتاب‌های اقتصادی بیان خواهیم کرد.

در این بخش به ادامه مبحث ارز و تأثیر شرایط اقتصادی بر آن پرداخته می‌شود. پیشتر گفته شد که تغییرات نرخ ارز می‌تواند بر قیمت کالاهای صادراتی و وارداتی اثر بگذارد بنابراین نرخ ارزهای خارجی به ویژه دلار از اهمیت قابل توجهی در اقتصاد برخوردار است.

در بخش قبلی از دو قانون به نام " قیمت واحد" و " تئوری قدرت خرید یکسان" سخن به میان آورده و شرح هر کدام به تفضیل بیان شد. به طور خلاصه بر اساس قانون قیمت واحد (law of one price)، اگر دو کشور کالای همانندی را تولید کنند، این کالا بدون در نظر گرفتن کشور سازنده‌اش باید در سراسر دنیا به قیمت واحدی عرضه شود. برای مثال گفته شد اگر یک تن فولاد در آمریکا ۱۰۰ دلار و هر دلار نیز ۱۰۰ ین باشد، قیمت هر تن فولاد با شرایط مشابه در کشور ژاپن برابر با ۱۰ هزار ین خواهد بود.

همچنین تئوری قدرت خرید یکسان، بیانگر این موضوع است که نرخ ارز بین دو کشور به گونه‌ای تعیین می‌شود که منعکس کننده تغییرات سطح قیمت‌ها در آن دو کشور باشد. این نظریه مشابه قانون قیمت واحد است که به جای در نظر گفتن قیمت یک کالای خاص، به سطح عمومی قیمت همه کالاها توجه می‌کند. اما این نظریه نیز دارای کاستی‌های مخصوص خود است. این نتیجه که تغییرات نرخ ارز تنها تابع تغییر سطح قیمت‌ها است بر این فرض استوار است که تمام کالاها در دو کشور کاملاً مشابه و همانند هستند. با این حال بدیهی است که تمامی کالاهای یک کشور کاملاً مشابه کالاهای کشور دیگر نیستند و بنابراین قانون قیمت واحد برای این کالاها درست نیست.

ایراد دیگر تئوری قدرت خرید یکسان این است که بسیاری از کالاها و خدمات که در شاخص قیمت‌ها منظور شده است قابل صدور میان دو کشور نیستند. برای مثال تغییرات قیمت خانه، زمین و خدماتی مانند غذا در مهمان پذیر، هزینه آرایشگاه و موارد مشابه که بین دو کشور داد و ستد نمی‌شوند، نمی‌تواند بر نرخ ارز تأثیری داشته باشد.

عوامل مؤثر بر قیمت ارز در بلند مدت

پیشتر گفته شد که سطح نسبی قیمت‌ها و سایر عوامل، بر نرخ ارز تأثیرگذار است. در بلند مدت چهار عامل عمده بر نرخ ارز اثر خواهد داشت. این عوامل عبارتند از سطح نسبی قیمت‌ها، تعرفه و حقوق گمرکی، ترجیح دادن و یا برتر شمردن کالاهای دخالی در برابر کالاهای خارجی و بهره وری. بدیهی است در بررسی اثر هر یک از این عوامل بر نرخ ارز، اثر سایر عوامل را ثابت فرض می‌کنیم.

پایه این استدلال بر این اصل استوار است که که هر چیزی که موجب افزایش تقاضا برای کالاهای ساخت داخل در مقایسه با کالاهای خارجی یا وارداتی شود، در نهایت افزایش ارزش پول کشور را به دنبال خواهد داشت. این مسئله به عکس نیز صادق است. در واقع اگر عامل باعث شود تقاضا برای کالاهای داخلی نسبت به کالاهای خارجی کاهش پیدا کند، در نهایت کاهش ارزش پول ملی را در پی خواهد داشت زیرا اگر ارزش پول کشور نیز پایین آید، کالاهای خارجی فروش بالایی خواهند داشت.

در بررسی تأثیر سطح نسبی قیمت‌ها بر قیمت ارز نیز باید گفت بر اساس تئوری قدرت خرید یکسان، اگر قیمت کالاهای ساخت کشور افزایش پیدا کند و در همین بازه قیمت کالاهای وارداتی ثابت باشد، تقاضا برای کالاهای ساخت داخل کاهش یافته و برای کالاهای وارداتی افزایش پیدا می‌کند. این وضعیت زمانی تغییر می‌کند که ارزش پول ملی در برابر ارز خارجی کاهش پیدا کرده و کالاهای گران‌تر شود.

بنابراین از موارد بالا می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که در بلند مدت، افزایش سطح قیمت‌ها در کشور و در مقایسه با سطح کالاهای خارجی باعث می‌شود که ارزش واحد پول کشور کاهش یابد و کاهش سطح نسبی قیمت‌های داخلی افزایش ارزش واحد پول ملی یک کشور را به دنبال خواهد داشت.

تأثیر تعرفه و حقوق گمرکی بر قیمت ارز

به طور کلی ایجاد موانعی بر سر راه تجارت آزاد مانند وضع تعرفه‌های گمرکی بر کالاهای وارداتی و سهمیه بندی ورود کالاهای خارجی می‌توانند بر نرخ ارز تأثیرگذار باشد. برای درک بهتر این موضوع تصور کنید کشور فرضی "الف" برای کالاهای وارداتی از کشور فرضی "ب" تعرفه وضع کند. این مانع تجاری باعث افزایش تقاضا برای محصولات داخلی شده و در نتیجه ارزش واحد پول ملی افزایش پیدا می‌کند. علت این مسئله هم واضح است؛ با وجود بالا بودن ارزش پول ملی، کالاهای داخلی به دلیل ارزان‌تر بودن بهتر به فروش می‌رسند. به عبارت بهتر تعرفه و سهمیه بندی باعث می‌شود ارزش واحد پول ملی یک کشور در مقایسه با دیگر کشورها افزایش پیدا کند.

خلاصه‌های بیشتر را از اینجا بخوانید:

کد خبر 421407

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.