به گزارش خبرنگار ایمنا، نوع جا به جایی در شهرها از زمان گسترش فیزیکی شهر، افزایش جمعیت و ورود صنعتهای نوین حمل و نقلی از حالت سنتی خارج شد و شکل متفاوتی به خود گرفت، بعد از گذشت چندین دهه از ورود وسایل حمل و نقل همگانی به شهرهای کشور، امروزه استفاده از این وسایل جایگاه ویژهای در میان شهروندان پیدا کرده است و روزانه تعداد قابل توجهی از ساکنان شهرها با استفاده از انواع وسایل حمل و نقل عمومی از جمله اتوبوس، مترو و تاکسی جا به جا میشوند.
ورود این وسایل، نوع طراحی شهرها را نیز تغییر داد و مدیران و برنامه ریزان شهری را بر آن داشت تا فضاهای شهر را متناسب با استفاده شهروندان از این وسایل تغییر دهند، به نحوی که امروزه ۵۰ درصد از هزینه شهرداریهای کشور صرف مسائل مربوط به حمل و نقل میشود.
توصیه به استفاده از وسایل حمل و نقل پاک از جمله دوچرخه نیز به دنبال افزایش آلودگی هوای شهرها و کلانشهرهای کشور، همینطور افزایش ترافیک افزایش یافته و اقداماتی نیز در شهرهای مختلف برای تشویق شهروندان به استفاده از این وسایل انجام گرفته است.
آنچه اکنون مطرح شده کیفیت سفرهای درون شهری است، زمانی که یک شهروند به منظور انجام کارهای روزمره خود از مبدا به سمت مقصد حرکت میکند، مهم است که آیا به سلامت و با رضایت خاطر به مقصد خود میرسد؟ به عبارت دیگر آیا فضاهای شهری امروز برای جا به جایی توام با آرامش و با کیفیت شهروندان آماده است؟
محسن فلاح زواره، عضو هیئت علمی گروه مهندسی عمران دانشگاه خوارزمی با تعریفی از حمل و نقل میگوید: حمل و نقل فرایند جا به جایی انسانها و کالاها است و برای بهتر انجام شدن این فرآیند باید برنامه ریزی درستی توسط برنامه ریزان و دست اندرکاران حوزه حمل و نقل انجام شود.
وی میافزاید: در کنار ایمنی، امنیت، سهولت، آسایش، اقتصادی بودن، جا به جایی سریع ناوگان حمل و نقل عمومی و سازگار بودن با محیط زیست نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این استاد دانشگاه تاکید می کند: سهولت، سرعت و آسایش از جمله شاخصههای مطرح در زمینه حمل و نقل همگانی است اما ایمنی تعریف خاص خود را دارد و نباید با این سه شاخصه مخلوط شود، ایمنی عبارت است از تعداد تصادفاتی که انتظار داریم در مسیری مشخص، از نوع و شدت مشخص و در بازه زمانی مشخصی اتفاق بیفتد، در یک طرف تصادف یک وسیله حمل و نقل موتوری و طرف دیگر آن عابر پیاده، خودرو یا دوچرخه قرار دارد.
فلاح ادامه میدهد: تلاش برنامه ریزان این است که محیط به نحوی ایمن سازی و مناسب سازی شده باشد تا تصادفاتی که انتظار میرود در آینده ایجاد شود، اتفاق نیفتد.
وی خاطرنشان میکند: جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی مفاهیمی ذهنی نیز از خطر ارائه میدهند، احساس ایمن بودن موضوع مهم تری است که باید در کنار مفهوم عینی ایمنی در نظر گرفته شود و در قالب دو عامل قابل بررسی است؛ اول آنکه من به عنوان یک شهروند چقدر انتظار دارم که دچار حادثه شوم و اینکه چنانچه تصادفی رخ داد، شدت آن چقدر میتواند باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تصریح می کند: رفتارهایی که شهروندان در فضاهای شهری انجام میدهند تابع درک آنان نسبت به شرایط و خطرات موجود است، لذا توجه به مفاهیم ذهنی ایمنی نیز اهمیت زیادی دارد.
فلاح میگوید: یکی از عوامل موثر بر درک شهروندان نسبت به ایمنی و خطر، همان شرایط محیطی است که دیده و ادراک میشود، و برنامه ریزان شهری باید محیط را به نحوی ایمن سازی و مناسب سازی کنند تا ذهنیت نهایی مصرف کننده یا استفاده کننده از تسهیلات، فضا و امکانات به سمتی سوق پیدا کند که نهایتا رفتارهای درست انجام و نگرانیها کم شود.
وی تاکید میکند: نقش مسئولان نیز این است که از طریق ایجاد تسهیلات ایمن، ایمن سازی هرچه تمامتر و فدا نکردن ایمنی به بهانههای اقتصادی، شرایط بهتری را برای عبور و مرور شهروندان در سطح شهر فراهم کنند.
لزوم ایمن سازی محیط شهری
این استاد دانشگاه اظهار میکند: رویکردی که کشورهای توسعه یافته در زمینه ایمنی ترافیک دنبال میکنند، به صفر رساندن تعداد کشتهها و مجروحان شدید ناشی از تصادفات است، در این راستا محیط باید به نحوی ایمن سازی شود که هیچ کسی کشته نشده یا تصادفات منجر به جرح شدید وی نشود.
فلاح عنوان میکند: فردی که قصد داشته رفتار عادی شهروندی خود را با سفر روزانه به محل کار، تفریح یا شغل انجام دهد، از نظر اخلاقی سزوار نیست که کشته یا مجروح شود به علاوه هزینههای کشته شدن یا جرح یک نفر برای جامعه بیشتر از هزینههای ایمن سازی محیط و شرایط حمل و نقلی است.
وی ادامه میدهد: رویکردی که سازمانهای مردم نهاد کشورهای توسعه یافته در زمینه ایمنی ترافیک و حمل و نقل دنبال میکنند به صفر رساندن تعداد کشتهها و مجروحان است، در این نوع برنامه ریزی ایمنی فدای سودهای اقتصادی نمیشود، به علاوه آسیبهای اقتصادی بلندمدت و از دست رفتن افراد جامعه در نهایت بسیار بزرگ تر از چیزی است که با ادامه دادن سیستم معیوب و هزینه نکردن برای ایمن سازی سیستم فعلی به دست میآید.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی میگوید: ۵۰ درصد تلفات کلانشهر تهران مربوط به عابران پیاده و ۲۵ درصد مربوط به موتور سیکلت سواران است، به عبارتی ۷۵ درصد از تلفات تصادفات شهر تهران را عابران پیاده و موتور سیکلت سواران شامل میشوند، در این میان تعداد زیادی از عابران پیاده هر روز از حمل و نقل عمومی استفاده میکنند و چنانچه محیط دسترسی آنان به ایستگاهها، محلهای سوار شدن و مکانهای منتهی به حمل و نقل عمومی ایمن نباشد، هر روز شاهد از دست دادن یا مجروح شدن شهروندان خواهیم بود.
فلاح تاکید می کند: بنابراین ایمنی حمل و نقل همگانی صرفا محدود به استاندارد وسایل حمل و نقل نیست بلکه باید این سیستم به صورت کلی و یکپارچه مورد بررسی قرار بگیرد تا نهایتا عمل جابه جایی مسافر به نحوی ایمن اتفاق بیفتد.
نقش سازمانهای مردم نهاد در فرایند ایمن سازی
وی با بیان اینکه ایمنی شهر دغدغه بزرگ و پیچیدهای است، ادامه میدهد: اعتماد اجتماعی و مشارکت شهروندان نیز در همین راستا اهمیت زیادی دارد، آنها باید مطمئن شوند که نظراتشان میتواند سازنده باشد.
این استاد دانشگاه میافزاید: این اقدام در کشورهای توسعه یافته از طریق سازمانهای مردم نهاد انجام میشود و این سازمانها دو وظیفه بسیار مهم دارند، اول اینکه سیاستهای بدنه تصمیم گیر و برنامه ریز را به کاربران سیستم حمل و نقل در سطوح پایینتر جامعه منتقل و شهروندان را مجاب به پذیرش این تصمیمات کنند تا نهایتا رفتارهای ایمن از سوی شهروندان را شاهد باشیم.
فلاح ادامه میدهد: وظیفه دوم این سازمانها نیز این است که مطالبات عمومی را از سطوح مردمی به سطوح تصمیم گیران منتقل کنند تا مطالبه گری به درستی انجام شود، اما متاسفانه در هر دو زمینه ضعیف عمل کردهایم و به همین دلیل فرآیند ایمن سازی عملکرد چندان خوبی ندارد.
وی اظهار میکند: راه مطالبه گری باید باز گذاشته شود و مردم یک جامعه یا شهروندان یک شهر باید بتوانند ارتقای ایمن را از مسئولان مطالبه کنند تا آنان نیز پاسخگو باشند، متاسفانه همچنان ملاحظات پیچیدهای در این زمینه وجود دارد که نیازمند اقدامات موثرتر و تعاملات بیشتر است.
نظر شما