بررسی ریشه ها و پیامدهای «نسل کشی ارامنه» در  صدو پنجمین سالروز این واقعه

بررسی حوادث دردناک مربوط به ارامنه در سال ۱۹۱۵ میلادی که ترک ها آن را «تراژدی بزرگ» می نامند و ارامنه از آن به عنوان «نسل کُشی» یاد می کنند همچنان توجه بسیاری از کارشناسان را به خود جلب می‌کند.

به گزارش خبر نگار ایمنا، نسل کشی ارامنه به دلایلی مانند حساسیت های سیاسی و دسترسی محدود محققان به آرشیوهای اسناد دولت عثمانی و ارمنستان و روسیه، با ابهاماتی رو به رو بوده است.

نسل‌کشی ۱.۵ میلیون ارمنی در راستای تحقق اهداف ملی‌گرایانه همچنان از سوی ترکیه انکار می‌شود، اما ارامنه جهان که همواره متاثر از تاثیرات و پیامدهای این حادثه بوده‌اند، تمامی تلاش خود را وقف اثبات واقعیت تاریخی نسل‌کشی ارامنه و جلوگیری از تحریف تاریخ توسط دولت‌های متوالی ترکیه کرده و خواستار احقاق حقوق خود هستند.

به مناسبت ۱۰۵ مین سالروز این حادثه و همچنین بررسی ریشه ها و پیامدهای آن با کارن خانلری، نماینده ارامنه شمال ایران در مجلس شورای اسلامی به گفت و گو نشسته ایم که در ادامه می خوانید:

نسل‌کشی ارامنه به دست ترکان عثمانی چگونه صورت گرفت؟

در خلال سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸، دولت وقت ترکیه عثمانی اقدام به کشتار جمعی و مهاجرت اجباری مسیحیان کرد. ۱.۵ میلیون ارمنی، ۸۰۰ هزار آشوری و ۵۰۰ هزار یونانی قربانی این ‌نسل‌کشی‌های پی در پی شده و میلیون‌ها ارمنی از سرزمین‌های آبا و اجدادی خود اخراج شدند. دولت‌های متوالی ترکیه در سال‌های بعد کردها و علویان مسلمان را نیز مورد ‌نسل‌کشی قرار داد.

حکومت عثمانی، مسبب ‌نسل‌کشی حداقل پنج قوم در جهان بوده و در ردیف نخستین متهمان جنایت علیه بشریت قرار دارد.

هدف حکومت عثمانی از این کار چه بود؟

هدف غایی حکومت عثمانی غصب و تصرف سرزمین ارمنستان و پاکسازی و امحاء ملت ارمنی در سرزمین آبا و اجدادیشان بود. ارامنه در ولایت های گوناگون سرزمین ارمنستان مانند ارزروم، وان، بیتلیس، تراپیزون، دیاربکر و ... تحت ‌نسل‌کشی سیستماتیک قرار گرفتند.

شواهد فراوان تاریخی موید این واقعیت‌ است که حدود ۱.۵میلیون ارمنی امحاء فیزیکی شده، حدود ۸۰۰ هزار نفر از سرزمین آبا و اجدادی خود اخراج و در حدود ۲۵۰ هزار ارمنی برای حفظ جان خود و خانواده هایشان مجبور به تغییر دین شده‌اند. ۲ هزار کلیسا در دیر و صومعه و بیش از ۲ هزار مدرسه و مرکز فرهنگی متعلق به ارامنه تخریب شدند.

نقش دیگر کشورهای جهان در وقوع حادثه چه بود؟

این پروژه در شرایط نابسامان جنگ جهانی اول و در برابر دیدگان قدرت‌های اروپایی و آمریکا و با همکاری و پشتیبانی فعال صیهونیست ها اجرا شد. 

صهیونیست‌ها با هدف تشکیل کشوری مستقل، در حزب «اتحاد و ترقی» نفوذ کردند و با توانایی‌های سیاسی و تبلیغاتی خود جنایات خوفناک حکومت عثمانی را مورد پوشش قرار دادند تا در ازای آن از حکومت عثمانی کمک های مالی دریافت کرده و در سرزمین فلسطین که آن زمان تحت اشغال امپراتوری عثمانی بود، کانونی برای تشکیل حکومت آینده اسرائیل فراهم کنند. 

همدستی صهیونیست ها با حکومت غاصب عثمانی، تا کنون ادامه داشته و امروز رژیم صهیونیستی تبدیل به بزرگترین هم‌ پیمان استراتژیک، نظامی و امنیتی جمهوری ترکیه و آذربایجان در منطقه شده است. اینها تحت مدیریت و نظارت مستقیم آمریکا مشغول برنامه ریزی برای حمله به تمامیت ارضی سوریه، سازماندهی حکومت‌های مرتجع برای تخریب روند صلح در منطقه و انجام حرکات توطئه‌آمیز علیه جمهوری اسلامی ایران، یعنی موثرترین محور مقاومت در برابر پدیده تروریسم هستند.

کشتار و دیگر وقایع سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸ در قبال ارامنه، براساس مفاد کنوانسیون ۱۹۴۸ سازمان ملل متحد، یک ‌نسل‌کشی تمام عیار و براساس «قانون جنگ» همین سازمان، جنایت جنگی علیه بشریت محسوب می‌شود.

سالهاست که میان کشورها بر سر به رسمیت شناختن این نسل کشی اختلاف وجود دارد؛ چرا جمهوری ترکیه پس از گذشت ۱۰۵ سال از این واقعه، هنوز  آن را نفی می کند؟

بسیاری از کشورها از روسیه، فرانسه، آلمان و ایتالیا گرفته تا اوروگوئه، کنگره و سنای ایالات متحده آمریکا و آرژانتین و ونزوئلا واقعه کشتار ۱۹۱۵ ارامنه را به عنوان ‌نسل‌کشی پذیرفته و آن را محکوم کرده‌اند. مصر و سوریه و اخیرا لیبی نیز به صورت تلویحی به این کشورها پیوسته‌ است؛ اما جمهوری ترکیه پس از گذشت ۱۰۵ سال هنوز با تمامی امکانات آکادمیک، سیاسی و دیپلماتیک خود آن را نفی کرده و علیه‌ واقعیت‌های تاریخی سخن پراکنی می‌کند. 

البته دلایلی برای امتناع از قبول این واقعیت تاریخی وجود دارد. نخست آن که حکومت ترکیه با پذیرش واقعیت ‌نسل‌کشی ارامنه، مجبور به قبول ‌نسل‌کشی‌ آشوریان، یونانیان، کردها و علویان نیز خواهد شد. پذیرش حقوقی واقعیت ‌نسل‌کشی از پرداخت خسارت مالی به کشورهای قربانی جنگ، بسیار سنگین تر است؛ علاوه بر این با پذیرش این واقعیت‌ها بحران هویتی ژرفی پدید خواهد آمد، به طوری که جمهوری به اصطلاح «پیشرفته»، «دموکراتیک» و «اروپایی» امروزی ترکیه تبدیل به حکومتی خواهد شد که جنایت ‌علیه بشریت را در کارنامه خود خواهد داشت.

دلیل دیگر این است که با پذیرش واقعیت ‌نسل‌کشی ارامنه، موضوع استیلای جمهوری ترکیه بر بخش عظیمی از سرزمین‌های آبا و اجدادی ارامنه، یعنی حقانیت حقوقی بر ایالات ارزروم، قارص، ایگدیر، آرداهان، وان، بیتلیس، ریزه، ترابیزون و قسمتی از دیاربکر زیر سوال خواهد رفت.

علی رغم امتناع حکومت ترکیه از پذیرش مسئولیت، بسیاری از روشنفکران امروزی ترکیه مانند حسن جمال، نوه پسری جمال پاشا، یکی از دست اندرکاران مستقیم ‌نسل‌کشی ارامنه، بر این عقیده استوار هستند که ترکیه با پذیرش ‌نسل‌کشی ارامنه و رویارویی با تاریخ خود، از واقعیت ننگین و خونبار آن رها شده و با فراخ بال در راستای پیشرفت حرکت خواهد کرد. 

پس از گذشت ۱۰۵ سال از وقوع این حادثه، واکنش ارامنه سراسر دنیا به آن چگونه است؟

امسال ارامنه سراسر دنیا در شرایطی اقدام به برگزاری مراسم ۲۴ آوریل می‌کنند که جهان دچار اپیدمی هولناک ویروس کرونا است. ضمن همدردی با بازماندگان قربانیان این بیماری و نیز قدردانی فراوان از کادر پزشکی کشور که برای کمک و درمان بیماران و پیشگیری از این بیماری، قهرمانانه پیکار می‌کنند، باید به این نکته نیز اشاره کرد که اگرچه این اپیدمی، پیامدهای دردناکی را به دنبال داشته اما شاید فرصتی برای تکوین گونه خاصی از زندگی اجتماعی را فراهم آورد که بشر پیش از این تجربه آن را نداشت. بسیاری از صاحبان مشاغل و متخصصان ما کار خود را با توسل به امکانات شبکه‌ای انجام می‌دهند. فرزندانمان، دانش آموزان و دانشجویان آموزش خود را به صورت آنلاین دریافت کرده و در استفاده از این ابزار کمک آموزشی، مهارت‌هایی را به دست آوردند که در شرایط عادی امکان فراگیری آن ممکن نبود. در این میان، جنبش‌های اجتماعی نیز تلاش ها برای احقاق حقوق خود و اجرای عدالت در قبال مسائل تاریخی و سیاسی را از طریق فضای مجازی ادامه می‌دهند؛ روشی نوین و مکمل برای مبارزات سیاسی در حال رشد و بالندگی است. 

جامعه ارامنه ایران نیز به مناسبت ۱۰۵ مین سالگرد ‌نسل‌کشی هم نوعانشان، در تداوم مبارزه بی امان خود، عرصه مجازی را آکنده از حق طلبی ساخته و اعلام می کنند ارامنه همچون زمان انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، به عنوان بخش غیرقابل تفکیکی از ملت بزرگ ایران، برای صیانت از استقلال، حراست از تمامیت ارضی و حفظ نظام حکومتی کشور آماده تحمل  فشارهای استکبار جهانی بوده و می‌باشند و با توجه به شرایط بسیار حساس کشورمان در منطقه، مبانی راهبردی مبارزات حق طلبانه خود برای شناسایی و محکومیت رسمی ‌نسل‌کشی ۱۹۱۵ را در چارچوب منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مطرح و براساس مصالح و موقعیت سیاسی کشورمان، مجموعه اقدامات خود را به کار می‌گیرند تا از طریق تاثیر بر اذهان عمومی، دولت ترکیه را به رویارویی با این واقعیات تاریخی خونبار خود ترغیب نمایند.

موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال نسل کشی ارامنه چیست؟

ایران در زمره اندک کشورهای منطقه و جهان قرار دارد که در آن، هیچ گروه، قوم و دینی تحت کشتار و یا هر تعدی سازمان یافته دیگری قرار نگرفته است. آداب، سنن و فرهنگ ایرانی، ریشه‌های توحیدی و منش‌های برخاسته از آموزه‌های مذهبی و همینطور شرایط فرهنگی و اجتماعی خاصی را در ایران پدید آورد که اقوام و ادیان گوناگون توانستند قرن‌ها با صلح و آرامش در آن زندگی کرده و پویایی فرهنگی خود را حفظ کنند.

این واقعیت تاریخی حقی اخلاقی را برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده که براساس مفاهیم زیربنایی اصل دوم قانون اساسی کشور، هرگونه ستم گری و سلطه گری را نفی کرده و در تقابل با جنایات ضد بشری، مواضع ایدئولوژیک خود را از طریق محکومیت حقوقی و سیاسی این گونه جنایات ابراز کند.

در شرایط موجود، قرارگیری موضوع به رسمیت شناختن ‌نسل‌کشی ارامنه در دستورکار دستگاه سیاست خارجی کشور، وجاهت حقوقی و توجیهاتی کاملاً اخلاقی داشته و موضوعی الزامی و اجتناب ناپذیر است. این عمل علاوه بر بیان یک موضع انسانی، ابزار اصولی و حقوقی موثر و بازدارنده برای پیشگیری از تکرار جنایات کشوهایی مانند ترکیه در منطقه و جهان است.

کد خبر 420429

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.