رشد شاخص هم وزن در همین مدت ۱۱.۷ درصد بود. به این ترتیب مشخص است که جریان پول بیشتر به سمت شرکت های بزرگ در جریان بوده است تا شرکت های کوچک. به ویژه با نزدیک شدن به زمان عرضه سهام شرکت های دولتی در قالب صندوق های قابل معامله، معاملات در گروه شرکتهای پالایشگاهی افزایش معناداری پیدا کرده است که بر خلاف تقاضای کاهش یافته برای محصولات این شرکتها در کشور و بازار جهانی است. گویی این بالا رفتن مدیریت شده قیمت سهام با نیم نگاهی به جذاب کردن عرضههای دولتی رخ داده باشد.
استقبال عمومی از بازار سرمایه و افزایش حجم معاملات و تعداد معامله گران، اکنون کار را به جایی رسانده است که در عمل زمان انجام معاملات در بازار سرمایه به چهار بخش تقسیم شده است. صرفنظر از ساعت معمول معاملاتی که با احتساب پیش گشایش بازار از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۲:۳۰ است، نماد چهار شرکت پتروشیمی تندگویان، سرمایه گذاری صبا تأمین، تأمین سرمایه بانک ملت و سرمایه گذاری کشاورزی کوثر اکنون در ساعت ۱۲:۳۵ تا ۱۳:۳۰ قابل معامله است و شرکت تازه وارد سرمایه گذاری تأمین اجتماعی (شستا) نیز به صورت جداگانه از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۴:۳۰ معامله میگردد. علاقمندان به سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری مبتنی بر اوراق طلا و یا سایر ابزارهای قابل معامله در بورس کالا نیز باید معاملات این بازار را در ساعت ۱۳ تا ۱۵ دنبال کنند. با وضعیت پیش آمده شاید بد نباشد مقامات مسئول طرح قدیمی افزایش ساعات معاملات را دنبال کنند تا کل معاملات بازار در ساعات بیشتری انجام گردد و بار سیستم معاملاتی بین این ساعات توزیع شود. بدون شک افزایش ساعات معاملات منجر به کارایی بهتر بازار میشود زیرا امکان واکنش به موقع سرمایه گذاران را در ساعت بیشتری از شبانه روز فراهم مینماید.
صندوقهای مبتنی بر طلا برای سرمایه گذارانی که این روزها مردد در ماندن در بازار و یا گریز از اصلاح شدید احتمالی هستند گزینه قابل قبولی میتواند باشد. با توجه به حجم منابع مالی تزریق شده در بازارهای مالی جهان که بسیاری از آن نیز مبتنی بر چاپ پول است انتظار افزایش تورم در اقتصاد کشورهای مختلف به ویژه آمریکا که از قبل نیز با نسبت بالای کسری بودجه و همچنین بدهی به تولید ناخالص داخلی مواجه بود انتظار دور از واقعی نیست. این تورم انتظاری منجر به بالارفتن قیمت طلا در بازار های جهانی گردیده است که میتوان ادامه روند آن را دنبال نمود. همچنین در کشور ما نیز که قیمت طلا بر مبنای ضرب قیمت جهانی در نرخ برابری دلار به ریال محاسبه میگردد، افزایش انتظاری قیمت دلار که به صورت منطقی حداقل به میزان تورم باید رشد نماید، تأثیر افزایش طلا در بازارهای جهانی را مضاعف مینماید. سرمایه گذاری در صندوقهای طلا نسبت به خرید فیزیکی این کالا نیز مزیتهایی دارد که از آن جمله پرهیز از مخاطرات امنیتی و سهولت جابجایی پول بین سهام، اوراق بدهی و طلا را میتوان ذکر نمود. در هر صورت می توان به سرمایهگذاران این توصیه را داشت که در شرایط فعلی بازار توجه بیشتری به مدیریت ریسک داراییهای خود داشته باشند تا از هر گونه رخداد غیر قابل پیش بینی آسیب کمتری ببینند.
روند کاهش تمایل به سرمایه گذاری در شرکتهای کوچک بازار از مقایسه بازدهی شرکتها این هفته نیز تا حدودی قابل تشخیص است. در این هفته دارندگان اوراق ۵۸ نماد معاملاتی در هفته سراسر سبز، با کاهش ارزش دارایی مواجه شدند. بسیاری از این اوراق مربوط به شرکتهایی بودند که در ماههای اخیر به صورت ملموسی به حیطه حباب وارد شده اند. از میان این گونه سهمها میتوان به لیزینگ ایران، افق کوروش، تأمین ماسه ریخته گری و شهد ایران اشاره نمود.
شرکت شهد ایران که در ۲۱ فروردین ماه گذشته پس از رشد ۵۰ درصدی قیمت هر سهم اقدام به برگزاری کنفرانس اطلاع رسانی نمود، پس از آنکه ارزش بازار آن به ۱۳.۳ هزار میلیارد ریال رسید مسیر اصلاح را در پیش گرفت تا در هفتهای که گذشت ۶.۵۳ درصد از ارزش بازار خود را از دست داده باشد. ارزش بازار هزار و سیصد میلیارد تومانی در غشهد در شرایطی است که فروش سالانه این شرکت که در زمینه تهیه کنسانتره میوه فعالیت مینماید چیزی در حدود ۱۳ میلیارد تومان است و در کنفرانس اطلاع رسانی برگزار شده نیز مدیریت چشم اندازی از بهبود ظرفیت بهره برداری این شرکت ارائه ننموده است. هزینه احداث کارخانه کنسانترهای که با آخرین تکنولوژی روز دنیا در ارومیه توسط سرمایه گذار خارجی و با هدف صادرات به ۱۳۰ کشور دنیا احداث شده بنابر گزارش خبرگزاری ها ۱۲ میلیون یورو ذکر شده است که میتوان آن را کمتر از ۲۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفت. مقایسه دو رقم ۲۰۰ میلیارد تومان با ۱۳۰۰ میلیارد تومان به وضوح نشان دهنده اختلاف ارزش سهام بسیاری از شرکت های کوچک با واقعیات دنیای کسب و کار است. اگر چه شهد ایران به عنوان یک شرکت بسیار قدیمی احتمالا از املاکی برخوردار است که ارزش روز قابل توجهی داشته باشد اما افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی پیشنهاد شده توسط شرکت از ۲۰۰ به بیش از ۸۱۹ میلیارد ریال نیز نمیتواند توجیه کننده ارزش بازار سرسام آور این شرکت باشد.
برخورد با نمونههای متعدد چنین شرکتهایی موجب میشود تا صاحب نظران مختلف در اظهار نظرهای دو پهلو ضمن اطمینان خاطر دادن به سهامداران در خصوص قابل اعتماد بودن کلیت بازار سرمایه در شرایط فعلی نسبت به وجود حباب با اهمیت در شرکتهای کوچک هشدار دهند. از آن جمله میتوان به علی سعیدی عضو اسبق هیئت مدیره سازمان بورس اشاره نمود که طی صحبتهایی اعلام نمود «کلیت بورس حباب ندارد اما در بازار برخی سهمها وجود دارد که ۴ برابر ارزش واقعی اش قیمت خورده است.»
رشد پیوسته ارزش سهام در بازار موجب گردیده که خالص ارزش دارایی شرکت های مختلف سرمایه گذاری حاضر در بازار نیز مستمرا رشد نماید و در این میان فرصتهای قابل اطمینانی برای سرمایهگذاری حاصل گردد. شرکت سرمایهگذاری پارس آریان از جمله شرکتهایی است که با در اختیار داشتن کرسی مدیریتی در شرکتهای بزرگی نظیر بانک پاسارگاد و هلدینگ صنایع معدنی خاورمیانه (میدکو) مورد توجه بازار قرار گرفته است. ارزش بازار پارس آریان در حالی به مرز ۱۲ هزار میلیارد تومان نزدیک شده است که این شرکت مالک ۱۰ درصد از بانک پاسارگاد (با ارزش بازار کل ۳۲ هزار میلیارد تومان) و ۱۱.۹ درصد از هلدینگ معادن و صنایع معدنی خاورمیانه (میدکو) با ارزش بازار کل ۳۳ هزار میلیارد تومان است. صرف نظر از مالکیت مستقیم پارس آریان در این دو شرکت که منجر به تلفیق صورت مالی آنها در پارس آریان شده است، این شرکت به صورت غیر مستقیم نیز سهام آنها را در اختیار دارد و همچنین در تعداد زیادی از شرکتها و هلدینگهای مجموعه پاسارگاد سهامدار است که از آن جمله میتوان به گسترش انرژی پاسارگاد ۱۶%، مبنای خاورمیانه۲۲%، شرکت رام ۷۵% و فناوری اطلاعات و ارتباطات پاسارگاد آریان ۳۰%، اشاره نمود. ساختار پیچیده و هزار توی شرکتهای زیر مجموعه پاسارگاد و پارس آریان که میتوان آن را مادر پاسارگاد دانست و همچنین حجم بالای دارایی قیمت نخورده (عرضه نشده در بازار) در این مجموعه به نحوی است که محاسبه خالص ارزش دارایی این سهم را بسیار پیچیده میکند اما با توجه به بهای تمام شده ۲۳ هزار میلیارد ریالی پورتفوی سرمایه گذاری بلند مدت این شرکت و تجزیه و تحلیل شرکتهای زیر مجموعه خالص ارزش دارایی ۲۰۰ هزار میلیارد ریالی برای سرمایه گذاری پارس آریان رقم غیرمعقولی به نظر نمیرسد که با ارزش بازار ۱۲۰ هزار میلیارد ریالی آن فاصله معنی داری دارد.
ناگفته نماند، مجموعه بانک پاسارگاد بیش از آنکه شبیه بانک در معنا و مفهوم پذیرفته شده در ادبیات مالی دنیا عمل نماید شبیه یک هلدینگ سرمایه گذاری عظیم الجثه عمل نموده است که زوج مدیریتی قاسمی- امین تفرشی تقریبا در هیئت مدیره عمده شرکتهای آن دیده میشوند و این زوج مدیریتی اکنون قریب به ۱۵ سال است که مدیریت این بانک را قبضه کردهاند.
در حالی بر اساس صورتهای مالی پارس آریان این شرکت با در اختیار داشتن مستقیم تنها ۱۰ درصد از سهام بر بانک پاسارگاد کنترل مدیریتی دارد که بر اساس دستورالعمل نحوه تملک بانک ها که در مهر ۹۸ توسط بانک مرکزی ابلاغ گردید چنانچه پس از سپری شدن مهلتهای تعیین شده در دستورالعمل، مالک واحد (اشخاص مرتبط با یکدیگر از طریق روابط تعیین شده در این دستورالعمل در قالب مصادیق مالک واحد) بدون مجـوز لازم، همچنـان دارنده سهام هر یک از بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی به میزانی بیش از حدود مجاز باشد، نسـبت به مازاد سقف مجاز، در مجامع عمومی صاحبان سهام بانک و موسسه اعتباری غیربانکی ذیربط حق رای نخواهد داشت و متعاقب اعلام بانک مرکزی، حق رای ناشی از سهام مازاد در مجامع عمـومی بـه وزارت امور اقتصادی و دارایی تفویض میشود. علاوه بر این، درآمدهای حاصل از سود سهام توزیع شده و حق تقدم فروش رفته نسبت به سـهام مازاد، مشمول مالیات با نرخ ۱۰۰ درصد میشود.
اکنون شایسته است مسئولان بانک مرکزی ضمن توضیح شفاف در خصوص چگونگی اداره شدن بانک پاسارگاد توسط یک تیم مدیریتی طی ۱۵ سال گذشته با استفاده از شرایط حاکم بر بازار سرمایه و اعمال فشار با ابزارهای قانونی از ادامه اختصاص منابع حاصل از سپرده گذاری مردم به منافع یک قشر خاص به صورت غیرشفاف جلوگیری نمایند.
نظر شما