به گزارش خبرنگار ایمنا، در دوران پهلوی ارتش به جای برقراری نظم و حفاظت از حریم و مرزهای ایران به نهادی تبدیل شد که به صورت ابزاری برای سرکوب مردم مورد استفاده قرار میگرفت. نقش ارتش در سرکوب مقاطعی مانند جنبش ملی شدن صنعت نفت و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ برای اثبات این ادعا کافی است. امام خمینی (ره) نقش مهمی در تغییر نقش ارتش و رساندن آن به جایگاه واقعی خود داشت؛ جایگاهی که ارتش را با مردم و مبارزات آن ها همراه کرد و دست از سرکوب آن ها برداشت.
اولین موضع رسمی و صریح امام (ره) در زمان نخست وزیری شریف امامی بود؛ در آن زمان حکومت تلاش می کرد برای سرکوب مردم از بازوی نظامی خود استفاده کند و با اعلام حکومت نظامی در شهرهای مختلف ثمره سالها مبارزه مردمی نابود کند.
بعد از اینکه اولین جکومت نظامی ایران در اصفهان اعلام شد، امام خمینی (ره) در پیامی هوشمندانه تلاش کرد ارتش و ملت در مقابل هم قرار نگیرند. ایشان تاکید داشتند که اگرچه حکومت نظامی از سوی ارتش صورت میگیرد، اما آنها سربازان وطن بوده و ناچار هستند از دستورات شاه تبعیت کنند. امام خمینی (ره) همواره تلاش کردند بدنه ارتش را از نظام طاغوت جدا کنند و همیشه ارتشیان را به نافرمانی از دستورات فرماندهی فرا میخواندند.
ایشان نافرمانی و تمرد در ارتش را یک دعوت اسلامی میدانستند و از کلیه اقشار و ملت ایران میخواستند تا با آگاهی دادن به نیروهای ارتش، رژیم طاغوت را به سقوط نزدیک کنند. ایشان این وظیفه را به عهده خانواده ها گذاشته بودند تا در تغییر نگرش سربازان و فرماندهان نقش خود را ایفا کنند. حضرت امام (ره) با ارسال پیام هایی از پدرها و مادرها می خواستند فرزندانشان که در ارتش خدمت میکنند را از خدمت به شاه بازدارند.
در آن زمان اکثریت بدنه ارتش را سربازان تشکیل می دادند و به همین دلیل هم امام (ره) طرح فرار سربازان از پادگان ها را مطرح کردند و در پیامی خطاب به سربازان در آذر ۱۳۵۷ فرمودند: "من از سربازان سراسر کشور خواستارم که از سربازخانهها فرار کنند. این وظیفهای است شرعی که در خدمت ستمکار نباید بود."
ارتشبد قره باغی در اعترافات خود آورده است: "فتوای آقای خمینی درباره فرار نظامیان از سربازخانهها، سبب ازدیاد روزافزون فرار پرسنل نیروهای مسلح شاهنشاهی به خصوص پرسنل وظیفه شد. آثار نامطلوب این وضعیت به حدی بود که قدرت مقاومت نیروهای مسلح را از آنها سلب کرد."
پاسخ مثبت ارتش و سربازان به دعوت امام خمینی
پس از اینکه امام خمینی (ره) این پیام را برای سربازان مخابره کردند، ارتش و نیروهای آن ها، تلاش برای تحقق این مهم را آغاز کرد. سربازان و درجه داران کشور به دعوت امام (ره) لبیک گفتند و به صف انقلاب پیوستند؛ در آن زمان اعلامیهای از سوی سربازان و افسران لشگر ۷۷ خراسان منتشر شد که در آن به صراحت اعلام کرده بودند به پیروی از فرمان شرعی مرجعی عالیقدر، که در راستای دستورات اسلام و منطبق با نص صریح قرآن است، از لشگر طاغوتی شاه خارج شده و به نهضت اسلامی مردم که لشگری خدایی است ملحق میشوند.
شکاف در صفوف ارتش
بعد از همگسیختگی ارتش که رکن اصلی سرکوب در نظام طاغوت را شکل میداد، فرماندهان عالی رتبه تصمیم گرفتند سربازان فراری که تعدادشان کم نبود را تحت تعقیب قرار دهند. در چنین جوی، حضرت امام (ره) از مردم خواستند تا به کمک سربازان بشتابند. امام در این رابطه پیامی صادر کردند که در بخشی از آن آمده است: "ما به سربازها دستور دادیم فرار کنند. بسیاری شان فرار کردند؛ لکن بعضی مشکلات پیدا شده است. بسیاری از این ها فقیرند و مکان هم ندارند. اگر بخواهند در مکانهای خودشان بروند مورد تجاوز دولت واقع میشوند و آنها را میگیرند. از این جهت آنها نمیتوانند در منازل خودشان بروند. مردم در هر کجا مکلفاند که اینها را پناه دهند، مخارجشان هم بدهند و منزلی محقر برای اینها، به طوری که معلوم نشود که کجا هستند تهیه کنند. ما هم از بابت وجوه شرعیه قبول داریم."
روحانیون نیز برای لبیک به فرمان امام، برای جلوگیری از شناخت سربازانی که از خدمت فرار کرده بودند راهکارهایی مطرح کردند؛ برای نمونه حضرت آیت الله خامنهای توصیه کردند جوانانی که مشغول خدمت سربازی نیستند هم سرهای خود را بتراشند تا سربازان مشمول خدمت، که از سربازی فرار کرده بودند شناخته نشوند. در این میان، بازاریان نیز با تشکیل کمیتهایف به یاری سربازان شتافتند و وظیفه مخفی کردن سربازان فراری را بر عهده گرفتند.
در نتیجه در پیش گرفتن چنین رویکردی از طرف انقلابیون و در رأس آن امام خمینی (ره) و همراهی ارتش با آرمانهای ایشان، شیرازه ارتش که به صورت سلسله مراتبی بود و بدنه سرکوب مردم آن را سربازان تشکیل میدادند، از هم فروپاشید و رزیم طاغوت نتوانست مانند گذشته از این ابزار برای از بین بردن انقلاب مردم استفاده کند.
سیاست های راهبردهای و هوشمندانه امام خمینی (ره) بود که در مورد تغییر نقش ارتش مؤثر واقع بود. این موضوع پس از بازگشت امام (ره) از تبعید، بیش از پیش نمایان شد و نافرمانی در ارتش به اوج خود رسید. تظاهرات، راهپیمایی، بیعت با امام خمینی (ره) و تحصن در نیروهای مسلح به حدی شدت پیدا کرد که فرماندهان به این باور رسیدند که روحیه برخی از سربازان و درجهداران به شدت ضعیف شده و در صورتی که کار به برخوردهای سخت و خشن نظامی بکشد، روی بسیاری از این نیروها نمیتوان حساب باز کرد. به همین دلیل ارتش روز به روز تحلیل رفت تا جایی که در برابر خواست انقلابی مردم موضع بیطرفی اتخاذ کرد و انقلاب اسلامی پس از سالها مجاهدت به وسیله نیروهای مختلف سیاسی به پیروزی رسید.
ارتش پس از پیروزی انقلاب
ارتش از همان اولین روز پیروزی انقلاب، کار خود را برای دفاع از ایران شروع کرد. اولین درگیری و نا آرامی در منطقه ترکمن صحرا توسط گروهکهای چپ و کمله ها با هدف خودمختاری منطقه آغاز شد که با اعزام یگانی از کارکنان داوطلب نیروی زمینی ارتش سرکوب شد. ارتش به سراغ کنترل ناآرامی های سایر مناطق مانند کردستان و آذربایجان غربی رفت. همزمان جنگ روانی علیه ارتش در داخل و خارج کشور به راه افتاده بود و به دنبال آن بود تا ارتش را یک نیروی ضد مردمی و عامل امپریالیسم معرفی کند که همچنان سرکوب مردم را ادامه می داد و بایستی منحل می شد و جای خود را با یک ارتش خلقی یا بی طبقه توحیدی عوض می کرد .
همین جوسازی ها سبب شد تا شهید سپهبد ولی الله قرنی اولین رییس ستاد مشترک ارتش در نامه ای استعفای خود در روزهای اول فروردین ۱۳۵۸ را به امام خمینی (ره) تقدیم کند. شهید قرنی در استعفای خود با شکایت از اقدامات ضد انقلاب و دشمنان خارجی و دخالت های بیجا در امور ارتش چنین نوشته بود: "معاون نخست وزیر انقلاب که خود را واضع مقررات و مالک الرقاب می داند بدون آنکه بداند ارتش چه موقعیت و چه امکاناتی دارد و متأسفانه بدون اینکه حتی اینجانب را طرف مشورت قرار دهد هر روز دستوراتی صادر می نماید که ارتش بایستی شاهد لطمه ای دیگر بر روحیات افسران و افراد خود و افتادن مقداری سلاح و مهمات و مال و منال به دست افراد ناصالح و وابسته به خارجیان باشد. وزیر دفاع بدون مشورت و نظر خواهی از اینجانب و خارج از وظایف خود می رود و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات نسنجیده می گوید که سربازان فروردین مرخص و بالنتیجه تعداد معدودی که از ارتش با خون دل به سربازخانه ها کشانده بود، نگهداری سربازخانه ها را رها کرده و به موطن خود می روند و شب هنگام عناصر توده ای وابسته به سیاستهای خارجی با کامیونها به سربازخانه ها می روند و باقیمانده اسلحه و مهمات را بار کرده و به خارج از شهر می برند... دولت بدون مشورت با ارتش و آگاه ترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آن صفحات می فرستند که با ورود آنها و اولین سخن پراکنی که می کنند مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت می کنند و در جلوی همین هیأت فرماندة پادگان را گلوله باران می کنند."
کمتر از یک ماه بعد، سپهبد قرنی توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید تا علاوه بر آثار جنگ روانی سنگینی که بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط دشمنان خارجی، طیف ضدانقلاب، منافقین، حزب توده و عناصر نا آگاه در ارتش جریان داشت، بی انضباطی، سستی و عدم تمکین از فرماندهان نیز به مشکلات ارتش اضافه شود. امام خمینی (ره) برای پایان دادن به این وضعیت و تمام کردن برخی خود سری ها در دولت، با صدور پیامی تاریخی در تاریخ ۲۹ فروردین سال ۵۸ خطاب به ملت، روز ۲۹ فروردین را روز ارتش خواندند. دربخشی از پیام امام خمینی(ره) آمده بود: "روز چهارشنبه ۲۹ فروردین روز ارتش اعلام میشود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهای بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و حفظ مرزهای کشور اعلام نمایند. ملت ایران موظفند از ارتش اسلامی استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامی است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانی خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامی که حافظ استقلال و نگهبان مرزهای آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید برای حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدان خاتمه دهیم."
امام خمینی(ره) در بخش های دیگر پیام خود نیز مشکلات دیگر پیش روی ارتش را نیز مورد توجه قرار دادند تا توطئه های داخلی و خارجی علیه ارتش جمهوری اسلامی ایران را نقش بر آب کنند. از آن تاریخ به بعد هرسال در سالگرد صدور این پیام، روز ارتش در سراسر کشور جشن گرفته می شود و ارتش در شهرهای مختلف به رژه و نمایش قدرت نمایی می پردازد.
نظر شما