به گزارش ایمنا، به نقل از معاونت فرهنگی قوه قضائیه، در مقررات جاری از تصرف تعریفی به عمل نیامده اما گفته شده "تصرف به عنوان مالکیت، اماره مالکیت است، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. " بطور مثال اگر سوئیچ خودرویی در دست کسی است، فرض بر این است که حق استفاده از آنرا دارد. حال اگر شخصی ادعای امانت و عاریه یا کرایه و نیز تصرف غاصبانه دارد، باید از عهده اثبات آن برآید، در همین مثال چنانچه متصرف خودرو بگوید آنرا از مدعی خریده است، باید از عهده اثباتش برآید، به عبارت دیگر قانون از تسلط بر هر مالی حمایت میکند، لیکن چنانچه متصرف در صدد بیان منشأ آن برآید، باید قانونی بودن آنرا ثابت کند.
از منظر حقوقی خلع ید به دعوایی اطلاق میشود که مالک ملکی به طرفیت متصرف غیرقانونی مال خود، اقامه دعوی میکند و از دادگاه میخواهد که به روند تصرف غیرمجاز متصرف پایان بخشیده و ملک وی را از تصرف او خارج و تحویل او بدهد بنابراین منشأ دعوای خلع ید غصب است و هیچ قراردادی بین مالک و متصرف وجود ندارد.
در بیان تفاوت دعاوی خلع ید و تخلیه ید از ملک اعم از آپارتمان یا مغازه، توجه به چند نکته ضروری است: نکته اول اینکه، در مورد تقاضای تخلیه رابطه استیجاری وجود دارد یعنی این امر ناظر به مواردی است که قرارداد اجاره بین مالک و مستأجر تنظیم شده، لیکن علیرغم اینکه مدت اجاره پایان یافته یا منحل شده، مستأجر حاضر به تخلیه ملک نیست.
بدیهی است که در این موارد باید دعوای تخلیه مطرح کرد و البته مالکیت بر عین نیز شرط نیست، بلکه همین که شخصی مالک منافع هم باشد کفایت میکند، بنابراین تفاوت دعوای خلع ید با تخلیه ید این است که دعوای تخلیه زمانی مطرح میشود که شخص با اذن مالکانه بصورت قانونی و شرعی متصرف شده، در حالیکه در خلع ید استیلاء بر مال به نواقل قانونی نبوده است.
نکته دوم اینکه خلع ید اختصاص به اموال غیرمنقول دارد، یعنی اینکه یک تفاوت عمده دیگر میان دعوای خلع ید و تخلیه ید این است که خلع ید در مورد اموال غیر منقول مطرح میشود اما تخلیه ید هم در مورد منقول و هم غیرمنقول قابلیت استماع دارد، در اینجا مقصود از غیرمنقول، مالی است که حمل آن از مکانی به مکان دیگر بدون آسیب زدن به آن مال یا محلی که در آن نصب شده، امکانپذیر نباشد.
نکته سوم اینکه دعوای تخلیه ید یک دعوای غیرمالی است، بنابراین طرح این دعوا هزینه دادرسی کمتری نسبت به دعوای خلع ید دارد ولی دعوای خلع ید، یک دعوای مالی محسوب میشود.
دعاوی حقوقی از نظر هزینههای دادرسی به دو قسم تقسیم میشوند که عبارتند از: دعاوی مالی و غیرمالی. البته به دلیل آنکه قانونگذار به جای تعریف به ذکر مصادیق پرداخته، گاهی اوقات در تشخیص دعاوی مالی و غیر مالی اشتباه میشود، از این رو قبل از تعریف دعاوی مالی و غیرمالی باید مفهوم حق مالی و غیرمالی روشن شود.
حق مالی آن است که اجرای آن به طور غیرمستقیم برای دارنده آن منفعتی ایجاد کند و بتواند آنرا به پول ارزیابی کند، مانند حق مالکیت نسبت به خانه، اما حق غیرمالی آن است که اجرای منفعتی را به طور مستقیم که بتوان آنرا با پول ارزیابی کرد ایجاد نکند، مانند حق زوجیت و بنوت.
اما در تعریف دعاوی مالی و غیرمالی میتوان گفت؛ دعوای مالی دعوایی است که خواسته آن مال باشد و دعوای غیرمالی دعوایی است که خواسته آن غیرمالی باشد.
در خصوص تصرف عدوانی به معنای اعم باید گفت؛ به خارج شدن مال از حیطه اقتدار مالک یا قائممقام قانونی او بدون رضای وی یا بدون مجوز قانونی اطلاق میشود در حقیقت، رضایت نداشتن مالک یا فقدان اجازه و اذن قانونی از جانب او از موجبات تحقق تصرف عدوانی محسوب میشود تصرف عدوانی، عنوانی است که در حقوق مدنی و نیز حقوق کیفری مطرح است، و علت اینکه وصف کیفری نیز یافته این است که به جهت اصل احترام به مالکیت و نیز دفاع اجتماعی از این اصل، نظر قانونگذار بر این امر استوار بوده که در هر صورت از تصرف افراد حمایت شود، و چنانچه شخصی نسبت به مالی مدعی حقی است بجای توسل به قدرت فردی در استرداد مال خود، حتماً از طبق مراجع قضایی احقاق حق نماید، والا متجاوز شناخته میشود.
از نظر حقوقی قانون آیین دادرسی مدنی، دعوای تصرف عدوانی را این چنین تعریف میکند: "دعوای تصرف عدوانی عبارت است از ادعای متصرف سابق مبنی بر اینکه دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف وی خارج کرده و اعاده تصرف خود را نسبت به آن مال درخواست میکند. " بنابراین از این منظر برای طرح دعوی، سه موضوع سبق (سابق بودن)، تصرف مدعی، لحوق (پیوستن)، تصرف خوانده (کسی که علیه او طرح دعوی شده است) و عدوانی بودن تصرف لازم است.
با این توصیف این تعریف فقط شامل اموال غیرمنقول میشود؛ بنابراین اگر کسی قالیچه یا ساعت مچی فردی را به صورت عدوانی (یعنی با توسل به زور) به دست آورد، تعریف فوق این موارد را شامل نخواهد شد، به علاوه در صورتی که مال با رضایت متصرف سابق از تصرف او خارج شده باشد و به تصرف دیگری درآید، سپس متصرف سابق از رضایت خویش پشیمان شده و عدول کند، عنوان تصرف عدوانی بر فعل متصرف جدید صادق نخواهد بود، همچنین چنانچه شخصی ملک خود را برای مدتی رها کند، به نحوی که هیچ تصرفی بر آن نداشته باشد و شخص دیگری در این مدت، ملک مورد نظر را تصرف کند، تعریف مزبور شامل این مورد نخواهد بود؛ زیرا متصرف فعلی، مال را از تصرف متصرف سابق خارج نکرده، بلکه ملکی را که قبلاً از تصرف وی خارج شده بود، تصرف کرده است.
نظر شما