اسکان غیررسمی در شرایط بحرانی امروز باری بر شانه های شهر

سکونتگاه‌ غیر رسمی باری اضافه بر دوش شهر است که در شرایط بحرانی بیشتر از گذشته بر شانه‌های شهر فشار می‌آورد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، اسکان مهاجران در حاشیه شهرها و ایجاد سکونتگاه‌های غیررسمی از جمله معضلات شهرنشینی طی چند دهه گذشته بوده است، این مناطق به صورت غیر قانونی ایجاد شده‌اند، جز محدوده خدماتی شهر به حساب نمی‌آیند و بیشتر مواقع از خدمات شهری مناسب نیز محروم هستند.

الحاق قانونی برخی از این مناطق به حوزه خدماتی شهر طی سال‌های گذشته، شهرداری را ملزم به ارائه خدمات اولیه کرده است اما این مناطق همچنان مشکلات خاص خود را دارند و افراد ساکن در آنها با حداقل امکانات و استانداردها زندگی می‌کنند، مشکلات حاد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی کیفیت زندگی ساکنان این نواحی را به حداقل ممکن کاهش داده است.

این سکونتگاه‌ها باری اضافه برای شهر هستند در حالی که ساکنانی زنده دارند، افرادی که با دلایلی موجه اقدام به مهاجرت کرده و برای پیدا کردن شغل و کسب درآمد مناسب در حاشیه شهرهای بزرگ ساکن شده‌اند.

این بار اضافی در زمان وقوع بحران‌ها از جمله بحران اخیر، بیشتر بر شانه‌های شهرها فشار می‌آورد، در نگاه اول شاید سطح بالای واگیر این بیماری علت گسترش سریع این ویروس در فضاهای شهری شناخته شود، اما بهتر است نوع تعاملات نواحی حاشیه شهر با شهر مادر، همینطور علت شکل گیری سکونتگاه‌های غیررسمی نیز بررسی و یکی از دلایل آسیب پذیری بالای شهرها در مواجه با این بیماری بیشتر تبیین شود.

سولماز حسینیون، پژوهشگر مستقل شهری که روی مسائل و مشکلات سکونتگاه‌های غیررسمی پژوهش کرده است، می‌گوید: به مسائل این سکونتگاه‌ها باید از چند بعد توجه شود در حالی که مشکل سکونتگاه‌های رسمی عمدتاً به صورت مقطعی و تک بعدی بررسی می‌شود.

وی می‌افزاید: تصمیماتی که در مقیاس آمایش سرزمین گرفته می‌شود منجر به شکل گیری و توسعه این سکونتگاه‌ها شده و با گذشت سال‌ها هنوز طرح آمایش سرزمین با بهره گیری از دیدگاه جدید برای کشور تهیه نشده است، که این خود نشان از بی توجهی نسبت به اهمیت این برنامه کلان دارد.

این پژوهشگر مستقل شهری با اشاره به اهمیت ریشه یابی علت تشکیل این سکونتگاه‌ها، خاطرنشان می‌کند: نحوه مدیریت آب، سدسازی‌های نادرست، از بین رفتن مزارع، جنگل‌ها و منابع ارتزاق روستاییان و عشایر از مهم‌ترین دلایلی است که موجب مهاجرت ساکنان مناطق مختلف کشور به شهرها و تشکیل این سکونتگاه‌ها می‌شود زیرا این افراد معمولاً توان خرید خانه در شهر را ندارند و به ناچار خارج از محدوده‌های خدماتی اقدام به ساخت سرپناه برای تسهیل دسترسی به امکانات شغلی شهری و کسب درآمد می‌کنند.

حسینیون عنوان می‌کند: توزیع نابرابر امکانات پزشکی و دارویی، فرهنگی، آموزشی و تحصیلی در کشور و تمرکز توزیع امکانات و سرمایه‌ها در شهرهای بزرگ به ویژه تهران، موجب مهاجرت افراد و استقرار آن‌ها با حداقل استانداردهای زندگی در حاشیه شهرهای بزرگ شده است.

وی تاکید می‌کند: در صورت توزیع عادلانه منابع و امکانات در تمام نقاط کشور، این سکونتگاه‌ها ایجاد نمی‌شود.

معضلات سکونتگاه‌های غیررسمی در مواقع بحرانی بیشتر می‌شود

این پژوهشگر مستقل شهری اظهار می‌کند: این مناطق در حالت عادی نیز مسائل و مشکلات زیادی دارند، اما معضلات آنها در مواقع بحرانی بسیار پیچیده‌تر می‌شود، بنابراین نحوه مدیریت این مناطق هم در شرایط عادی و هم در شرایط بحرانی سخت است و نیازمند دیدگاهی چند مقیاسی است.

حسینیون تصریح می‌کند: بیشتر ساکنان این مناطق باید مسافت زیادی را طی کنند تا برای کسب درآمد به شهرهای بزرگ بیایند و در کارخانجات و صنایع اطراف شهرها مشغول کار شوند، بنابراین ماهیت چنین نواحی این است که جابجایی پیوسته جمعیت بین حاشیه شهرها و مادر شهرها برقرار است که در شرایط بحرانی مانند کرونا، وضعیت را چندین برابر وخیم می‌کند در حالی که از سال ۹۷ و همزمان با موج گرانی ایجاد شده، شاهد رشد چند برابری ساکنان این مناطق بوده‌ایم.

این پژوهشگر مستقل شهری تاکید دارد: نگاه به سکونتگاه‌های غیررسمی، همان نگاه نسبت به بافت‌های فرسوده داخل شهرها بوده است، که همواره تنها یک نسخه برای این نواحی پیچیده شده است، مدیران اغلب در نظر داشته‌اند که فرآیند نوسازی را در این مناطق انجام داده و آنها را به شهرها اضافه کنند در حالی که بسیاری از این ساکنان تمایل دارند در صورت بهبود شرایط زندگی به محل قبلی سکونت خود بازگردند.

استمرار جریان جمعیتی از حاشیه به سمت مرکز شهرها

حسینیون تاکید کرد: در شرایطی مثل شیوع کرونا، استمرار جریان جمعیتی از سمت سکونتگاه‌های غیررسمی و حاشیه شهرها به سمت مادر شهر، موجب تشدید بحران‌هایی مانند کرونا می‌شود زیرا جابجایی افراد بزرگترین عامل شیوع این بیماری است و باید جلوی آن گرفته شود.

وی می‌گوید: این افراد منبع درآمد پایداری ندارند و اکثراً روزمزد هستند، به علاوه خودرو شخصی نیز ندارند و برای اینکه خود را به محل کار برسانند باید حتماً از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند و این خود عامل شیوع بیشتر بیماری است.

این پژوهشگر مستقل شهری می‌افزاید: بسیاری از امکانات مورد نیاز زندگی در این سکونتگاه‌ها وجود ندارد و ساکنان برای رفع نیازهای خود مجبور به جا بجایی هستند و باید مرتباً از محل زندگی خارج شوند، به علاوه از نظر اقتصادی نیز توان خرید اقلام بهداشتی مثل ماسک و دستکش یا شستشوی مستمر را ندارند.

حسینیون ادامه می‌دهد: به طور مثال شهر گلستان که در فاصله ۱۸ کیلومتری تهران است، به صورت پیوسته آب لوله کشی ندارد و ساکنان به صورت هفته‌ای تانکرهای آب را پر می‌کنند بنابراین مجبور هستند این آب ذخیره شده را با اعمال محدودیت و با ملاحظه استفاده کنند.

وی اظهار می‌کند: بعد خانوار در این مناطق بالا و متراژ مسکن پایین است، گاهاً یک خانواده شش تا هفت نفری باید در سرپناهی۳۰ تا ۴۰ متری زندگی کنند در حالی که مرتباً بر رعایت فاصله فیزیکی برای جلوگیری از ابتلا و شیوع بیشتر بیماری کرونا تاکید می‌شود. تبعات روانی و اجتماعی زندگی در قرنطینه در چنین مساکنی نیز خود عوارض بیشماری دارد که مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

این پژوهشگر مستقل شهری می‌گوید: نحوه برخورد با سکونتگاه‌های غیررسمی به دلیل کم توانی ساکنان آن، به بازتولید این سکونتگاه‌ها می‌انجامد و به نوعی موجب ایجاد تله فضایی می‌شود که در شرایط وقوع بحران مثل شیوع یک بیماری همه گیر، بیشتر خودش را نشان می‌دهد.

حسینیون با بیان اینکه بی عدالتی فضایی و عدم توزیع متناسب امکانات افراد فقیر را بیشتر تحت تأثیر قرار می‌دهد، تاکید می‌کند: در هر بحرانی آسیب پذیرترین مردم فقیرترین مردم هستند اما مدیریت بحران شهرهای ما همیشه در سطحی‌ترین فاز پاسخگویی باقی می‌ماند و موضوعات اساسی مثل فاصله بین شهرهای کوچک با شهر مرکزی و جابجایی روزانه افراد در نظر گرفته نمی‌شود در حالی که رگ حیات مناطق اطراف به شهر اصلی متصل است و حاشیه شهرها بدون ارتباط با مادر شهر قادر به ادامه زندگی نیستند.

۲۰ میلیون نفر ساکن سکونتگاه‌های غیررسمی

وی ادامه می‌دهد: در چنین شرایطی و به عنوان یک پاسخ دهی آنی باید بسته‌های حمایتی مالی و بهداشتی در اختیار افراد کم توان قرار داده شود، ظاهراً دولت بسته‌های حمایتی را برای چهار میلیون نفر در نظر گرفته در حالی که بنا بر آمار ارائه شده وزارت راه و شهرسازی، ۲۰ میلیون نفر در سکونتگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند.

این پژوهشگر مستقل شهری اظهار می‌کند: بزرگترین نکته درس گرفتن از گذشته است، ما باید ارتباط بین مادر شهر و سکونتگاه‌های غیررسمی را چند بعدی‌تر بررسی کنیم تا خود را برای بحران‌های بعدی تجهیز و آماده کنیم.

شهرداری به تنهایی توان رفع مشکلات سکونتگاه‌های غیررسمی را ندارد

حسینیون عنوان می‌کند: بسیاری از این سکونتگاه‌های غیررسمی در حوزه خدماتی شهرداری نیست، زمانی که ما از مدیریت یکپارچه شهری بخصوص در شرایطی بحرانی صحبت می‌کنیم، تمامی بخش‌های مدیریتی، بهداشتی و زیرساختی وزارت راه و شهرسازی در این ارتباط مسئول هستند اما مدیران ما با هر بحران و مسئله‌ای تک بعدی برخورد می‌کنند.

وی می‌افزاید: نظافت خیابان‌ها، جمع آوری پسماندها، پاکسازی فضاهای شهری و توزیع بسته‌های بهداشتی از جمله اقداماتی است که شهرداری می‌تواند انجام دهد، اما این اقدامات نقش مسکن دارد و تا زمانی که ارتباط بین بحران‌ها و ارتباط بین سازمان‌های مسئول به روشنی تبیین نشود، شاهد بروز مشکلات حاد در زمان وقوع بحران هستیم.

کد خبر 417449

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.