به گزارش خبرنگار ایمنا، روزی که داشت ماینز را ترک میکرد چشمهای پر از اشک آن هواداران خبر از یک رابطهی احساسی عمیق میداد. وقتی که توی دورتموند هم برای وداع آمده بود با دیدن بنر Danke jurgen، سیل اشک بود که بر چشمان او و دیگران جاری بود. فلسفش اینطوری است؛ هر جا که میرود صمیمت و عشق سرلوحه کارش است.
بعد از دوران پرفروغ در ماینز به دورتموند آمد و در کنار یک نسل طلایی قهرمان بوندسلیگا شد. دورتموند او تا پای فتح لیگ قهرمانان هم رفت اما کاری که هیتسفلد توانست انجام بدهد را کلوپ موفق نشد.
آقای معمولی توی هجوم مربیان اسم و رسم دار به لیگ برتر بهترین هدف را نشانه رفت. رفت جایی که حتی اگر جام هم نگیرند محال است که هیچوقت تنها قدم بزنند. توی بندر لیورپول هم آن حس صمیمیت و عشقی که کلوپ میخواست پیدا میشد. خودش زمانی که توی آلمان کار میکرد میگفت عاشق فوتبال انگلیسی است. فوتبالی که توی گل و آب برگزار میشود و پر از درگیری و تکل زدن است.
حالا او اینجاست، روی چمنهای مرطوب آن فیلد قدم میزند و ذهنش درگیر پایان دادن به طلسم بندرنشینها است. شاید باورش سخت باشد اما آن بچههایی که از کودکی آرزوی پوشیدن پیراهن لیورپول را داشتند و حالا تبدیل شدند به جوانهایی که میخواهند رویاهای هواداران را محقق کنند. هیچکدام از آخرین باری که لیورپول قهرمان شده چیزی یادشان نیست. فقط آنهایی که سن و سال بیشتری دارند یادشان است که یک زمانی پرندهی خوشبختیشان بر فراز جزیره لانه داشت.
تا زمانی که فرگی آمد و آنها را به زیر کشید اما هیچکس مثل باب پیزلی و بیل شنکلی پیدا نشد که شکوه لیورپول را به آنها برگرداند. تا اینکه توی اکتبر ۲۰۱۵، مردی از جنس امید قدم به آن فیلد گذاشت. آدمی که خسته شدن و جا زدن را بلد نیست. ناامیدی برایش مضحک ترین کلمهی دنیا است و وقتی قرار باشد به چیزی برسد هیچکس نمیتواند جلودارش باشد.
سیزیف آلمانی برخلاف اسطورهی یونانی نفرین خدایان را شکست و بالاخره بر بام اروپا ایستاد. او که بارها تخت سنگ از دوشش افتاده بود و همیشه قدم آخر برایش به منزلهی ناکامی بود اما توانست سال گذشته فاتح یک فینال شود. لیورپول ۱۴ سال پس از معجزهی استانبول دوباره قهرمان اروپا شد.
کلوپ مأموریت بزرگی را به اتمام رساند و حالا خودش را باید برای مأموریت اصلی آماده کند. حسرت آخرین تقلاهای جرارد، حسرت اشکهای سوارز و حسرت تمام آن قدم زدنهایی که بی نتیجه ماند روی دل یک بندر سنگینی میکند. گواردیولا میگوید بردن لیگ جزیره سختتر از بردن لیگ قهرمانان است. کلوپ اما در جواب او گفته که چون خود پپ چندسالی توی اروپا ناکام بوده این حرف را میزند.
وقتی پپ این حرف را زد فاتح هر دو جام بود ولی وقتی که کلوپ جوابش را داد ناکام هر دو جام. حالا اما او موفق به بردن یکی از دو جام شده و برای اینکه حرفش را ثابت کند این فصل دارد جام راحتتر را هم میبرد. اگر این اتفاق بیافتد، کلوپ میرود هم ردیف بزرگان لیورپول و نامش کنار بزرگانی همچون باب پیزلی و بیل شنکلی جاودان میماند.
مردی که در تلاش دوبارهاش توانست لیورپول را به قهرمانی اروپا برساند و انتقام شکستش توی فینال ۲۰۱۸ را بگیرد حالا دنبال یک انتقامگیری دیگر است. آن هم قهرمانی در لیگ جزیره پس از ۳۰ سال است. اتفاقی که با شیوع ویروس کرونا فعلاً ناتمام مانده، ولی وقتی رخ بدهد و به سرانجام برسد کلوپ را به یکی از بزرگان تاریخ لیورپول تبدیل میکند
فتح اروپا و شکستن طلسم ۳۰ ساله میتواند او را لایق داشتن یک مجسمه جلوی درب آن فیلد کند. معلوم نیست مثل ماینتز و دورتموند، چه زمانی از قرمز بودن دست بکشد اما چیزی که مشخص است، این است؛ وقتی که بخواهد برود باز هم انبوهی از اشک در فراقش جاری میشود.
نظر شما