به گزارش خبرنگار ایمنا، سالی که گذشت تیم ملی روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. اتفاقهایی که شاید هیچکدام در شروع سال ۹۸ قابل پیش بینی نبودند. فوتبال ما ۹۸ را با گشت و گذار و درختکاری ویلموتس در ساختمان پک آغاز کرد و آن را با تور دور اروپای اسکوچیچ به پایان برد.
در انتظار فوتبال تهاجمی با ویلموتس
درست خردادماه و پس از چند ماه بلاتکلیفی ملیپوشان، بالاخره فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت تا میراث هشت ساله کیروش را به ویلموتس بلژیکی بسپارد. مرد بلژیکی که سابقه هدایت نسل طلایی بلژیک در جام جهانی و جام ملتهای اروپا و همچنین نشستن روی نیمکت ساحل عاج را در کارنامه خود داشت، ۷ خرداد وارد تهران شد تا رسماً قراردادش را امضا کند؛ قراردادی که بنا بود تا پایان جام جهانی ۲۰۲۲ پابرجا بماند.
یک هفته بعد ویلموتس باید اولین حضور خود بر نیمکت ایران را تجربه میکرد. جایی که سوریه برای تقابلی دوستانه به ایران آمد. این سرمربی که به نظر توانسته بود رگ خواب مخالفان کیروش را به دست بگیرد، از همان نخستین نشستهایش با رسانه و پیش از بازی با سوریه عنوان کرد که او همواره حامی فوتبال تهاجمی است.
تاکید او بر پررنگ بودن خط حمله در تاکتیک او، موضوعی بود که تا آخرین لحظات حضورش در ایران از آن دست برنداشت. صحبتهایی که به مذاق خیلیها خوش آمد و ویلموتس آن را در همان دیدار اول ثابت کرد. تیم ملی با هدایت مرد بلژیکی، سوریه را در آزادی پنجتایی کرد و چند روز بعد در سئول، به تساوی یک بر یک با کره جنوبی رضایت داد.
دریافت گل از کره پس از هشت سال زنگ خطری را به صدا درآورد که آیا تیم ویلموتس دفاع را فدای فوتبال تهاجمی خواهد کرد که البته این زنگ در میان نمایش هجومی و دلانگیز تیم ملی با هدایت ویلموتس چندان جدی گرفته نشد.
با گذر از تابستان، مرحله مقدماتی انتخابی جام جهانی در منطقه آسیا کلید خورد و تیم ملی در گام ابتدایی از سد هنگکنگ گذشت.
پس از آن شاگردان ویلموتس در خانه و در یک بازی تاریخی که نخستین همراهی بانوان از تیم ملی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ورزشگاه به حساب میرفت، با ۱۴ گل کامبوج را گلباران کردند تا خط آتش ویلموتس خطرناکتر از چیزی به نظر بیاید که در خصوص آن تصور میشد.
نکته جالب آغاز شایعاتی در رابطه با پرداختهای مارک ویلموتس از آن مسابقه بود. در نشست پیش از مسابقه با کامبوج که آخرین همنشینی سرمربی بلژیکی با اصحاب رسانه ایران به شمار میآمد، ویلموتس در پاسخ به یکی از خبرنگاران که از او پرسید با دیر کرد فدراسیون در واریز حقوقش مشکلی ندارد، گفت "مشکلی از این بابت ندارد و برای فوتبال است که راهی ایران شدهاست. "
دو باخت در یک ماه؛ آب سرد بر تاکتیک مرد بلژیکی
تیم ملی چند روز بعد از پیروزی برابر کامبوج، به منامه رفت تا با ارائه یک بازی نه چندان قابلقبول با یک گل مقابل بحرین تن به شکست دهد تا نخستین باخت آقای سرمربی در ایران به ثبت برسد. خیلی زود موج انتقادها روانه ویلموتس شد و عدهای معتقد بودند این سرمربی مسابقات و رقبا را دست کم گرفته است. مرد بلژیکی همه را به آینده امیدوار کرد و اعلام کرد از پنج بازی آینده ۱۵ امتیاز خواهد گرفت تا به دور بعدی صعود کند.
یک ماه بعد ویلموتس فرصت داشت تا آب رفته را به جوی برگرداند و در اردن سه امتیاز دیگر به اندوخته تیم کشورمان اضافه کند. تیم ملی به مصاف عراق رفت و در حالی که ۱۰ نفر تا آخرین دقایق بازی مساوی بود، روی کرنر ارسالی حریف و توسط علا عباس گل خورد تا کار سرمربی بلژیکی یک سره شود.
ایران در عین ناباوری به رده سوم جدول ردهبندی گروه رفت و کار صعود به اما و اگر کشیده شد. تیم به تهران برگشت، اما ویلموتس نیامد تا برای همیشه ایران را ترک کرده باشد. فدراسیون تصمیم به قطع همکاری با او را گرفت و ویلموتس به فیفا رفت تا بتواند پول خود را از فدراسیون بگیرد.
پس از این اتفاق، قرارداد این سرمربی بلژیکی رسانهای شد و مشخص شد که رقم این قرارداد دو میلیون یورویی او، حدود ۵۰۰ هزار یورو بیشتر از درآمد سالیانه کارلوس کیروش بسته شده است.
ویلموتس دو میلیون دلار سال اول خود را از فدراسیون گرفت و سپس به دنبال شکایت دیگری رفت. این سرمربی مدعی است فسخ رسمی از سوی فدراسیون ایران با او صورت نگرفته و در حالی که او سرمربی تیم کشورمان بوده است، مسئولین فدراسیون به سراغ انتخاب نفر جدید رفتهاند؛ ادعایی که اگر ثابت شود غرامت ۱۰۰ میلیارد تومانی را برای فوتبال کشورمان به همراه خواهد داشت! البته مسئولین فدراسیون فوتبال به شدت ادعا سرمربی بلژیکی را رد میکنند و حتی میگویند ویلموتس باید به ایران غرامت بپردازد.
در این بحبوحه تاج هم به دلیل کسالت، عطای ماندن بر صندلی ریاست فدراسیون را به لقایش بخشید و استعفا داد. البته مشخص نیست استعفای آقای معلم به خاطر حفظ سلامتی یا چیز دیگری بوده است؛ فدراسیون در صورتی که چندین ماه برای انتخاب جانشین برای ویلموتس فرصت داشت اما چند ماهی خبری از انتخاب سرمربی نبود.
از شهریار و ژنرال تا آقای کروات معمولی!
مسئولان فدراسیون بیان کردند که سرمربی بعدی هر که هست، ایرانی است و خیلی زود گزینههایی هم چون امیر قلعهنویی، یحیی گلمحمدی و علی دایی روی صفحه اول روزنامهها نقش بست. مسائل غیرفنی مانع از حضور شهریار برای بار دوم در نیمکت تیم ملی شد و یحیی به پرسپولیس آمد تا راه حضورش در فوتبال ملی مسدود شود.
با قلعهنویی مذاکره و توافقاتی نیز حاصل شد اما اعتراضات هواداران سپاهان و به دنبال آن رسانههای اصفهانی بالاخره حمایت کارخانه فولاد مبارکه را به همراه داشت تا نهایت ژنرال در اصفهان ماندنی شود. همه چیز گشت تا بالاخره در تصمیم عجیب و غریب سکان هدایت تیم ملی به اسکوچیچ کروات برسد.
اسکوچیچ که نامی آشنا برای فوتبال دوستان ایرانی بود پنجمین مربی کروات تاریخ تیم ملی شد، اما این در حالی بود که کارنامه او چندان قدرتمند نبود. او برای بیشتر فوتبالیها، مربی تیمهای درجه دوم لیگ برتری بود که در آنها نتایج خوبی میگرفت.
اسکوچیچ بهمنماه و درست ۸ ماه پس از اولین حضور ویلموتس در ایران برابر رسانهها در هتل المپیک، او در چند قدمی آن و در هتل آکادمی فوتبال پاسخگوی خبرنگاران بود؛ نشستی که پرسشهای تندی را روانه سرمربی جدید تیم ملی کرد تا نشان دهد قرار نیست به این راحتیها آب او با اهالی رسانه در یک جوی رود.
رقم قرارداد اسکوچیچ اما خیلی پایینتر از سایر مربیان بود و حتی پرداخت غرامت به نفت آبادان چندان معضلی برای فدراسیون بحرانزده در حیطه مالی به حساب نمیرفت.
اسکو خیلی زود نشان داد ارتباط تعامل با سایرین را خوب بلد است و ابتدا به تماشای دیدارهای مختلف لیگ نشست و سپس یک به یک به نقاط مختلف جهان پرواز کرد تا با لژیونرهای ایرانی دیدار و از آنها دعوت کند تا او را در مسیر صعود تیم از گروه یاری کنند.
کرونا آخرین شوک به فوتبال ملی بود که البته برخلاف سایرین توانست فرصت مناسبی را برای اسکوچیچ ایجاد کند. شیوع کرونا، کنفدارسیون فوتبال آسیا را وادار کرد تا تقویم مسابقات خود را به هم بریزد و چهار دیدار باقیمانده انتخابی جام جهانی به مهر و آبان سال آینده ببرد. اتفاقی که شاید یک شانس مناسب برای اسکوچیچ بود تا زمان بیشتری برای شناخت و استوار کردن تاکتییش در اردو تیم ملی وجود داشتهباشد.
حالا باید چشم به سال ۹۹ دوخت و دید آیا فوتبال ملی ایران قادر خواهد بود در روزهای عجیب و غریب فوتبال ایران به روزهای اوج نه چندان دور خود بازگردد تا در نزدیکترین جام جهانی تاریخ فوتبال به مرزهای کشورمان حضور داشته باشد یا خیر؟
نظر شما