به گزارش خبرنگار ایمنا، بازگشت به عقب و دیدن عواقب تصمیمات میتواند راهکاری مناسب برای تصمیمگیری در آینده باشد و شاید آنچه باید در خصوص نشر و کتاب به آن پرداخته شود ناراحتیهای ناشران به دلیل متضرر شدن و استقبال نکردن مخاطبان از کتابهای چاپ شده باشد برای بررسی این مساله باید کمی به عقب بازگشت و نگاهی به اتفاقاتی که در صنعت نشر کشور در سال ۹۸ افتاد، کرد.
در یک نگاه کلی میتوان گفت کاهش سرانه مطالعه، کاهش تیراژ آثار توسط ناشران، کاهش خرید کتاب، تعطیلی برخی از کتاب فروشیهای کوچک، انتشارات محلی و مجلات شهری، حذف کتاب از سبد کالای خانوارها همگی از یک امر ناشی میشود و آن گرانی کاغذ است.
گرانی کاغذ مساله تازهای نیست؛ اگر بخواهیم تاریخ آن را بررسی کنیم باید به سال ۹۰ برگردیم، زمانی که قیمت این محصول به گونهای افسارگسیخته از بندی ۳۰ هزار تومان به بندی ۹۰ هزار تومان افزایش یافت. این افزایش ناگهانی قیمت کاغذ منجر به التهابات بسیاری در صنعت نشر شد؛ بر این اساس وزارت ارشاد کارگروهی تشکیل داد و با اتخاذ تدابیری توانست قیمت آن را به ۶۰ هزار تومان کاهش دهد و کمی از التهاب قیمتها و ضرر ناشران بکاهد. اما این امر راهکاری موقتی بود چراکه قیمت کاغذ به رشد صعودی خود ادامه داد. در نتیجه وزیر فرهنگ و ارشاد خبر از تخصیص ارز دولتی برای واردات کاغذ داد و بانک مرکزی با آن موافقت کرد و بازهم تا حدودی شرایط کنترل شد. اینگونه بود که هر انتشارات از طریق ثبت نام میتوانست کاغذ دولتی دریافت کند اما سوالی که همچنان بی پاسخ مانده این است که این کار حل مساله بود یا پاک کردن صورت مساله؟ کم بودن میزان کاغذ دریافتی توسط ناشران و ناتوانی برخی از آنها در خرید کاغذ آزاد منجر به کم شدن تیراژ کتابها و افزایش قیمت آنها در نتیجه ریزش مخاطبان شد. از طرفی تحریمات و افزایش قیمت دلار منجر به افزایش قیمت بسیاری از محصولات مورد نیاز مردم شد به گونهای که مردم کم کم مجبور به حذف کتاب از سبد کالای خود شدند که میتواند خطر بزرگی برای فرهنگ یک کشور محسوب شود.
اسماعیل سعیدی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس علت گرانی کاغذ را اینگونه شرح داد: " از نظر من بخشی از نابسامانیهای بازار کاغذ به دلال بازی در این عرصه باز میگردد، عدم نظارت و کنترل قیمت دلیلی دیگر مشکلات بازار کاغذ است."
همچنین حجت الاسلام و المسلمین احد آزادیخواه سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: "بانک مرکزی در هفت تعرفه مشخص برای واردات کاغذ رقمی را اختصاص داده است که متأسفانه بخشی از این رقم تکلیفش مسخص نیست؛ یعنی مشخص نیست که آیا واقعاً کاغذ وارد شده است یا نه؟ واگر کاغذی وارد شده است در چرخه بازار به دست مصرف کننده رسیده است یا خیر؟ این نمود بارز تخلف، رانت و فساد است و باید با جدیت با آن برخورد شود."
علی مغانی رئیس اتحادیه صنعت چاپ خراسان رضوی نیز گفته بود: " دولت به جای اینکه ناشران را ملزم به چاپ کند تا مردم هم بتوانند کتاب خریداری کنند، کاغذ دولتی به ناشر میدهد که این سبب رانت میشود"
اینگونه بود که قاچاق کاغذ و تخصیص بعضاً ناعادلانه آن میان ناشران مشکلات جدیدی را در این عرصه به وجود آورد که منجر به اعتراض ناشران شد. به سبب افزایش نابهنجار قیمت نشر و کتاب برخی از ناشران سردرگم شدند و تا تثبیت وضعیت دست از نشر کشیدند.
علی باباچاهی نویسنده و پژوهشگر ادبیات گفت: "تیراژ کتابها در کشور بسیار افت داشته است و آثار به اندازه کافی در شهرهای مختلف توزیع نمیشوند، همین کاهش محسوس تیراژ کتاب باعث شده تا همه به صورت مساوی با کتاب برخورد مستقیم نداشته باشند و به طبع آن سرانه مطالعه کاهش یابد"
به نظر میرسد کاغذ نه فقط یکی از بزرگترین معضلات صنعت نشر بلکه معظلی برای فرهنگ محسوب میشود و لازم است تدبیری مناسب برای متکی شدن به خود برای تولید کاغذ اندیشیده شود تا از صرف هزینه بسیار واردات آن، افزایش قیمت و کاهش تیراژ کتابها، کاهش خرید کتاب از سوی مردم و در نتیجه قاچاق و رانت جلوگیری شود.
با این وجود غیر منصفانه است اگر اخبار خوشایندی که در خصوص نشر در سال ۹۸ اتفاق افتاد را نادیده گرفته و به آنها نپردازیم.
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از انتشار ۸۳ هزار کتاب با تیراژ ۱۲۱ میلیون نسخه خبر داد و گفت: "این میزان چاپ کتاب با وجود تحریمهای ظالمانه دشمنان نسبت به سال گذشته رشد ۱۵ درصدی را نشان میدهد."
همچنین خبرهای خوبی از انتشار آثار ادبی کهن و داستانهای فارسی به سایر زبانها نیز منتشر شد. از جمله اینکه پیرلوکوک متن کامل شاهنامه را به زبان فرانسه ترجمه کرد، زندگی نامه حافظ توسط پل اسمیت در استرالیا منتشر شد، ترجمه جدیدی از مثنوی با ترجمه عیسی علی العاکوب در سه جلد به زبان عربی ارائه گردید، " کیمیای سعادت" نوشته غزالی از سوی کتابخانه اسکندریه مصر چاپ شد، کتاب" داستانهای خانوادگی از تهران" نوشته منیر بدیع الزمان به انگلیسی ترجمه شد و در انگلیس و آمریکا منتشر شد، داستان" یک شب بی خوابی " از صادق چوبک به زبان فرانسه ترجمه شد و رمان " ماه پیشانی" نوشته شهریار مندنی پور نیز به فرانسه ترجمه چاپ و منتشر شد.
همچنین لازم است اشارهای به سامانهای داشته باشیم که با نام سامانه جامع صدور مجوز چاپ و نشر کتاب و با هدف تسهیل اخذ مجوز راه اندازی شد اما به گفته برخی از ناشران روند اخذ مجوز را طولانیتر و با مشکلاتی مواجه کرده است.
با وجود همه این شرایط ناشران در حال آماده کردن خود برای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بودند.
بهمن پورمند نایب رئیس اتحادیه چاپخانه داران تهران در این خصوص از رونق کاری چاپخانهها در سه ماه پایانی سال خبر داده و گفت: این روزها ناشران به دنبال چاپ کتابهای خود برای نمایشگاه بینالمللی کتاب هستند و همین موضوع به افزایش سفارش کار چاپخانهها منجر شده است."
اما ورود ویروسی نامیمون این نمایشگاه را تا زمان فعلاً نامعلومی به تعویق انداخت و همچنین کتابخانه های عمومی کشور را نیز تا پایان تعطیلات نوروز به تعطیلی کشاند.
در نهایت میتوان گفت با وجود اینکه صنعت نشر ایران در چند سال اخیر صدماتی را متحمل شده است، امید آن میرود که با تلاش مسئولان برای کنترل مشکلات و بهبود وضع کتاب، همکاری ناشران و نویسندگان دغدغه مند و فرهنگسازی و بهبود قیمتها در خصوص استقبال مردم از کتابها بتوان این عامل فرهنگ ساز و میراث با ارزش را از وضع کنونی که گرفتار آن شده است نجات داد.
نظر شما