از شایعه تا حقیقت اخبار در شرایط بحرانی

یک فعال رسانه‌ای گفت: باید از گذشته بیاموزیم که شفاف باشیم ما بیش از حد برخی مسائل را امنیتی می‌کنیم و مردم را در مسائلی نامحرم می‌دانیم که اصلاً ارزش نداشته اند یعنی لزومی نداشته است که ما این حجم از پنهان کاری در ارائه اطلاعات را داشته باشیم.

به گزارش خبرنگار ایمنا، با گسترش وسایل ارتباطی چون رادیو، تلویزیون، روزنامه و خبرگزاری‌ها و استفاده روز افزون مردم از آن‌ها می‌توان گفت آن‌ها مهم‌ترین نقش را در فرهنگ سازی و آگاه سازی اجتماعی بر عهده دارند. اما نقش رسانه‌ها به این موارد ختم نمی‌شود؛ رسانه‌ها نقش مهمی در اطلاع رسانی خصوصاً در شرایط بحرانی ایفا می‌کنند. اینکه رسانه‌ها در مواقع بحرانی چه نقشی به عهده دارند؟، آیا توانایی مدیریت بحران را دارند؟ و اینکه چگونه با اخبار کذب برخورد کنند؟ مسائلی است که در این خصوص نیازمند بررسی بیشتر است.

محمد آکوچکیان مدیر آکادمی مجازی ایرانیان معتقد است که "اگر رسانه‌ها می‌خواهند در جلوگیری از اخبار کذب و شایعات کمک کنند باید در قصه گویی و نقل روایت خود بازنگری کنند. این باعث می‌شود که بخش بسیاری از اخبار کذب عملاً کارکرد خود را از دست بدهد. "

خبرنگار ایمنا با این فعال رسانه در خصوص نقش رسانه در بحران و تشخیص اخبار کذب از واقعیت گفت و گو کرده است که در ادامه می‌خوانید:

نقش رسانه‌ها در شرایط بحران چیست؟

در خصوص نقش رسانه‌ها در دوران بحران من ترجیح می‌دهم به جای اینکه از منظر رسانه‌ای به موضوع نگاه کنم، از حوزه مدیریت استراتژیک به آن نگاه کنم. زمانی که از جنبه استراتژیک بخواهیم به موضوع نگاه کنیم همیشه باید چند قدم به عقب برویم و سوالات بنیادی‌تری را پاسخ دهیم.

اگر با نگاه استراتژیک بخواهیم بررسی کنیم بحران به چه عواملی بستگی دارد؟

مجموعه عواملی که در دوره بحران باید به آن‌ها توجه کرد شامل این موارد است:

۱- عوامل سیاسی: در مواقع بحران مثلاً موضوع کرونا عوامل سیاسی داخلی و خارجی بسیار پررنگ است. در حوزه عوامل سیاسی مساله کرونا از خارج به ایران وارد شده است. از همان ابتدا دولت چین به پنهان کاری و کتمان کردن اطلاعات و بی توجهی کردن به زمان شروع و انتشار آن در کشور خود و خارج از آن متهم شد؛ ایران نیز به اینکه بی توجهی کرده است و پروازهای چینی را لغو نکرده بود و ممکن است ویروس از این طریق وارد شده باشد، متهم شد. پس بخواهیم یا نخواهیم در مساله کرونا ایران درگیر مسائل سیاسی خارجی است. تمرکز خاص رسانه‌های خارجی روی ایران و انتشار دائمی خبر مثلاً اینکه چند نفر در انگلستان به کرونا مبتلا شدند و یک ایرانی عامل انتشار آن بوده است و مجموعه اتفاقاتی که در هفته‌های گذشته رخ داد از جمله ترور شهید سردار سلیمانی، سقوط هواپیمای اوکراینی و… ایران را در صدر اتفاقات منفی نگه داشته است و این امر ما را با مسائل خارجی سیاسی درگیر می‌کند.

همینطور در حوزه سیاست داخلی نیز متأسفانه ماجرای سقوط هواپیما و تکذیب‌ها و تاییدهایی که پس از آن اتفاق افتاد؛ مساله کرونا را تبدیل به یک معضل کرد چراکه گفته می‌شود در نظام سیاسی کشور، در خصوص مساله کرونا تبعیض‌آمیز نگاه می‌شود مثلاً به برخی توجه می‌شود و به برخی نمی‌شود، یا اینکه این بیماری مدت‌ها قبل منتشر شده بود و خبر آن را به دلیل انتخابات کتمان کردند و… اینها واقعیت‌هایی است که در مسائل سیاست داخلی باید مورد توجه قرار گیرد.

۲- عوامل اقتصادی: در حوزه کرونا دائماً مقاله‌هایی منتشر می‌شود از ساده‌ترین اتفاقات مانند تأثیری که روی عرضه و تقاضای بازار گذاشته است و تأثیری که زنجیره تأمین کالا پذیرفته است تا سطوح بالا که مثلاً تأثیر اقتصادی کرونا حتی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم می‌تواند منجر به عدم انتخاب مجدد دونالد ترامپ شود و تأثیراتی که بر میزان ارزش سهام شرکت‌ها گذاشته است چراکه شرکت‌های زیادی در آمریکا و سایر کشورها وابسته به تولید کالا در چین هستند؛ بنابراین چنین مسائلی باعث شده است که کرونا مساله اقتصادی نیز داشته باشد. رسانه‌ها این مساله را خصوصاً در ایران هنوز به صورت جدی مورد توجه قرار نداده‌اند، اگر چه بانک مرکزی کشور اخیراً اجلاسی را برگزار کرد و مدتی را به بازپرداخت اقساط بانکی یا تلخیص کالاها و اتفاقاتی از این دست اضافه کرد.

۳- عوامل اجتماعی: بیماری‌ها چون مستقیماً با مرگ و زندگی مردم در ارتباط هستند یکی از بزرگترین تأثیرات خود را در عوامل اجتماعی نشان می‌دهند. اگر توجه کنیم رفتاری که مردم در شبکه‌های اجتماعی نسبت به اخبار و نوع واکنشی که برای رعایت مسائل بهداشتی و تعاملی که با سیستم نشان می‌دهند، یکی از عواملی است که در این خصوص باید مورد توجه قرارگیرد.

۴- عوامل مربوط به حوزه فناوری: ابزارهای متنوعی چون شبکه‌های اجتماعی تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک و پیام‌رسان های داخلی، سایت‌ها، تلویزیون، رسانه‌های چاپی و… وجود دارد که در اختیار رسانه است و می‌توانند از طریق آن‌ها اخبار و رویدادها را منتشر کنند و با توجه به اینکه جامعه را اقشار مختلف مردم تشکیل می‌دهند به همان نسبت ابزارهای متنوعی هم باید مورد توجه قرار گیرد. آقای مارشال مک لوهان معتقد است: "رسانه خود حاوی پیام است" یعنی اینکه شما از چه ابزاری استفاده می‌کنید خود حاوی پیام است، در واقع اعتقاد بر این است که هر کدام از این ابزارها مخاطبان خاص خود را دارند، پیام خاص خود را می‌رسانند و نتایج خود را نیز دارند. پس اینکه از چه ابزاری استفاده شود و خبر در بستر چه رسانه‌ای منتشر شود پیام‌های متفاوتی را به مخاطبین منتقل می‌کند.

۵- عوامل زیست محیطی: بیماری کرونا یک تیغ دو لبه بود از یک طرف تأثیرات بلند مدتی که بر زندگی مردم می‌گذارد و هنوز زود است که محققین بخواهند در خصوص آن اظهار نظر کنند و تأثیرات کوتاه مدت مثبتی چون کاهش آلودگی هوا در کلان شهرها را داشته است که قابل بررسی است.

۶- عوامل قانونی: این عامل کاملاً در اختیار دولت است و رسانه‌ها فقط می‌توانند نقش اطلاع رسان و ترویج دهنده را در این حوزه داشته باشند؛ به عنوان مثال مصوبه اخیر شورای عالی پول را در نظر بگیرید، رئیس بانک مرکزی خیلی صریح گزارش آن جلسه که چگونه می‌خواهند از مشاغل حمایت کنند را منتشر کرد و اگر رسانه‌ها درست عمل کنند می‌تواند به نتیجه این ماجرا کمک کند.

رسانه‌ها چگونه می‌توانند در خصوص این عوامل نقش خود را ایفا کنند؟

رسانه‌ها اگر می‌خواهند نقش ایفا کنند باید تک تک این عوامل را ببینند اگر فقط به مسائل سیاسی، ابزار یا موجی که مردم از آن‌ها انتظار دارند، بپردازند؛ رسانه‌ها تقسیم به دو گروه فیک و رسمی می‌شوند که اخبار را صرفاً از منظر خاصی پوشش می‌دهند و آن نتیجه‌ای که می‌خواهند را نشان نمی‌دهد. یادتان باشد در شرایطی که در جوامع بحران اتفاق می‌افتد دیگر اختلافات سیاسی، قومی قبیله‌ای و… محلی از اعراب ندارد و تنها چیزی که مهم است منافع ملی است و رویکرد رسانه‌ها باید برآورده کردن حداکثر منافع ملی به عنوان تنها مزیت رقابتی باشد؛ چراکه در حال حاضر حجم عظیمی از اخبار درست و غیر درست از منظر خاص شبکه‌های غربی منتشر می‌شود و نقش رسانه‌های داخلی این است که به مردم کمک کنند به آرامش برسند، بهتر برنامه‌ریزی کنند و برای دوران پس از بحران آماده شوند. اگر رسانه‌ها بخواهند نقش درستی ایفا کنند و هدف، دستیابی به بیش‌ترین منافع ملی باشد این بیشینه منافع ملی از راه گفتمان ملت- دولت بر می‌آید.

یک بی اعتمادی ذاتی در همه کشورها میان مردم و دولت‌ها وجود دارد. با توجه به اتفاقاتی که در هفته‌های گذشته در کشور ایران افتاد ممکن است این بی اعتمادی در کشور ما بیشتر شده باشد و بنابراین گفتمان ملت- دولت در این فرایند ناقص می‌ماند و فلج می‌شود بنابراین نقش عمده رسانه‌ها باید در جهت تقویت این گفتمان باشد.

رسانه‌ها برای مدیریت این بحران چه کاری می‌توانند انجام دهند؟

سوال اولی که رسانه‌ها بسته به میزان وابستگی که به دولت، جناح‌ها و نهادها دارند یا ندارند باید به آن پاسخ دهند این است که جای آن‌ها کجاست؟ رسانه‌ها باید جای خود را به خاطر نوع روابطی که با ساختار حاکمیت دارند به درستی مشخص کنند، از طرفی نباید دچار این توهم شویم که رسانه به تنهایی این توانایی را دارد که در مدیریت بحران عمل کند و نه تنها در کشور ما که در هیچ کشوری به دلیل جدا نبودن رسانه‌ها از نهاد دولت، رسانه‌ها نمی‌توانند مستقلاً عمل کنند و باید بپذیرد که ابزاری است برای بخشی که به آن متصل است و برای آن کار می‌کنند.

من پاسخ سوال شما را از خود مفهوم مدیریت آغاز می‌کنم یکی از ساده‌ترین تعاریف برای واژه مدیریت، هنر استفاده از منافع برای سود رساندن به ذی‌نفعان است. رسانه‌ها با درک جایگاه خودشان می‌توانند به ذی‌نفعانی شامل مردم، حاکمیت و دیپلماسی عمومی می‌شود و مرتبط به موضوع کرونا هستند بیشترین منفعت را برساند. تنها چیزی که باعث می‌شود رسانه حداکثر وظیفه ابزاری خود را برای ایجاد مدیریت داشته باشد یک بازی چند سر برد است؛ یعنی مردم احساس کنند دارند شنیده می‌شوند و دارند شفاف می‌شنوند، حاکمیت احساس کند که جایگاهش نزد توده مردم تقویت می‌شود و همچنین موضوع دیپلماسی عمومی نیز به دلیل نقشی که در اذهان بین‌المللی و داخلی دارد باید مورد توجه قرار گیرد.

در این بازه زمانی رسانه‌ها باید تلاش کنند که از هر حاشیه‌ای که کشور را تبدیل به یک کشور بحران زده در اذهان عمومی بین‌المللی، کشوری که پنهان کاری کرده و توجیه می‌کند و… بپرهیزند.

یکی از مدیران واشنگتن پست مدتی قبل در سخنرانی خود گفت رسانه‌ها تعیین می‌کنند یک موضوع چه مقدار مهم است.

رسانه‌ها می‌توانند به جای اینکه یک نقش صرفاً خبر رسان داشته باشند، به جای اینکه سخنگوی صرف نهادی که به آن متصل هستند باشند؛ اگر می‌خواهند نقش مهمی در مدیریت بحران داشته باشند کاری که می‌توانند انجام دهند این است که به اصلاح تفکر ذهنی مردم کمک کنند.

یک تفکر عینی و یک تفکر ذهنی داریم، تفکر عینی مربوط به آمار مبتلایان، فوت شدگان و درمان شدگان و درواقع آمار و اطلاعات است. اما، مردم بر اساس تفکر عینی تصمیم نمی‌گیرند بلکه بر اساس تفکر ذهنی تصمیم می‌گیرند یعنی اینکه تشخیص دهند که این آمار به نفع آن‌ها اتفاق می‌افتد، آینده درخشان و مثبتی در پیش است، دولت و ملت توانایی عبور از این بحران را دارد یا نه و… بنابراین رسانه‌ها باید تلاش کنند که تفکر عینی را به سمت بهترین حالت در تفکر ذهنی سوق دهند یعنی کاری کنند که مردم به جای ترس به سمت اتحاد روند و به جای ناامیدی به این سو بروند که می‌توان این مساله را حل کرد. به عبارتی این نقش به عهده رسانه است که مردم بفهمند خود مستقل از دولت یکسری وظایف مدنی در دوران بحران دارند و رسانه‌ها بهتر می‌توانند در این بحث نتیجه بگیرند تا دولت و حاکمیت.

چه چیزی تفکر ذهنی مردم را شکل می‌دهد؟

تفکر ذهنی صرفاً از روایت مستقیم و رسمی به وجود نمی‌آید. ما نیازمند این هستیم که روایت مناسبی برای مردم داشته باشیم و همچنین نیازمند این نیز هستیم که ابزار مناسبی را برای این روایت مورد استفاده قرار دهیم.

چگونه می‌توان خبر درست را از شایعات تشخیص داد؟

در این خصوص اول باید بپذیریم که شایعات فیک نیوز هستند و نه تنها مردم به صورت ناخودآگاه شایعه می‌سازند بلکه رسانه‌ها هم از این اخبار شایعه برای اینکه هدف اصلی خود را به دست آورند، استفاده می‌کنند.

مسأله‌ای که وجود دارد این است که ما برای اینکه از این بحران خاص کرونا عبور کنیم و نگذاریم شایعاتی که وجود دارد بتوانند مسیر اصلی ما را منحرف کنند چند کار باید انجام دهیم یکی اینکه یک تصویر کامل از جامعه خود داشته باشیم بعد کمی مفهوم تفکر در زمان را مورد توجه قرار دهیم.

تفکر در زمان یعنی درس گرفتن از گذشته و داشتن نگاه به آینده منتها تصمیم‌گیری کردن بر اساس مقتضای زمان خودمان، باید از گذشته بیاموزیم که شفاف باشیم ما بیش از حد برخی مسائل را امنیتی می‌کنیم و مردم را در مسائلی نامحرم می‌دانیم که اصلاً ارزش نداشته‌اند یعنی لزومی نداشته است که ما این حجم از پنهان کاری در ارائه اطلاعات را داشته باشیم مثلاً وقایع چند هفته گذشته را مرور کنیم و درک کنیم که در چند هفته گذشته میزانی از عدم اعتماد به جامعه تزریق شد درس گرفتن از گذشته اقتضا می‌کند که به مفهوم اطلاع رسانی به عنوان یک امر تخصصی نگاه کنیم، نه به عنوان امری که هر فرد، نهاد یا سازمانی می‌تواند آن را انجام دهد؛ همچنین اقتضا می‌کند که شبکه‌های اجتماعی را به عنوان یک نهاد جدی در توسعه اخبار به رسمیت بشناسیم و اقتضا می‌کند که یکپارچه بودن اطلاع رسانی در روایت رسمی کشور را بپذیریم یعنی هر نهادی برای خود اقدام نکند!

یادمان باشد برای عبور از تأثیر منفی شایعات بر روایت‌های رسمی ما نمی‌توانیم در حال حاضر کاری کنیم که مسائل حل شود مثلاً شایعه وجود نداشته باشد، مردم اخبار کذب را منتشر نکنند و… واقعاً برای این مساله راه حلی وجود ندارد به این دلیل که در دنیا به لحاظ فناوری دارند روی این موضوع کار می‌کنند تا اخبار نادرست را از اخبار درست تشخیص دهند ولی هنوز نتوانسته‌اند این کار را انجام دهند چون به همان میزان که فناوری در جهت جلوگیری از اخبار دروغ تقویت می‌شود فرد مقابل هم ابزار خود را برای ترویج اخبار دروغ تقویت می‌کند.

باید توجه داشت که جنگ حاکمیت با شایعه نتیجه عکس خواهد داد یعنی به دلیل آن بی اعتمادی ذاتی که گفتیم میان مردم و حاکمیت وجود دارد؛ زمانی که حاکمیت با چیزی بجنگد مردم اینگونه تصور خواهند کرد که اتفاقاً این حرف درست است.

عمل کردن در خصوص شایعات بر اساس شرایط فعلی چه اقدامی را می‌طلبد؟

اول اینکه باید بفهمیم که در این شرایط سخت مردم تشنه اطلاعات هستند، پس اطلاعات باید صریح در اختیار آن‌ها قرار گیرد.

از طرفی بپذیریم که مردم بیشتر تمایل دارند که خارج از عرف رسمی اخبار و اطلاعات را دریافت کنند؛ پس استفاده از عناصر ذی‌نفوذ ملی چون سلبریتی ها می‌تواند کمک کننده باشد تا بتوانیم روایت‌های رسمی را از مسیرهای خارج از عرف رسمی در اختیار مردم قرار دهیم و از طریق آن‌ها جلوی اخبار دروغ را بگیریم؛ در واقع اگر چه نمی‌تواند مساله را حل کند اما خیلی می‌تواند کمک کننده باشد.

یکی از کارهایی که رسانه‌ها می‌توانند در خصوص جلوگیری از اخبار کذب انجام دهند بالا بردن میزان دانش عمومی است هر قدر مردم باسواد تر و با فرهنگ تر باشند خود فرق اخبار دروغ و حقیقت را بهتر می‌توانند درک کنند. پس رسانه‌ها باید این اطلاع را به مردم بدهند که اگر مردم کمک نکنند و حضور نداشته باشند و جلوی اخبار کذب را نگیرند خودشان متضرر خواهند شد.

اصطلاحی در رسانه‌ها داریم تحت عنوان قصه گویی، نقل روایت در رسانه‌ها عبارت است از اینکه رسانه سعی کند تجربه‌ای را در ذهن مخاطب خود بازسازی کند و این امر را از طریق تزریق میزانی از جزئیات و احساسات به گونه‌ای انجام دهد که در ذهن مخاطب شکل واقعیت به خود گیرد. این یک تعریف درست از روایت در رسانه است.

چرا رسانه‌ها در این روایت شکست می‌خورند؟

صرفاً درست بودن اخبار رسانه کفایت نمی‌کند، مخاطب رسانه نیز باید بپذیرد که اخبار آن رسانه درست هستند. گاهی مردم به واسطه دسترسی به اطلاعات از جاهای دیگر چیزهایی را می‌دانند که رسانه‌ها نمی‌دانند و نتیجه آن این می‌شود که روایت رسانه‌ها شکست می‌خورد.

اگر رسانه‌ها می‌خواهند در جلوگیری از اخبار کذب و شایعات کمک کنند باید در قصه گویی و نقل روایت خود بازنگری کنند. این باعث می‌شود که بخش بسیاری از اخبار کذب عملاً کارکرد خود را از دست بدهد به این دلیل که مردم با روایت دیگری همراه هستند و آن را پذیرفته‌اند.

در چند ماه گذشته از ترور شهید سردار سلیمانی و سانحه هواپیما ما داشتن یک روایت قدرتمند و یک روایت اشتباه را در فاصله چند هفته می‌توانیم مقایسه کنیم و نتیجه آن را در میزان اعتماد مردم و تقویت گفتمان دولت- ملت مشاهده کنیم.

باز هم تاکید می‌کنم که با توجه به اینکه رسانه‌ها اغلب رسانه‌های رسمی وابسته به حاکمیت هستند برای اینکه بتوانند عملکرد خود را در حوزه اتحاد مردم باهم، با حاکمیت، اتحاد ملی، مسائل اقتصادی و… بازسازی کنند کار بسیار سختی دارند ضمن اینکه خود حاکمیت نیز در این خصوص باید کمک کند.

گفت و گو از: صدیقه کهیانی_ خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 413764

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.