به گزارش خبرنگار ایمنا، درست حوالیِ قبل و بعد از ساعت نشستن پرواز مهمانان اصفهانیِ شب تبریز، برف سنگین آذربایجانِ ایران شدت گرفت؛ آنقدر شدید که خودروها به سختی در خیابانهای شهر تردد میکردند چه برسد به آنکه هواپیما بخواهد برای پیاده کردن مسافران اصفهانی خود به زمین بنشیند.
مدیران تبریزی گلِ پروژههای عمرانی خود را نگه داشته بودند تا همزمان با سفر اصفهانیها افتتاح کنند که مهمترینِ آن اتمام خط یک مترو بود اما غیبت ناخواسته شهردار و اعضای شورای شهر اصفهان که برای "شب فرهنگی اصفهان" به تبریز سفر میکردند، نگذاشت زبانِ پروژهها با دست همدلی اصفهان و تبریز چیده شود.
بازگشت پرواز اصفهان تبریز به فرودگاه اصفهان، تقریباً اکثر برنامههای حاشیه و متن شب فرهنگی اصفهان در تبریز را تحتالشعاع قرار داد اما نه اینکه بتواند گرمای این نخستین شب فرهنگی اصفهان در شهری دیگر را سرد کند.
میزبانی شهر اولینها
از همان اولِ روز پنجشنبه، ۲۴ بهمنماه که قرار بود شب اصفهان در تبریز برگزار شود، مدیران تبریزی قول برگزاری برنامهای شایسته را دادند که گفته احمد حمیدی معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تبریز موید آن بود: "از آسمان سنگ هم ببارد، مردم تبریز به استقبال شب اصفهان میآیند، میبینید که وقت برگزاری مراسم، چه مهماننوازی از هنرمندان اصفهان میکنند…"
از آسمان سنگ نبارید اما برف آنقدر نشسته بود که آمدن به پردیس حوزه هنری تبریز را در یک بعدازظهر زمستانی سخت کند با این حال سالن اصلی، تقریباً پر شده بود و آماده میزبانی از هنرمندان اصفهانی؛ هنرمندانی که خود را یک روز زودتر به تبریز رساندند تا هم فراغ بالی داشته باشند برای تبریزگردی هم فرصت پیچاندن تاب هنر اصفهان را در میان برجهای تبریز.
دست دو شهر به دست هنر
پیوند شعر و موسیقی اصفهان و آذربایجان که به دست و زبان هنرمندان اصفهانی جاری شد، اجرای ایرانیترین نقالی شاهنامه توسط استاد غلامرضا خوشحال پور، داستان خوانی و سخنرانیهای مرسوم بخش نخست شب فرهنگی اصفهان را تشکیل میداد.
در بخش دوم اما با همه سختیهایی که آوردن و نصب دکور به داخل سالن داشت، تئاتر "کُلاغها" با درونمایه لهجه اصفهانی به نمایش درآمد تا این نمایش برگزیده جشنواره تئاتر فجر، نماینده تئاتر اصفهان در شب فرهنگی باشد؛ البته سالن اجرا چندان مناسب اجرای نمایش با این وسعت نبود و تیم دکور مجبور شدند دکور نمایش را تکه تکه کرده و در داخل سالن، از نو آن را بسازند.
نقش فرش، رُخ سینما
به وسعت شش ساعته اجرای این هنرمندیها، در سالن دیگر پردیس قدس، آثار سینمایی اصفهان نیز اکران میشد؛ این سالن خلوتتر از سالن اصلی بود اما اندک مخاطبان این آثار از "خوابهای گمشده خواجو" تا "لباسِ عید قصههای مجید" را به تماشا نشستند؛ ۱۳ اثر داستانی، مستند و پویانمایی در بخش فیلمهای منتخب سینمای اصفهان اکران شد.
بخش دیگر شبِ روز اصفهان در عصر ابری تبریز، نمایشگاه آثار و صنایعدستی اصفهان بود؛ در کنار سوغاتیهای ریز و درشت اصفهان، خاندان صفدرزاده، فرشهای نصفجهان را با نقشه خورشید و بهار و تلفیقی از هنرهای اصیل اصفهانی آوردند تا نور خورشید هنر اصفهان به آسمان تبریز بتابد و طراوت بهار آن مژده دهد که "زمستانی رفتنیاست."
به زبان هنر
برف آمد، یک هواپیما ننشست و دستها از هم جدا شد اما قلبها هرگز؛ قلبهایی که هنر آن را پیوند زده است از تبریز تا اصفهان؛ هنری که صائب آن اصالت تبریزیاش را در مکتب اصفهان به یادگار گذاشت. شب گذشته نیمی از کاروان اصفهان از سفر به تبریز جا ماند اما همراهی و نزدیکی خود را با ارسال یک فیلم به شب اصفهان ثابت کرد. شهردار اصفهان در کنار آرامگاه صائب به تبریز به زبان هنر سلام کرد.
کاستیهای شب اصفهان را باید گذاشت به پای برگزاری اولینبار آن و تجربهاش را اندوخت برای زنجیره ارزشی که قرار است فرهنگ اصفهان را به شهرهای دیگر هدیه دهد؛ با این حال آنچه در پسِ شب اصفهان نهفته است، ارزش بارها تکرار را در جای جای ایران دارد… بگذار گفتوگو به زبان هنر شود...
نظر شما