به گزارش خبرنگار ایمنا، کفشهایش را درمیآورد و کنار میز میگذارد. حتی برایش اهمیتی ندارد که بخواهد آنها را از چشم ارباب رجوع پنهان کند. دمپایی پا میکند و گویی حالا آماده است تا روز کاری را شروع کند!
اینجا یکی از ادارات دولتی شهر است که ظاهراً مسئله دمپایی پوشیدن کارمندان در ساعات اداری عرف شده است. معلوم نیست چه کسی برای اولین بار دمپایی پوشیدن در ساعت کاری را باب کرده ولی حالا تبدیل به یک فرهنگ اداری در بین برخی کارمندان غالب سازمانها شده است.
یکی از کارمندان برای انجام کاری در بخش بایگانی از پشت میزش بلند میشود. یکی از خانمهای ارباب رجوع دستمالی از جیبش در میآورد و جلوی صورتش میگیرد. مرد کارمند با تعجب نگاهش میکند و میگوید" خانم ما کرونا نداریما! "
این خانم به دمپاییهایش اشاره میکند "چرا کفشاتون رو در آوردید، تو محیط عمومی بهداشت رو رعایت کنید هم خوبه ها".
مرد که انگار این حرف برایش تازگی ندارد با بی تفاوتی جواب میدهد "آهان، برای نمازه".
خانم جواب میدهد "حالا کو تا نماز".
مرد با بیتوجهی به کارش ادامه میدهد. خانم میگوید "من کانادا زندگی میکنم و یک ماهه اومدم به بچهها سر بزنم و برگردم. اگر میدونستم اینجا اینطوریه و این قدر شلخته است که اصلاً نمیومدم".
دمپایی یا کفش، کدام یک؟
با نگاهی به تاریخچه معاصر روحیه اداری در ایران متوجه میشویم که پوشش رسمی یا آنچه که امروزه به لفظ «اتو کشیده» از آن یاد میشود رایج بوده است. زیاد از برخی افراد میشنویم که با اشتیاق "پوشش رسمی باعث میشه من منظم تر بشم".
نقش نوع پوشش در رفتار غیرقابل انکار است. پوشش نامرتب ما را تبدیل به افرادی بی انضباط میکند و پوشش رسمی و شکیل ما را وادار میکند دقیقتر عمل کنیم. از همین منظر میتوان رابطه مستقیمی از بررسی بین نوع پوشش کارمندان و میزان نظم اداری آنان در گذشته یافت اما بتدریج با تغییر فرهنگ سازمانی برخی ادارات و ارگانها و نامرتب شدن برخی کارکنان، کاستیهای اجتماعی و اخلاقی نیز از دل آنها سربرآورد. نکات ریزی که ناانگاشته شدن آنها تبعات داشته است.
تا حالا هشت ساعت رو صندلی نشستی؟
یکی از کارمندان در توجیه علت دمپایی پوشیدن خود میگوید: "شما خودت تا حالا روزی هشت ساعت پشت میز نشستی بدونی چه بلایی سربدن میاد؟ همین مونده بخوای کفش هم بپوشی. این قدر خسته میشی که در نهایت بازدهی کارت میاد پایین! "
دیگری که در حال جفت و جور کردن پرونده یکی از ارباب رجوعها است سر رشته بحث را میگیرد و میگوید "اگر امکانات بیشتری برای ما فراهم میکردند که کمتر مجبور باشیم پشت میز بشینیم، این مشکلات هم کمتر پیش میآمد. برای مثال طرح دورکاری کارمندان خوب بود".
هرچند که بنظر میآید پشت میز نشینی مداوم کار دشواری است اما راه حل آن ایجاد مشکل جدیدی نیست.
یکی دیگر از کارمندان که هنوز کفش پا دارد، میگوید: "بعد از نماز دیگه چیزی از تایم کاری نمیمونه. آدم هم دلش نمیاد برای اون وقت باقی مونده کفش بپوشه. انگار دیگه بعد دمپایی نمیشه کفش پوشید. آدم نمیتونه از راحتیش دل بکنه".
فرهنگ سازمانی سیری چند؟
اما از دیدگاه مدیریتی زیر سوال رفتن انضباط اداری اثرات و تبعات سازمانی متفاوتی همراه دارد. سازمانی که نتواند فرهنگی صحیح را نخست در حفظ ظاهر کارمندان و نیروهای تحت امر خود سامان دهی و تثبیت کند، قطعاً به مرور گرفتار تبعات حاصل از اینگونه تغییر رفتارهای سازمانی خواهد شد.
مدیران ادارات دولتی چقدر آموزش دیدهاند که به نکات اینچنین توجه کنند؟
یکی از کارمندان میگوید "ما از اول دمپایی پوشیدیم و کسی هم بهمون نگفت این کارو نکن. مدیرها به این چیزها توجه نمیکنند. اونها سرگرم کارهای مهم تریاند. ولی شما هم اگر بخوای هر روز هشت ساعت یک جا بشینی، بالاخره یه کاری میکنی که کمتر سخت بگذره".
با این همه بنظر میرسد رسیدن از پوشش مرتب تا دمپایی راه غلطی بوده است که بسیار از رفتار سازمانی متناسب فاصله دارد. معضل دمپایی پوشیدن در برخی سازمانها خاطر ارباب رجوع را مکدر میکند و شأن و شخصیت کارمندان را تا حد زیادی نزد آنها پایین میآورد.
گزارش از: علی فرقانی - خبرنگار ایمنا
نظر شما