به گزارش خبرنگار ایمنا، اتحادیه اروپا بزرگترین بلوک سیاسی- اقتصادی جهان است که پس از جنگ جهانی دوم تشکیل شد و هدف آن ایجاد یک قدرت جدید از باقی مانده اروپا پس از جنگ جهانی دوم بود اما این اتحادیه از زمان تأسیس تا کنون همواره با مشکلات متعددی مواجه بوده است. با این حال سه قطب این اتحادیه یعنی آلمان، بریتانیا و فرانسه نقش به سزایی در قدرت گرفتن این اتحادیه داشته و دارند، شاید بتوان گفت اتحادیه اروپا بر پاشنه این سه قدرت جهانی میچرخد.
پس از تشکیل اتحادیه اروپا و قدرت گرفتن آن، کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی زیادی بر ادامه فعالیت این بلوک تاکید داشته و درباره تلاش واشنگتن برای تضعیف این قدرت جهانی هشدار میدادند. سعید صمدی، عضو هیئت علمی گروه اقتصادی دانشگاه اصفهان نیز در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: «آمریکا تخریب اتحادیه اروپا را پیگیری میکند.»
اتحادیه اروپا ضعیف میشود؟
به رغم تلاشهای سیاستمداران و مخالفان وجود اتحادیه اروپا، این اتحادیه موفق شده بود نه تنها به نوعی خود را در مقابل آنان مصون نگه دارد بلکه قدرت خود را نیز افزایش دهد اما تقریباً دو سال پیش (۲۰۱۶) زمزمههایی در جهان برای خروج بریتانیا از این اتحادیه به گوش رسید و کم کم به بزرگترین دغدغه موافقان تبدیل شد. مخالفان حضور بریتانیا در اتحادیه اروپا مواردی مانند حق عضویت بسیار سنگین را بهانه کردند و موافقان از صدمات خروج از اتحادیه اروپا سخن به میان آوردند.
در نهایت بریتانیا برای تصمیم گیری درباره این اتفاق بزرگ، به برگزاری رفراندوم روی آورد و سرانجام با رأی ۵۲ درصدی مخالفان در مقابل رأی ۴۸ درصدی موافقان حضور در اتحادیه، بریتانیا رسماً اعلام کرد از این اتحادیه پس از حدود پنج دهه خارج خواهد شد.
از آن پس طرح خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا موسوم به برگزیت به بزرگترین چالش در این کشور تبدیل شد. باوجود تلاشها برای خروج از اتحادیه اروپا، دو دولت در این کشور برای دستیابی به این مهم ناکام ماند اما در نهایت سومین دولت با رهبری بوریس جانسون، بدون برنامه مشخص آن را اجرایی کرد و شامگاه جمعه ۱۱ بهمن سال جاری برابر با ۳۱ ژانویه ۲۰۲۰، بریتانیا رسماً از اتحادیه اروپا خارج شد.
چالشهای خروج از اتحادیه اروپا
برگزیت از همان ابتدا چندان به مزاج اعضای این اتحادیه ۲۶ عضوی (پس از خروج بریتانیا) خوش نیامد. حضور انگلستان در این اتحادیه منافع گستردهای برای این اتحادیه داشت. در واقع با خروج بریتانیا، اتحادیه اروپا ۱۵ درصد از اقتصاد خود، بزرگترین هزینهکننده نظامی و بزرگترین پایتخت مالی دنیا یعنی لندن را هم از دست داد.
از طرفی وجود معافیتهای گمرکی میان کشورهای عضو و مزایای دیگری که در بین اعضای این اتحادیه حاکم است، تسهیل تجارت، رفت و آمد و به طور کلی رفاه شهروندان را در پی داشت. همچنین قدرت اقتصادی این بلوک اقتصادی، باعث حفظ برتری یورو در برابر دلار آمریکا میشد.
حال باید دید با خروج بریتانیا که ۱۵ درصد از اقتصاد اتحادیه اروپا را تشکیل میداد، چه تغییری در ارزش پول اتحادیه اروپا ایجاد میکند. بدیهی است با کاهش ارزش یورو، مزیت صادراتی اتحادیه اروپا نیز کاهش یافته و به مسئلهای تازه برای این اتحادیه تبدیل میشود.
از طرفی بریتانیا تا کنون یکی از دروازههای ورود کالاهای غیر اروپایی به این اتحادیه محسوب میشد در نتیجه بسیاری از شرکتهای شناخته شده برای صرفه اقتصادی بیشتر و کاهش بهای تمام شده تولید، کارخانجاتی را برای تولید این محصولات در انگلستان تأسیس کردهاند. اگرچه همکاری بریتانیا با اتحادیه اروپا تا ۱۱ ماه آینده ادامه خواهد داشت اما دقیقاً مشخص نیست چه آیندهای در انتظار بریتانیا و به تبع آن کمپانیهای بزرگی است که در این کشور برای جذب بازار مصرفی بزرگ اروپا سرمایه گذاری کردند.
این خروج در کنار توافق تجارت آزاد میان اتحادیه اروپا و ژاپن که در اول فوریه ۲۰۱۹ آغاز به کار کرد، زیانی بزرگ برای بریتانیا محسوب میشود، با این حال در شرایط حاضر نمیتوان شرایط مبهم آینده را به درستی پیشبینی کرد. بریتانیا ۱۱ ماه فرصت دارد تا قراردادهای خود با اتحادیه اروپا و دیگر شرکای تجاریش را بازنویسی کند و به تفاهمهای جدیدی دست یابد. مسئلهای که تاکنون یکی از معضلهای برگزیت به شمار میرود.
کارشناسان رسیدن به توافق جدید در این مدت کوتاه را بسیار دشوار توصیف میکنند و معتقدند دستیابی به یک قرارداد تجارت آزاد، حدوداً هفت سال زمان نیاز دارد و طی کردن ره هفت ساله تنها در ۱۱ ماه چالش بسیار بزرگی محسوب میشود.
یادداشت از: محمد رضایی فرد- خبرنگار سرویس اقتصادی ایمنا
نظر شما