به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در اثر پیشرفت بیش از پیش جنگلزدایی، اکوسیستم، تنوع زیستی و خاک مناطقی همچون جنگل آمازون، آرژانتین، بورنئو و اندونزی در حال آسیب دیدن و حتی نابودی قرار دارد و معیشت ساکنان آنها و مناطق اطرافشان را نیز در معرض خطر قرار داده است. بیشترین تصویری که میتوان از این نابودی به دست آورد تأثیر عظیم آن بر تغییرات اقلیمی و آب و هوایی است که البته از نقشی که در افزایش نابرابریهای اجتماعی ایفا میکند نمیتوان چشمپوشی کرد.
از سوی دیگر تقاضا برای محصولاتی از قبیل سویا (مرتبط با مصرف گوشت)، روغن پالم، نیشکر، مواد معدنی کمیاب زمین و محصولاتی از این قبیل رو به افزایش است که دلیل اصلی آن عادتهای غذایی بشر و رشد مستمر جمعیت انسانی به حساب میآید. چنین محصولاتی در ساخت انواع محصولات و کالاهای دیگر نیز کاربرد گسترده دارند و میتوانند روی صنایع مختلف تأثیرگذار باشند. بنابراین افزایش تقاضا برای آنها انگیزهای قوی برای تبدیل جنگلها به زمینهای زراعی، مرتع یا نقاط معدنی به وجود میآورد. بنابراین شیوههای اتخاذی بشر همچون استفاده کمتر از کاغذ و محصولات چوبی، در این زمینه نقشی بسیار جزئی ایفا میکند؛ چرا که کاشت مجدد درختان قطع شده برای مصرف در صنعت وسایل چوبی، کاغذ و خمیر کاغذ از جمله معدود مواردی است که میتواند به حفظ جنگلها کمک کند و هر چند مؤثر است ولی در مقیاس عظیم جنگلزداییهای امروزی چندان به کار نمیآید. بنابراین لزوم استفاده از شیوههایی هر چند ساده برای افزایش پایداری زندگی بیش از هر زمان دیگری در سراسر کره زمین احساس میشود که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
مصرف کمتر هر چیز، نه فقط کاغذ
دنیای امروز، دنیای مصرفکننده است. جوامع بیش از حد از زمین بهرهبرداری میکنند و از خود اثرات زیستمحیطی ناپایداری بر جای میگذارند. به همین دلیل است که "روز فرارفت زمین" (EOD)، هر سال زودتر از سال قبل فرا میرسد. EOD که قبلاً به عنوان "روز بدهی زیستمحیطی" (EDD) شناخته میشد، روزی است که در آن میزان مصرف از ظرفیت منابع زمین محاسبه شده است و در آن بشر منابع زمین را برای یک سال بازسازی و بازتولید میکند. این روز از تقسیم زیستکاری جهانی (میزان منابع طبیعی تولید شده توسط زمین) بر ردپای اکولوژیکی جهانی (میزان مصرف بشر از منابع جهان) و ضرب عدد به دست آمده در تعداد رورهای سال (۳۶۵) به دست میآید. در واقع با توجه به اعداد به دست آمده از این طریق، پاسخگویی به نیازهای روزافزون بشر به منابع و خدمات زیستمحیطی بیش از یک سیاره نیاز دارد، چرا که زمین دیگر توانایی برآوردهسازی این حجم از تقاضا را ندارد.
از سوی دیگر بر اساس گزارشات واحد غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد (FAO) سالانه حدود یک سوم از مواد غذایی تولید شده برای مصارف انسانی در سراسر جهان به هدر میرود و یا نابود میشود. بنابراین کاهش در میزان مصرف با کاهش تقاضا و پایین آمدن سرعت تولید همراه است. درنتیجه زمین توانایی و مدت زمان کافی برای بازسازی خود را به دست میآورد و نیاز کمتری به تبدیل جنگلها با اراضی مورد نیاز برای رفع نیازهای غذایی و صنعتی بشر به وجود میآید. علاوه بر این تخمین زده میشود که حدوداً ۱۴درصد از گازهای گلخانهای به طور مستقیم ناشی از محصولات تولیدی دامداریها و جنگلزدایی برای دامها انتشار مییابد که سالانه ۳.۴درصد از کل کربن جهان را به خود اختصاص میدهد و نقشی اساسی در بروز تغییرات آب و هوایی دارد.
تقاضای بالا برای محصولات و صنایع نفتی و حاوی روغن پالم نیز نقش عمدهای در جنگلزداییهای غیرقانونی خصوصا در آسیا ایفا کرده است و با توجه به اینکه تقریبا ۵۰درصد از محصولات موجود در فروشگاهها، حاوی این مواد شیمیایی و نگهدارنده هستند، تقاضای کمتر برای این محصولات تأثیر گستردهای بر کاهش نابودی این منابع طبیعی دارد. بخش عمده تقاضا برای محصولات نفتی نیز صرف تولید سوختهای فسیلی و زیستی میشود که کاهش تقاضا در این بخش علاوه بر جلوگیری از جنگلزدایی، از انتشار گازهای گلخانهای و تغییرات آب و هوایی نیز جلوگیری میکند.
استفاده بیشتر از تولیدات پایدار
کاهش جنگلزدایی به معنی مختل کردن زندگی عادی بشر و مصرف نکردن مواد لبنی، گوشت، شیرینی و غیره نیست. میتوان در کنار پیشگیری کردن از نابودی پوششهای سبز طبیعی به همان شیوه سابق زندگی کرد ولی با خرید محصولات مناسب و پایداری که تولید آنها با آسیب به طبیعت و البته به خطر انداختن سلامتی انسان همراه نبوده است.
از سوی دیگر استفاده صحیح از لوازم فنآورانه و مراقبت از دستگاههایی همچون گوشی همراه، لپتاپ، تبلت و غیره که با استفاده از منابعی همچون لیتیوم، مس یا نیکل ساخته میشود، نقش بسزایی در حفظ محیطهای جنگلی ایفا میکند چرا که فرآیندهای استخراج و جداسازی این منابع از محیطهای طبیعی بسیار آلاینده است. پیشبینی میشود تقاضای بالا برای دستگاههای فنآورانه جدید، صنعت فناوری را به یکی از سریعترین صنعت موجود در دهههای آینده تبدیل کند و آن را به دومین رتبه پس از صنعت بازیافت تا سال ۲۰۶۰ برساند. این امر میتواند به معنای تخریب جنگلها برای به دست آوردن معادن بیشتر باشد.
دولتها، سیاستمداران و صنعتگران نیز میتوانند با افزایش سختگیریهای لازم در زمینه مبازره با قاچاق چوب، جنگلزداییهای غیرقانونی، اعمال قانونهای جدیتر برای ورودهای غیرقانونی به جنگلها، ایجاد سیاستهای بازیابی محیطهای طبیعی، انجام اصلاحات تجاری و مواردی از این قبیل نقش مؤثری در پیشگیری از این روند ناعادلانه ایفا کنند.
نظر شما