به گزارش ایمنا، متن زیر بخش هایی از گفت و گوی یورونیوز، رسانه اروپایی با ناصر هادیان، تحلیلگر مسائل استراتژیک و استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران، درباره مجادلات اخیر ایران و آمریکا و تبعات قطعی و احتمالی آن در شرایط فعلی و ماههای آتی است.
پس از درگیریهای اخیر بین ایران و آمریکا، به نظر میرسد خطر جنگ کاهش یافته است. فکر میکنید این وضع چقدر پایدار است؟
خطر جنگ از بین نرفته و اوضاع تازه مثل دو هفته قبل شده است. یعنی شرایط تقریبا ناامنی برقرار است و به همین دلیل احتمال جنگ همیشه وجود دارد. خصومتهای موجود بین ایران و آمریکا، همیشه امکان سو برداشت و سو محاسبه را فراهم میسازد. بنابراین وضع سابق برقرار است اما پس از شهادت سردار سلیمانی، وضع تازهای پدید آمد که ما را تا نزدیکی جنگ پیش برد ولی خوشبختانه دو طرف در مجموع خیلی بااحتیاط عمل کردند و احتمال جنگ کاهش یافت. البته عمل عاقلانه طرفین، نه در آغاز این تقابل اخیر بلکه در پایان آن رقم خورد.
رفع کامل خطر جنگ احتمالا منوط به مذاکره و توافق ایران و آمریکاست. فکر میکنید ترور سردار سلیمانی مانعی قطعی در راه تحقق مذاکره است یا اینکه علیرغم این ترور، باز ممکن است ایران با دولت ترامپ وارد مذاکره شود؟
قبل از این واقعه هم آمریکا خواستار مذاکره بود و ایران هم به مذاکره تمایل داشت ولی بالاخره مذاکرهای صورت نگرفت. باز هم احتمالا همین وضع شکل خواهد گرفت. شاید شهادت سردار سلیمانی تا یکی دو هفته مانع ایجاد فضای پیشین باشد ولی به تدریج میانجیگریها شروع خواهد شد. در واقع میانجیگریها همین الان هم با حرفهای آقای ماکرون و آقای جانسون شروع شده است. برای اینکه همه دیدند ایران و آمریکا در آستانه جنگ بودند و طبیعتاً توجه بیشتری به حل مسئله تقابل این دو کشور کردهاند. ضمنا ایران گام پنجم در کاهش تعهدات برجامیاش را برداشته و این امر هم در تشدید میانجیگریها موثر واقع شده است. من قبلا گفته بودم در صورت واقعی شدن "تهدید بمب" و "تهدید جنگ"، احتمال مذاکره ایران و آمریکا را افزایش میدهد. اوباما در برابر این دو گزینه قرار گرفته بود و کارش با ایران به توافق هستهای رسید. ترامپ در برابر این دو گزینه قرار نگرفته بود ولی الان در برابر این دو تهدید است. او از یکسو دید که ایران آماده جنگ است، از سوی دیگر دیده است که ایران محدودیتهای عملیاتی مندرج در برجام را کنار گذاشته است. او اگر تکان بخورد، ایران محدودیتهای نظارتی برجام را هم کنار میگذارد. در این صورت ایران به سمت وضعی میرود که من آن را ابهام سازنده (constructive ambiguity) میدانم. در این صورت به نظرم امکان مذاکره بسیار افزایش مییابد.
بسیاری در انتقاد از نحوه انتقام ایران میگویند ایران به دولت عراق اطلاع داده بود و عراقیها هم به آمریکاییها گفته بودند که امشب قرار است با حمله موشکی ایران مواجه شوید. آیا چنین انتقامی، قدرت بازدارندگی ایران را افزایش میدهد؟
کسانی که چنین حرفی میزنند، عامه مردماند. اینکه ۱۰ الی ۲۰ موشک شلیک کنید وسط یک پایگاه نظامی آمریکا، واقعه مهمی است که هر استراتژیستی میداند معنایش چیست. این موشکها میتوانستند پنجاه نفر را بکشند. نکته مهم همین است.
ولی فرمانده هوافضای سپاه گفته است ما نمیخواستیم کسی در این حملات کشته شود.
این حرف نشان میدهد که سپاه پاسداران عاقلانه عمل کرده است ولی نکته مهم این است که کسی نمیتوانست تبعات شلیک موشک را دقیق حدس بزند. مگر کسی میتوانست با قاطعیت بگوید این موشکی که قرار است وارد پایگاه نظامیان آمریکایی شود، قطعاً هیچ سربازی را در آن پایگاه نمیکشد؟ هیچ کس نمیتوانست پیشاپیش چنین تضمینی دهد. شما باید ببینید استراتژیستهای دو کشور درباره حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکا چه میگویند. اینکه مردم عادی در فضای مجازی یا داخل تاکسی چه میگویند، بحث دیگری است و از اهمیت اقدام نظامی ایران نمیکاهد. الان ابهامی در کل این وقایع اخیر وجود دارد که دست طرفین را در تفسیر ماجرا باز میگذارد. هر یک از طرفین میتوانند اقدامشان را بیش از حد بزرگ جلوه دهند. این حرفها برای اقناع افکار عمومی خودشان است. نکته مهم، همان است که گفتم: افزایش توان بازدارندگی آمریکا و ایران در اثر وقایع اخیر.
اگر حشدالشعبی به سفارت آمریکا حمله نمیکرد، آیا آمریکا دست به این ترور می زد؟
جواب دادن به این سوال مستلزم خبر داشتن از تصمیمات پشت پرده است. جان بولتون به این سوال پاسخ مثبت میدهد. ولی من فکر میکنم اگر حمله به سفارت آمریکا هم صورت نمیگرفت، در صورتی که آمریکاییها فرصتی نصیبشان میشد، باز هم سردار سلیمانی را ترور میکردند. فرصتی که بامداد آن جمعه نصیب آمریکا شد، فرصتی بود که دولت این کشور نمیتوانست از آن بگذرد. ترور سردار سلیمانی منافع و امتیازاتی برای آمریکا داشت. تحلیل مقامات دولت ترامپ این بود که ایران بعد از حوادث لبنان و عراق و وقایع آبان ماه در شرایطی نیست که بتواند به ترور سردار سلیمانی پاسخ دهد. اگر ایران به پایگاه آمریکا حمله نمیکرد، ترامپ میتوانست بگوید ابوبکر بغدادی و قاسم سلیمانی را از بین برده است و این در انتخابات به سودش بود؛ اما الان دموکراتها از او انتقاد میکنند که ترور سلیمانی موجب واکنش ایران شد و چیزی نمانده بود که کشورشان درگیر جنگ با ایران شود.
ایران و آمریکا از اواخر بهار امسال تا کنون، مدام تاکید میکردند که خواهان جنگ نیستند ولی تصمیماتشان به گونهای بود که کشورهایشان در هفته اخیر در آستانه ورود به جنگ بودند. در تحلیل این وضع باید به سخنان مسئولان دو کشور توجه کرد یا به عملشان؟
حتماً باید عملشان و پشت عمل آنها را مد نظر قرار داد. اقدامات هر دو طرف میتوانست منتهی به جنگ شود. چه ترور سردار قاسم سلیمانی، چه حمله پایگاه عینالاسد. اگر از من بپرسید، میگویم ایران و آمریکا طالب جنگ نیستند چون جنگ در خدمت منافعشان نیست ولی اعمال هر دو طرف در این مدت به گونهای بود که میتوانستند وارد جنگ شوند.
دو سه هفته دیگر ما شاهد افزایش میانجیگریها بین ایران و آمریکا خواهیم بود. چون جنگ ایران و آمریکا ممکن است کل منطقه را درگیر جنگ کند. از دو سه هفته دیگر که میانجیگریها آغاز شود، ایران و آمریکا بر اساس منافعشان به مذاکره روی خوش نشان خواهند داد. توافق با ایران در انتخابات به کار ترامپ میآید. او میتواند بگوید ابوبکر بغدادی را کشته و قاسم سلیمانی به شهادت رسانده و با ایران هم به توافق رسیده است. توافق با آمریکا برای دولت ایران هم از این حیث مفید است که موجب بهبود وضعیت اقتصادی و جذب دوباره طبقات فرودست میشود.
آیا ایران به سمت مذاکره و توافق با آمریکا خواهد رفت؟
معتقدم دولت ایران به سمت مذاکره با آمریکا سوق داده خواهد شد. این اتفاق به زودی رقم خواهد خورد.
مثلاً تابستان سال آینده؟
زودتر. از دو سه هفته دیگر میانجیگران میآیند.
و بعد شاهد دیدار روحانی و ترامپ خواهیم بود؟
بله. به نظرم ایران و آمریکا ابتدا بر سر چهار بند پیشنهادی ماکرون به توافق میرسند و بعد روحانی و ترامپ با یکدیگر دیدار میکنند. ایران و آمریکا قبلا هم بر سر چهار بند پیشنهادی ماکرون به توافق رسیده بودند ولی توافقشان عملی نشد؛ چون ایران خواستار لغو کلیه تحریمها بود و آمریکا با این خواست موافقت نکرد. این بحث این بار هم مطرح خواهد شد ولی یک راه حل مسئله، این است که آمریکا برخی از تحریمها را لغو کند و ایران متقابلا اقداماتی انجام دهد تا آمریکا سایر تحریمها را هم لغو کند. راه حلهای دیگری هم مورد بحث و بررسی بوده است که باید دید نهایتا طرفین بر سر کدام راه به توافق میرسند.
پس به نظرتان ما در بهار سال آینده شاهد دیدار روحانی و ترامپ و توافق ایران و آمریکا خواهیم بود.
احتمالا بله.
آمریکا تحریمها را لغو میکند و ایران متقابلاً چه امتیازی میدهد؟
نفس دیدار ترامپ با رئیس جمهور ایران، برگ برندهای برای ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خواهد بود. علاوه بر این، ممکن است بند غروب برجام پنج سال دیگر تمدید شود. امکان بازرسی سرزده از تاسیسات هستهای ایران، امتیاز دیگری است که ممکن است نصیب آمریکاییها شود. باید دید مذاکرات چقدر عمق پیدا میکند. ترامپ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، احتمالا به کسب امتیازات سطحی هم رضایت میدهد و گرفتن امتیازات عمیق و اساسی را به بعد موکول میکند.
نظر شما