به گزارش خبرنگار ایمنا، مصطفی کیایی کارگردانی که در کارنامه کاری خود فیلم های خوبی همچون خط ویژه، بارکد، چهار راه استامبول و ... را دارد و مطرب آخرین ساخته او است، کارگردانی در بسیاری از کارهایش که نشان داده چگونگی جذب مخاطب و فروش را خوب میداند.
مطرب داستان یک خواننده به نام ابراهیم خوشسینه(پرویز پرستویی) را روایت میکند، خواننده ای که در زمان نامناسب و در جای نامناسب قرار گرفته و زندگی اش برای همیشه تحت تاثیر این اتفاق قرار میگیرد.
خواننده ای با استعداد که عاشق موسیقی است و فقط یکماه تا شهرت و انتشار البوم کاست خود فاصله دارد، اما در دام تندروی های اول انقلاب افتاده وبرای همیشه از عشق خود، خواندن دور میماند.
اولین قدم انتخاب نام برای یک اثر است، همینجاست که تیز هوشی کارگردان مشخص میشود، کیایی با انتخاب این اسم کنایه و انتقاد خود را آغاز کرده و تا آخرین سکانس فریاد اعتراض خود را خاموش نمیکند.
مطرب در بیست دقیقه ابتدایی به شدت ناامید کننده و لبریز از شوخی های نامناسب، بدون خلاقیت و کاملا کلیشه ای است. بیست دقیقه ای تجاری و اصطلاح بشکن و بالا بندازی را شاهدیم، این بیست دقیقه یا از هوش بالای کارگردان برای ایجاد غافل گیری و شوک نشات گرفته و یا از ناتوانی او در خلق یک شروع خوب حاصل شده است.
اما به محض ورود داستان به مسیراصلی خود یعنی وقتی ابراهیم خوش سینه که حالا خوش لحن شده است، شانس دوباره ای برای بازگشت به صحنه و محقق کردن رویاهایش را پیدا میکند.
از همین لحظه نقش خانواده پر رنگ و پر رنگ تر میشود و به همین دلیل آسیب هایی که خانواده ابراهیم به خاطر محرومیت او از هنرش دیده اند بیشتر و بیشتر قابل لمس میشود.
کیایی انتقاد را از یک کج سلیقگی چندساله در ابتدای انقلاب شروع کرده و بعد به سراغ روابطی میرود که جای قوانین و ضوابط را گرفته اند و در نهایت فرهنگ های غلط جامعه را نشانه میرود.
بازیگران در مطرب درخشان نیستند اما بسیار خوب و درست وظیفه خود را انجام داده انده.پرویز پرستویی مثل همیشه خوب و در لحظاتی هم عالی ایفای نقش میکند و علاوه بر آن از صدای خود نهایت استفاده را برده است.
مهران احمدی و محسن کیایی کاملا باور پذیردر خدمت شخصیت فیلمنامه هستند، اما کیایی در بعضی سکانس ها بازی چشمگیر و به شدت با نمک تری از خود ارائه میدهد.
الناز شاکر دوست اما با وجود چند سکانس خوب، بازی کم احساس و ثابتی را به نمایش گذاشته است.
مطرب با پایان خوش و به اصطلاح (هپی اند) تمام میشود اما گریه های زیبا دختر ابراهیم نشان از آن دارد که این پایان خوب به هیچ وجه جبرانی برای روزهای از دست رفته و هزاران آرزوی بر باد رفته نیست!
نظر شما