به گزارش خبرنگار ایمنا، سیاستهای آمریکا در دنیا مخالفان زیادی دارد و دولتمردان آن بسیاری کشورهای ناهمسو با این سیاستها را دشمن خود میدانند. آنها طی نیم قرن گذشته برای حذف دشمنان خارجی از توسل به روشهای غیر قانونی و غیرانسانی دریغ نکردهاند و همه آنها را بکار بردهاند. روزنامه گاردین در مطلبی به بررسی اقدامات آمریکا طی چندین دهه گذشته برای سوء قصد علیه دشمنان خود پرداخته و خاطرنشان کرده این کشور قوانین بینالمللی را به بهای از بین بردن دشمنان بینالمللیاش نادیده گرفته است؛ گاردین در این مطلب آورده است که دولت آمریکا با هنر تاریک قتلهای سیاسی ناآشنا نیست. آمریکا طی دههها از تکنیکهای مختلفی علیه دشمنانش استفاده کرده که از اعزام شیمیدانی مسلح به سم کشنده علیه پاتریس لومومبا، نخست وزیر سابق جمهوری دموکراتیک کنگو در دهه ۱۹۶۰ میلادی گرفته تا انداختن قرصهای سمی در غذای فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا که موفقیتآمیز نبود را در بر می گیرد؛ ترور سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سطحی دیگر قرار داشت. خاص بودن این اقدام نه در روش انجام آن، بلکه در اجرای آشکار و بیتوجهی کامل به ملاحظات قانونی یا پیامدهای انسانی آن است. چارلز لیستر، کارشناس ارشد موسسه "میدل ایست" در واشنگتن میگوید: استراتژی آمریکا کشتن مقامات ارشد کشورها به این آشکاری نبوده است.
آمریکا به دستکم هشت بار اقدام به قتل علیه فیدل کاسترو اعتراف کرده، با این حال آمار واقعی چنین اقداماتی احتمالا بسیار بیشتر است؛ ویلیام بلوم، نویسنده کتاب "کشتن امید" به جنایات آمریکا از حمله، بمباران، سرنگونی دولتها و قتل تا شکنجه و جوخههای مرگ اشاره و نتیجهگیری میکند که این تصویری زیبا برای آمریکا نیست.
در مورد ابعاد حقوق بینالمللی در مقابله با اقدام تروریستی اخیر آمریکا در عراق و شهادت سردار سلیمانی با پژمان میرکریمی زراسوند، تحلیلگر مسائل حقوق بین الملل به گفت و گو نشسته ایم که در ادامه می خوانید:
چرا آمریکا سعی می کند دولتی تروریست پرور باشد؟
در طی سالیان گذشته به بررسی پدیده تروریسم در ابعاد مختلف پرداخته شد، اما تروریسم دولتی کمتر مورد توجه بوده است. در این سال ها همان طور که شاهدیم برخی دولت ها در نقش تروریست های بسیار بزرگ ظاهر شده اند و حملات نظامی و کشتارهای وسیعی را در سطح جهان انجام داده اند. متاسفانه امروزه علاوه بر مقابله با پدیده تروریسم با دولت های تروریست نیز باید مقابله شود. این دولت ها خود را بانیان مقابله با تروریسم نشان می دهند، اما به واسطه ترور شخصیت های ملی و نظامی دستشان را به خون آغشته کرده و مشمول اتهام تروریسم دولتی می شوند. دولتهای تروریست معمولاً پرورش دهنده و سازمان دهنده گروهک های تروریستی خشونت طلب هستند. دولت هایی که اقدام به ترور شخصیت های ملی و نظامی می کنند مجموعه ای از گروهک های تروریستی را در اختیار دارند. داعش، القاعده، مجاهدین خلق، جبهه النصره و گروهک الاهوازیه همه از گروه های تروریست وابسته به برخی دولتها هستند؛ بنابراین ادعای مقابله با تروریسم تا زمانی که تروریسم دولتی در جامعه جهانی محکوم نشود و سازمان ملل ساز و کاری برای مقابله با تروریست دولتی اتخاذ نکند، واهی است زیرا گروه های تروریستی، مورد حمایت دولتهای تروریست پرور بوده و با استفاده از این گروه ها به اهداف شوم خود در سایر کشورها می رسند.
آیا دولت عراق می توانست امنیت جانی سردار سلیمانی را تامین کند؟
شهید سردارقاسم سلیمانی یک مقام ارشد نظامی رسمی ایران بود که جایگاه وی در ساختار قانونی حکومت کشور تعریف و تبیین شده است و در جمهوری اسلامی جایگاه حکومتی و نظامی داشت. ابومهدی المهندس نیز معاونت فرماندهی یگان های نظامی حشدالشعبی را بر عهده داشت و در سیستم قانونی و حکومتی عراق جایگاه نظامی داشت و به رسمیت شناخته شده بود. حضور سردار سلیمانی در سوریه و عراق با دعوت دولت های قانونی این کشورها بود. دولت قانونی عراق حضور سردارسلیمانی را به عنوان مستشار نظامی پذیرفته بود و دولت عراق مکلف است مقامات و شخصیت های سیاسی و نظامی که به این کشور سفر می کنند را تأمین امنیت کند. اقدام آمریکا در حمله به خودروهای حامل ایشان و همراهانشان تروریستی و نقض آشکار حقوق بین الملل و تجاوز به حریم کشور عراق است که باعث تشدید و تداوم تروریسم دولتی خواهد شد.
ترور سردار سلیمانی به دست آمریکا علاوه بر اینکه تروریسم دولتی را ترویج و گسترش می دهد، انگیزش در دیگر دولت های سلطه طلب به وجود می آورد که به ترور شخصیت های ملی و نظامی سایر ملت ها روی آورده و اگر روزی دولتی به این کار متوسل شود، آمریکا و کشورهای همسو و همراه با اقدامات آن نمی توانند حرکت تروریستی مقامات دیگر کشورها را محکوم کنند زیرا خود برای حذف مخالفانشان جنایت هایی زیادی انجام داده اند لذا پیش از مبارزه با پدیده تروریسم باید با ترویج تروریسم دولتی مقابله کرد.
ترور شخصیت های نظامی ایرانی و عراقی دارای چه پیامدهایی در زمینه حقوق بین الملل خواهد بود؟
ترور دو مقام نظامی ایرانی و عراقی در کشور عراق توسط آمریکا که دارای جایگاه نظامی رسمی در ساختار حکومتی خودشان بودند و حضورشان در عراق با دعوت قانونی و هماهنگی دولت عراق بوده مشمول تروریستم دولتی است که نقض حاکمیت عراق، تجاوز به حریم این کشور است؛ در منشور سازمان ملل متحد حفظ امنیت هر کشور به عنوان اساسی ترین و اصلی ترین رکن آن بشمار می آید و این گونه اقدامات تروریستی را که امنیت و صلح را مخدوش می کند مغایر با حقوق بین الملل و امنیت جهانی می داند؛ آمریکا با این اقدام نه تنها گامی در جهت برقراری صلح برنداشته بلکه منطقه را به سوی التهاب و بحرانی شدیدتر سوق داده است. از دیدگاه حقوق بین الملل دولت عراق باید نسبت به این اقدام که ترور شخصیت ها و تجاوز و نقض حاکمیت خاک آن کشور بوده واکنش نشان داده و موضعگیری کند؛ اینگونه اقدامات تروریستی در همه دنیا کاری غیرانسانی و ناپسند است که در حقوق رسمی و بین الملل جایگاهی و مشروعیتی نیز نداشته و عراق می تواند با ارائه مستندات زیاد خود در مجامع بینالمللی همانند موارد مشابهی که تروریست ها را در خاک کشورهای دیگر دستگیر و زندانی و مجازات کرده اند خواستار مجازات و برخورد شدید با عاملان این ترور شود.
آیا عراق باید در مجامع بین المللی شکایت حقوقی انجام دهد؟
در ابتد عراق باید در مجامع بین المللی تجاوز آشکار به خاک خود و نقض آشکار حاکمیت ملی عراق توسط آمریکا را مطرح کند؛ زیرا آمریکا دارای پایگاه نظامی در خاک عراق است و باید هرگونه اقدام نظامی با هماهنگی دولت قانونی عراق انجام شود. اگر آمریکا بدون هماهنگی دست به ترور شهید سلیمانی زده، نادیده انگاشتن و هیچ شمردن دولت قانونی عراق بوده و نقض حاکمیت و نادیده انگاشتن حاکمیت عراق است. دولت عراق محق است که در مجامع بین المللی تجاوز و نقض حاکمیت خود توسط آمریکا را مطرح و پیگیری کند.
آیا شاهد جنگی میان ایران و آمریکا خواهیم بود؟
گرچه بین این دو کشور بروز جنگ مستقیم پیش بینی نمی شود اما ممکن است جمهوری اسلامی در اقدامی تلافی جویانه واکنش نظامی در سطح آن انجام دهد. در ۴۰ سال گذشته تنش و مقابله نظامی بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا به صورت حملات موردی بوده و هیچ گاه میان این دو کشور حملات گسترده و مستقیم نبوده و بیشتر از طریق تاثیر پشت میدانی بر درگیریهای منطقهای با هم مقابله کردهاند؛ البته پس از تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۷ تا کنون آمریکا دست به اقدامات تلافیجویانه همچون حمله به سکوها و چاه های نفتی ایران و حمله به ایرباس مسافربری که ۲۹۰ نفر مسافر آن به شهادت رسیدند زده که همگی اقدامات نظامی ناپیوسته مقطعی بوده اند. حتی زمانی که جمهوری اسلامی به این حملات پاسخ داد، آتش جنگ شعله ور نشد؛ اگر به گذشته برگردیم امتداد رویارویی های ایران و آمریکا به صورت موردی و در سطح مقطعی با واکنشهای نظامی همسطح بوده که هیچ گاه تمام نمی شود و آتش کینه و عداوت را بیشتر کرده و این پیشینه نشان میدهد به سوی یک جنگ تمام عیار و گسترده نخواهند رفت.
ایران برای محکومیت ترور شهید سردار سلیمانی باید در حوزه حقوق بین الملل چه اقداماتی انجام دهد؟
اولین مشکل در غالب حقوق بین الملل این است که ضمانت اجرایی، کارآمد و کافی ندارد. دیوان بین المللی دادگستری ذاتاً فاقد صلاحیت بوده و اساس نامه دیوان در ماده ۳۶، چهار نوع صلاحیت برشمرده است. نخست صدور اعلامیه پذیرش اختیاری صلاحیت اجباری دیوان، یعنی کشورها داوطلبانه اعلامیه صادر کنند ولی زمانی که اعلامیه صادر کنند دیوان اجبارا نسبت به دعاوی آنها صالح به رسیدگی می شود. مورد دوم این است که هر دو طرف بپذیرند به روش تنظیم قرارداد، دعواهایشان را پیش بینی کنند تا اگر دعوا به وقوع پیوست به دیوان مراجعه کنند؛ به این معنی که طی یک قرارداد خاص صلاحیت دیوان را به رسمیت بشناسند. مورد سوم پذیرش صلاحیت دیوان است. در عهدنامه مودت ایران و آمریکا صلاحیت دیوان را در دعاوی بینشان به رسمیت شناختند. مورد چهارم تایید و تنفیذ صلاحیت دیوان به صورت رفتاری است.
سال گذشته که ایران به استناد عهدنامه مودت طرح دعوا کرد، ترامپ اعلام کرد آمریکا از این عهدنامه خارج می شود که اگرچه یک اقدام غیرقانونی بود اما احتمال اینکه در دیوان بین المللی دادگستری گفته شود که آمریکا با این اعلام این قرارداد را قبول ندارد و به آن پایدار نیست وجود دارد؛ بنابراین نمی توان به آن استناد کرد. اگر ایران به استناد عهدنامه مودت که در آنجا صلاحیت دیوان بین المللی دادگستری پذیرفته شده طرح دعوا کند فایده ای نخواهد داشت و نتیجه ای عایدش نمی شود، زیرا اگر فرض شود که دیوان بر علیه آمریکا رأی بدهد، چه رأیی خواهد داد؟ شاید آمریکا محکوم به پرداخت غرامت شود. هر رایی که توسط دیوان صادر شود باید توسط شورای امنیت سازمان الملل متحد اجرایی شود و به همین دلیل رای به شورای امنیت سازمان بینالملل رفته و آمریکا به راحتی آن را وتو می کند. دیوان نسبت به کنترل اقدامات آمریکا و پنج کشوری که در سازمان ملل دارای حق وتو هستند ناکارآمد است. ایران باید مراتب اعتراض خود را در مجامع مختلف بین المللی از جمله مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح کند؛ چراکه طرح این دعوی دارای آثار حقوق بینالمللی است تا رأی صادر شود. در مورد هواپیمای مسافربری ایرباس، ایران در دیوان بین المللی دادگستری طرح دعوا کرد اما آمریکا اجازه نداد به فرجام برسد و قبل از اینکه رأی متناسب صادر شود مسئله را بین کشوری حل و فصل کرد.
آیا شهادت سردار سلیمانی برگ برنده ترامپ در استیضاح مجلس سنا خواهد بود؟
ترامپ تا زمان استیضاح نیاز شدیدی برای فراهم کردن زمینه ناکارآمد کردن آن داشت و با به شهادت رساندن سردار سلیمانی، جمهوری خواهان جنگ طلب بسیار خوشحال هستند. قبل از ترور سردار سلیمانی این احتمال می رفت که آنها در سنا به استیضاح و برکناری ترامپ رأی مثبت بدهند اما با توجه به جو روانی که در حال حاضر به وجود آمده خوی جنگ طلبی جمهوری خواهان تشفی یافته و شهادت سردار سلیمانی برگ برنده بسیار ارزشمندی در دستان ترامپ است تا جلسه استیضاح را به نفع خود پیش ببرد.
نظر شما