به گزارش خبرنگار ایمنا، تنها ۱۷ سال داشت که رهبری کنسرت ترتیب داده شده در سفارت ایران در عراق را برعهده گرفت و با ورود به ۱۸ سالگی برای اجرای کنسرت به همراه خوانندگان دهه ۴۰ سفرهایش آغاز شد. ۲۰ ساله که شد برای گذراندن یک دوره آموزش ساز جاز به آمریکا رفت و پس از بازگشت سرپرست ارکستر یک برنامه تلویزیونی شد و این آموختن و کار بی وقفه در موسیقی برای همیشه با او همراه بود و به همین دلیل است که واژه "موسیقیدان" برازنده اوست، ناصر چشم آذر، اولین ملودی خود را در ۱۳ سالگی ساخت!
ناصر چشم آذر پسر نوازنده تار و آهنگساز اصیل اردبیلی یعنی اسماعیل چشم آذر، از ۱۲ سالگی بههمراه پدرش وارد ارکستر آذربایجانی رادیو ایران شد و در ۱۳ سالگی جایزه ویژه موسیقی را در مقطع دبیرستان بهخاطر نواختن آکاردئون دریافت کرد. این آغاز راه پر افتخاری بود که چشم آذر گام به گام با پدرش درآن قدم گذاشت و تبدیل به بزرگمرد موسیقی ایران شد.
ماجرای اقیانوس سیاه
ناصر چشم آذر در کودکی رؤیایی داشته که بارها در مصاحبهها و گفتوگوهایش به آن اشاره کرده است. او این رؤیا را چنین توصیف میکند: از ۹ سالگی گرفتار یک خواب و کابوس بودم که تا ۱۳ سالگی ادامه داشت و خواب را برایم سخت کرده بود تا اینکه پیش دکتر اعصاب و روان رفتیم، اسم دکتر علیاصغر خوشنویسبود. او به من دوا داد وگفت نصفش را بخور. خوردم، خوابیدم و تا ته خواب را دیدم. اقیانوس بود. رفتم به قعر اقیانوس. انتهای اقیانوس. آنجا نام امام علی (ع) از دل اقیانوس میجوشید. چاهی در آنجا دیدم که از داخل آن هفتصد رنگ با کلمه *علی علی علی… * از آن خارج میشد و از همان شب ارادتم به مولا علی بیشتر و بیشتر شد. ایمان و اعتقاد، بشر را زنده میکند. تا ایمان نداشته باشی، هیچی…»
من آدمی نیستم که توجهم به جشنوارهها جذب شود
چشم آذر پیشگام ورود و رواج سازهای الکترونیکی در ایران است. این هنرمند نبوغ موسیقی را با درک و احساسی ناب از عشق و زندگی درآمیخت. «ای اشک» نخستین کار مستقل چشم آذر بود که او را به عنوان یک تنظیم کننده صاحب سبک موسیقی ترانه معرفی کرد. همچنین این آهنگساز در حوزه ساخت موسیقی فیلم، آثار ماندگاری را برای فیلمهای سینمایی آفرید و کار خود را با ساختن موسیقی فیلم «تاراج» به کارگردانی ایرج قادری آغاز کرد.
«تاراج، هامون، قصههای مجید، میخواهم زنده بمانم، سارای، دختران انتظار، قارچ سمی و خواهران غریب» از جمله فیلمهایی هستند که چشم آذر موسیقی متن آنها را ساخت و دو بار هم جایزه بهترین موسیقی متن را در جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. اما نکته جالب اینجاست که برای ناصر چشم آذر جشنواره موسیقی فجر مطرح نیست و هدف و اساس این رویداد را درک نمیکند. او در این باره گفته بود جشنوارهها برای کسانی که تازه وارد این حیطه شدند جذابیت خاص خودش را دارد؛ از این نظر من اصلاً آدمی نیستم که توجهم به این جشنوارهها جذب شود. سر من در لاک خودم است، نه اینکه به جشنواره اهمیت نمیدهم اما برایم مطرح نیست. در چند سالی که جشنواره برگزار میشود متوجه نشدم هدف و اساس آن چیست؛ قدم برداشتن در راه اعتلای مملکت؟ یا اینکه بودجه و بخور بخوری باشد و آش شلهقلمکار از همه نوع موسیقی درست کنند.
موسیقی این سالها از نگاه چشم آذر
چشم آذر یک سال پیش از فوتش جریان موسیقی امروز را "چیزی به جز تکرار یکدیگر نیست" توصیف کرده بود. او گفته بود: من از این جماعت نسل پنجم که مشغول فعالیت در سبکهای مختلف موسیقی هستند چیزی به جز تکرار یکدیگر نمیشنوم؛ این تکرار در اشعار، خوانندگی، تنظیم و اجرای آنها وجود دارد. این موضوع یک مقوله دورانی تکراری است. آثار آنها خیلی بر تکنولوژی تکیه دارد و محتواها از نظر رمانتیک بودن و نغمهسرایی و ملودی چیدمان خوب و بافت قوی ندارد. شاید اگر فرصتی باشد و بیست کار از افراد مختلف بشنوم، به طور کلی دو یا سه مورد بیشتر من را به خود جذب نکند. البته از نظر تکنولوژی و تکنیک ضبط پیشرفتهای خوبی داشتیم اما برای خلق یک اثر هنری تاثیرگذار، باید پارامترهایی رعایت شده و زحمت بیشتری کشیده شود.
این آهنگساز در پاسخ به این پرسش که چرا خوانندههای امروز به بازخوانی آثار قدیمی رو میآورند؟ گفته بود: حتماً کشش و جذابیتهایی در آثار قدیمی هست، خوانندهها را به آن سمت و سو میکشاند؛ نمیدانم آهنگسازان امروز تجربه ندارند یا نمیتوانند ملودیهای زیبا بیافرینند. آنها بیشتر به دنبال تقلید هستند و تا یک ملودی میشنوند از همان استفاده میکنند. متاسفانه از سویی موسیقی ما به موسیقی ترک عثمانی یا عرب و افغانی تبدیل شده است.
باران عشقی که بر سر ایرانیان بارید
«باران عشق» از مهمترین آثار زندگی ناصر چشم آذر به شمار میرود که در اوایل دهه ۷۰ خورشیدی ساخته شد، اثری که برای تمام ایرانیان نام آشناست. او درباره ساخت این اثر میگوید: «یکبار در منزل صالح علاء نشسته بودیم و او به من گفت ناصر اینطور که نمیشود، باید کاری بسازی و لباس دیگری بر تن موسیقی پاپ کنی. من هم وقتی سفارش این کار را گرفتم خیلی در این فکر بودم که چه کنم سر از قالب موسیقی پاپ درنیاورم اما روند کار طوری باشد که بکر و تازه باشد. چند ماهی فکرم مشغول بود و در نهایت به این فضا نزدیک شدم. اعتقاد من این بود که «باران عشق» هست، فقط کافی است کسی آن را پیدا کند، مثل خیلی چیزهای دیگر که در عالم وجود دارد و باید آنها را کشف کرد. خوشحالم این قطعه توانست با تمام شاعران و نویسندگان با وجود اینکه بی کلام بود، ارتباط بگیرد. خودم فکر نمیکردم این آلبوم به این شدت در اقشار مختلف تأثیر داشته باشد، بلکه فکر میکردم عدهای روشنفکر، هنرجو و دانشجو دنبال این کارها هستند اما حالا دو الی سه دهه است که این کار در بازار هست.» او میگوید: میخواستم واقعه کربلا را با معجزه باران عشق امام حسین (ع) و یارانش سیراب کنم و تجسم کردم با صدای موج آب و باران ساختم و استقبال مردم فهمیدم که تنها نیستم." چشم آذر قرار بود پس از حدود ۳۰ سال در تالار وحدت روی صحنه برود که اجرای کنسرت او با حادثه غم بار منا در سال ۹۴ و لغو کنسرتها مواجه شد، در نهایت اما در مردادماه ۹۵ این رویداد برگزار میشود.
نگاه چشم آذر به سینما
چشمآذر دغدغهی بسیاری درباره موسیقی فیلم داشت و میگفت: «برای ساخت موسیقی یک فیلم باید دکوپاژ، بازیگر و بسیاری از موارد دیگر را مدنظر قرار دهیم و به شکلی سنجیده و متراکم آنها را در روند کار قرار دهیم. در حالیکه چنین امری امروزه در ساخت موسیقی فیلم وجود ندارد و این موضوع ضعفی بزرگ به شمار میرود. عدهای که پیش از ساخت موسیقی فیلم، هیچ موسیقیای گوش نمیدهند و فیلمی نمیبینند، اغلب ذهنهای کمبُعد و کمحجمی دارند. من معتقدم میتوانیم موسیقی بشنویم و اتفاقاً موسیقی خوبی هم بشنویم، اما سمت آن نرویم. آهنگساز باید توانایی این را داشته باشد که موسیقی گوش دهد اما هنگام ساخت اثر خود، به آن سمت نرود و از تراوشهای ذهنی خود استفاده کند.»
به گزارش ایمنا، ناصر چشم آذر، مرد موسیقی و نغمهها در نهایت در چهاردهم اردیبشهت ۱۳۹۷ برای همیشه با جهان وداع گفت و گوشها و دلها را به شنیدن تکرارِ، تکرار نشدنی ساختههای خوش آهنگش دعوت کرد.
نظر شما